فناوریهای مالی از یکسو برای بانکها امکان ارتقای خدمات، بهبود دسترسی به مشتریان و کاهش هزینههای عملیاتی را فراهم میکنند و از سوی دیگر رقابت فزاینده در این زمینه و تغییرات در نیازها و ترجیحات مشتریان نیازمند سرعت و نوآوریهای مداوم است؛ بنابراین با توجه به اهمیت و جایگاه فناوریهای مالی در بخش بانکی، این سؤال مطرح میشود که تأثیر ابزارهای الکترونیکی بانکداری نوین بر سودآوری بانکها چگونه است.
بر این اساس هدف از این تحقیق بررسی تأثیر سه شاخص ابزارهای الکترونیکی بانکداری نوین شامل تعداد کارتهای بانکی، نسبت تعداد دستگاههای ATM به تعداد شعب و تعداد پایانههای فروش در کنار دیگر عوامل بر سودآوری بانکها است. بدین منظور از اطلاعات ترازنامه 32 بانک برای دوره زمانی 1384-1401 و روش گشتاورهای تعمیمیافته (GMM) استفادهشده است. بهمنظور برآورد مدل، آزمونهای پایایی و همجمعی انجام شد.
طبق نتایج بهدستآمده، تأثیر متغیرهای ابزارهای الکترونیکی بر سودآوری بانکها مثبت و معنادار و تأثیر تورم، مطالبات غیر جاری بانکها و بحران مالی بر سودآوری منفی و معنادار بهدستآمده است؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که با بهبود و ارتقای ابزارهای الکترونیکی و ارائه خدمات امن و باکیفیت در این حوزه، وضعیت بانکها به لحاظ سودآوری بهبود مییابد.
۱. مقدمه
بسط و توسعه روشهای جدید ارائه خدمات در سیستم بانکی، مانند دستگاههای ATM، بانکداری اینترنتی و تلفنی، مقیاس اقتصادی بزرگتری نسبت به بانکداری سنتی دارد. به عبارتی، پیشرفت در تکنولوژیهای پرداخت همچون پایانههای فروش، ضمن تسهیل در انتقال وجوه میان بانکها، سازمانها و بخشهای مختلف مالی، دارای صرفههای اقتصادی بیشتری نسبت به مقیاس هست (لی و انجیو[1]، 2020). بانکداری الکترونیکی نوین خدمات مالی را از طریق الکترونیکی کردن امور فراهم میکند. هر چه این فرایند به سمت سطوح بالاتر پیش برود، عملیات دستی بانکی کمتر و مزیتهایی همچون سیستمهای نرمافزاری رایانهای متمرکزتر، شبکه قابلدسترسی گستردهتر، محدودیت زمانی و مکانی کمتر و امنیت اطلاعات بانکی بیشتر خواهد بود؛ بنابراین با پیشرفتهای الکترونیکی نوین امروز، بدیهی است که بانکداری الکترونیک نوین بیش از آنکه بهعنوان یک مزیت مطرح باشد، یک ضرورت است. زیرا بانکها برای رقابت با همتایان خود بایستی قادر به ارائه خدمات سریعتر، دقیقتر و مطلوبتر به مشتریان باشند، ثانیاً کندی ناشی از سیستم بانکداری سنتی موجب میشود که فرصتهای طلایی جذب مشتری برای بانکها از دست برود.
بانکداری نوین و تجارت الکترونیک به یک بحث بسیار تخصصی و درعینحال بسیار پیچیده در جهان تبدیلشده است و تطبیق آن باسیاستهای تجاری و اقتصادی کشورهای مختلف نیاز به تحقیق و برنامهریزی دارد. با رشد تکنولوژی اطلاعات و افزایش روزافزون معاملات تجاری با استفاده از تجارت الکترونیکی در جهان و بالتبع حضور بانک در انجام امور مربوط به مبادلات مالی، بانکداری الکترونیکی بهعنوان پایه اصلی تجارت الکترونیکی مطرحشده و نقش اصلی را در اجرای آن به عهده دارد (صادقی و همکاران، 1397).
هامفری و همکاران[2] (2006) معتقد هستند، درصورتیکه دولتها به سمت الکترونیکی کردن امور و کاهش کاغذبازیها در بخش بانکی پیش بروند، حدود 1 درصد از تولید ناخالص داخلی آنها بهصورت سالانه پسانداز میشود؛ بنابراین بررسی عوامل مؤثر بر کارایی بانکها به لحاظ الکترونیکی شدن امور از جایگاه مهمی برخوردار است. همچنین برگر و همکاران[3] (1999) مطرح میکنند فرایندهای تکنولوژیکی صرفههای ناشی از مقیاس را با توجه به ایجاد فرصتهایی برای بهبود کارایی عملیات بانکی افزایش میدهد. همچنین مطالعات بسیاری بر تأثیر فناوری اطلاعات بر سودآوری بانکها تمرکز نمودهاند. مطالعاتی همچون هرناندو و تایتو[4] (2007)، سیسایرتی و همکاران[5] (2009)، ویگلت و سرکار[6] (2012) رابطه بین به کارگیری فناوری اطلاعات و سودآوری بانک را مثبت و مطالعاتی همچون اخیسر و همکاران[7] (2015) و ساتی و ساتی[8] (2016) این رابطه را منفی به دست آوردند (لی و انجیو، 2020).
بخش بانکی بهعنوان یکی از بخشهای حساس هر اقتصادی ایفای نقش میکند و از اهمیت خاصی برخوردار است. اهمیت و حساسیت نظام بانکی در کل نظام اقتصادی و در تنظیم روابط و مناسبتهای پولی هر کشور ازیکطرف و تأثیر غیرقابلانکار آن در اقتصاد جهانی از طرف دیگر، باعث گردید تا بانکها بهعنوان یکی از ارکان مؤثر در توسعه اقتصادی و شکلگیری ظرفیت و توان تولید کشورها بهحساب آیند. از طرفی، بانکها بهعنوان یکی از مهمترین ابزارهای اجرای سیاستهای پولی در سیستم اقتصادی هر کشور محسوب میگردند زیرا از یکسو پساندازهای کوچک و وجوه سرگردان موجود در دست مردم را جمعآوری کرده و از سوی دیگر در راستای اجرای سیاستهای اقتصادی و اعتباری تنظیمشده، منابع مالی لازم را برای چرخش چرخهای تولیدی و صنعتی کشور هدایت مینمایند، درصورتیکه این چرخه بهطور منظم و بدون هیچ مشکلی به حرکت درآید بدون شک نظام بانکی نیز در خدمت توسعه اقتصادی خواهد بود (صاحبجمعی و همکاران، 1395)؛ بنابراین بررسی کارایی، اثربخشی و عملکرد سیستم بانکی از ضروریات فضای اقتصادی امروز است.
یکی از اثرات بهرهگیری از فناوریهای بهروز دنیا در حوزه بانکداری الکترونیک، ارتقای سودآوری بانکهاست. سودآوری بانکداری الکترونیک را میتوان ناشی از کاهش هزینههای عملیاتی، حذف محدودیت ساعات کاری، کاهش ضرورت بهرهگیری از نیروی انسانی، کاهش عملیات شعب و افزایش عملیات غیر شعبهای، افزایش تبادلات بینبانکی و درنتیجه افزایش درآمد بانکها از طریق دریافت کارمزد از دیگر بانکهای عضو شبکه شتاب، کاهش نیاز برای حضور در شعب، ارتقای شفافیت و دقت در تراکنشهای مالی و ... دانست؛ بنابراین بررسی عوامل مؤثر بر آن با در نظر داشتن پیشرفتهای فناوری ضرورت دارد. با توجه به توضیحات فوق مطالعه سودآوری بانکها در ایران به دلایل زیر میتواند قابلتوجه باشد:
1) سیستم اقتصادی تأمین مالی در ایران عمدتاً بانک محور هست و نقش بازار سرمایه در تأمین منابع مالی محدودتر از بانکها است
2) مشکلات ایجادشده ناشی از تحریمهای بینالمللی و نبود منابع کافی برای تجهیز منابع مالی جهت فراهم آوردن سرمایهگذاری بخش خصوصی در بخشهای مختلف اقتصادی موجب هجوم این بخشها به سمت منابع بانکی جهت تجهیز منابع سرمایهگذاری شده است
3) گستردگی فعالیت بانکها و نقش آنها در اشتغال یکی از دلایل اهمیت بررسی سودآوری آنهاست
4) بانکها با فعالیتهای خود موجب جمعآوری منابع خرد اقتصادی جهت سرمایهگذاری در طرحهای کلان اقتصادی میشوند. سودآوری بانکها بر نوع فعالیت و گستره فعالیت بانکها در کشور تأثیرگذار است (مهربان پور و همکاران، 1396).
بانکها همواره در تلاش هستند تا سود خود را به حداکثر برسانند و هزینههای عملیاتی خود را کاهش دهند. فناوری اطلاعات یکی از ابزارهایی است که میتواند بانکها را در جهت کاهش هزینهها کمک کند. امروزه بخش بانکی به این نتیجه رسیده است که برای باقی ماندن در بازار رقابتی باید بهنوعی خدمات الکترونیکی بانکی به مشتریان خود ارائه دهد تا بتواند رضایت مشتریان خود را حداکثر نماید؛ بنابراین بررسی مظاهر الکترونیکی شدن و فناوری اطلاعات در بخش بانکی کشور ضرورت دارد و همچنین مدیران این بخش باید آگاهی لازم را از طریق بررسی عوامل مؤثر در این حوزه بر سودآوری بخش بانکی که بهنوعی قلب تپنده اقتصاد است، به دست آورند.
در این راستا مرور بر تحقیقات انجامشده نشان میدهد بررسی سودآوری یا عوامل مؤثر بر سودآوری بانکها در مجموعههای مختلف بانکهای ایرانی و خارجی در مطالعات پیشین موردتوجه قرارگرفته است. برخی از این مطالعات به بررسی عوامل کلان اقتصادی و برخی دیگر به بررسی شاخصهای ویژه بانکی پرداختهاند. ولیکن نوآوری تحقیق حاضر بررسی برخی متغیرهای کلان مالی و بانکی بر سودآوری بانکها در کنار یکدیگر هست؛ بنابراین درمجموع میتوان گفت نوآوری تحقیق حاضر، جمعآوری و انتظام بخشی به رویکردهایی است که بهصورت بخشی و پراکنده در مطالعات مختلف مطرحشدهاند تا با استفاده از این رویکرد، موضوع سودآوری بانکها از چندین بعد موردبررسی قرار گیرد تا دید جامعتر و روشنتری برای علاقهمندان و محققان این حوزه به ارمغان آورد.
همچنین در مطالعات قبلی بر تأثیر متغیرهای ترازنامهای بر سودآوری بانکها پرداختهشده است در حالی که در این تحقیق سعی بر آن هست تا اثر متغیرهای اقتصادی کلان اقتصادی و متغیرهای بانکی بهعنوان نهادههای این سیستم مدنظر قرارگرفته شود و از طرفی دیگر تحقیق حاضر ازنظر بعد زمانی، در میان مطالعات داخلی و با توجه به تغییر شرایط اقتصادی و مالی کشور و ضرورت توجه به آن، بهروز شده است. با توجه به مطالب فوق مسئله اصلی این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر سودآوری بانکها هست.
بر این اساس در این مطالعه تلاش شده است در کنار برخی عوامل مذکور، به جایگاه فناوریهای روز دنیا در ارابه خدمات الکترونیکی در بانکها نیز توجه لازم صورت پذیرد تا از این طریق دید روشنتری برای سیاستگذاران و علاقهمندان به این حوزه فراهم شود. ازاینرو سؤال اصلی این تحقیق این است که بهواقع تأثیر بانکداری الکترونیک و مظاهر آن بر سودآوری بخش بانکی کشور چگونه است؟ در این راستا، هدف از این تحقیق این است که به بررسی تأثیر شاخصهای بانکداری الکترونیک همچون تعداد کارتهای بانکی، تعداد پایانههای فروش و غیره برخی شاخصهای کلان اقتصادی بر سودآوری مجموعه منتخبی از بانکها پرداخته شود.
2.1. مرور بر پیشینه تحقیق
با توجه به هدف تحقیق حاضر، در این قسمت به مروری اجمالی بر مطالعات داخلی و خارجی که به نحوی مرتبط با موضوع تحقیق هستند، پرداخته میشود:
دائی و همکاران (1402) در مطالعه خود به این نتیجه رسیدند که تأثیر مثبت شاخص تمرکز بر بازده کل داراییها است؛ بدین معنا که افزایش تمرکز بازاری، باعث افزایش سودآوری شده است. با توجه به واقعیتهای مشهود در اقتصاد کشورهای موردمطالعه، شدت تمرکز در صنعت بانکداری، میتواند از طریق تحت تأثیر قرار دادن کارایی و اثربخشی منابع، پیامدهای بااهمیتی بر سودآوری بانکها داشته باشد. علاوه بر آن، متغیرهای مستقل با وقفه (شاخص ثبات بانکی، کفایت سرمایه و بازده داراییها) و همچنین متغیرهای نسبت وام به سپرده و نسبت داراییهای بانک مرکزی، دارای تأثیر مثبت و معناداری با ریسک هستند. محققی و همکاران (1397) در مطالعه خود نشان میدهد درمجموع تمرکز مالکیت دارای اثر منفی و معناداری بر میزان سودآوری (بازده حقوق صاحبان سهام)، نسبت سود به سرمایه و نسبت سود به حجم داراییهای بانکهاست.
ضمن اینکه، اثر تمرکز مالکیت بر هر یک از شاخصهای تمرکز مالکیت متفاوت هست. قربانی و همکاران (1397) در مطالعه خود به بررسی رابطه درآمدهای کارمزدی و کیفیت دارایی و اثر تحریم بر سودآوری بانکهای تجاری پرداختند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که درآمد کارمزدی سبب افزایش سودآوری بانک میشود و این تأثیر در بانکهایی که کیفیت دارایی کمتری دارند بیشتر است و تحریم نیز تأثیر منفی بر سودآوری بانکها دارد. فرمانی و همکاران (1396) در مطالعه خود به بررسی تأثیر بانکداری الکترونیک بر سودآوری بانکهای خصوصی در ایران پرداختهاند.
نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد بانکداری الکترونیک نوین (تعداد دستگاههای ATM) بر سودآوری بانکهای خصوصی در ایران (معیار بازده دارایی و بازده حقوق صاحبان سهام) تأثیری ندارد و نسبت سپرده به داراییها بر سودآوری بانکهای خصوصی در ایران اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین سهم بازار و نرخ بهره و اندازه بانک بر سودآوری بانکهای خصوصی تأثیری ندارد. همچنین مهربان پور و همکاران (1396) به بررسی عوامل مؤثر بر سودآوری بانکها پرداختند.
نتایج این مطالعه نشان میدهد ساختار داراییها، تنوع درآمدی، رشد اقتصادی و تورم با سودآوری بانکها رابطه مثبت و سرمایه، ساختار مالی، اندازه، رقابت بانکی و نرخ بهره با سودآوری رابطه منفی دارد. همچنین بین کیفیت داراییها و کارایی و عوامل سودآوری بانکها ارتباطی مشاهده نشده است. صادقی و حیدر زاده (1395) در مطالعه خود به بررسی تأثیر بانکداری الکترونیک نوین بر سودآوری بانکهای خصوصی در ایران پرداختند. نتایج نشان میدهد اثر سازوکارهای بانکداری الکترونیک نوین بر سودآوری و بازده داراییها مثبت و معنادار است. صاحبجمعی و همکاران (1395)، به بررسی تأثیر عوامل داخلی و متغیرهای کلان اقتصادی بر سودآوری بانکهای ایران طی دوره زمانی 1389 الی 1393 (بهصورت فصلی) با کمک روش دادههای تابلویی اثرات ثابت پرداختند. نتایج حاصل از تخمین مدل تحقیق نشان میدهد که مدیریت نقدینگی و مدیریت هزینهها تأثیر مثبت و معنیداری بر سودآوری داشتهاند، اندازه بانک تأثیر منفی و معنیداری بر سودآوری داشته است و متغیر مدیریت ریسک اعتباری اثر معنیداری بر سودآوری نداشته است.
همچنین متغیرهای کلان اقتصادی شامل نرخ رشد اقتصادی و نرخ تورم رابطه مثبت و معنیداری با سودآوری دارند. نجفی و همکاران (1395) به بررسی مؤلفههای مؤثر بر سودآوری بانکهای تجاری طی دوره زمانی 1388-1392 و با بکارگیری روش Panel ARDL پرداختند. نتایج این مطالعه نشان میدهد که متغیرهای نسبت حقوق صاحبان سهام به دارائیها، نسبت تسهیلات به دارائیها، اندازه و تورم بر سودآوری بانکهای تجاری ایران اثر مثبت و مستقیم دارند. بااینوجود اثر متغیر ریسک اعتباری بر شاخص سودآوری بانکهای تجاری ایران منفی و معکوس است.
گویا و همکاران (1391) به بررسی تأثیر کاربرد بانکداری الکترونیکی نوین بر سودآوری بانکها در نمونهای متشکل از 10 بانک طی سالهای 1386 تا 1389 و بر اساس مدل دادههای ترکیبی پرداختند. نتایج حاصل از این تخمینها نشاندهنده تأثیر مثبت و معنیدار متغیرهای بانکداری الکترونیک نوین بر شاخص سودآوری در بانکها در دوره موردبررسی است علاوه بر آن، مقدار ضرایب بهدستآمده در این بخش مبین تأثیر بیشتر دستگاههای خودپرداز بر شاخص سودآوری نسبت به سایر شاخصهای بانکداری الکترونیک است. در مقایسه بانکهای دولتی و خصوصی مشاهده شد که در بانکهای خصوصی بهجز متغیر تعداد تراکنشهای پایانه شعب، سایر متغیرها رابطه معنیداری با سودآوری دارند. همچنین رابطه بین اندازه بانک، تعداد تراکنشهای پایانه فروش، تعداد تراکنشهای دستگاه خودپرداز و تعداد پایانه شعب رابطه معکوس با سودآوری دارند. از طرفی در بانکهای دولتی مشاهده میگردد که بهجز تعداد تراکنشهای پایانه شعب، تعداد دستگاه خودپرداز و پایانه شعب، سایر متغیرها رابطه معنیداری با سودآوری دارند. همچنین تعداد تراکنشهای دستگاه خودپرداز، تعداد تراکنشهای پایانه فروش، تعداد کارتها و تعداد پایانههای فروش رابطه معکوس با سودآوری دارند.
کاترین و همکاران[9] (2018) در مطالعه خود به بررسی تأثیر برآیند توسعه فناوری بر سودآوری بانکها پرداختند. دادههای این مطالعه از طریق پرسشنامه از ۷۰۰۰ مشتری یک بانک آلمانی از طریق تلفن بهدستآمده است. نتایج این تحقیق با روش مدلسازی معادلات ساختاری PLS نشان میدهد اقدامات لازم در راستای بهبود وفاداری مشتریان با کمک روشهای ارائه خدمات الکترونیکی بر سودآوری بانکها تأثیر مثبت و معناداری دارد. پتریا و همکاران (2015) در مطالعه خود به بررسی عوامل مؤثر بر سودآوری بانکها در مجموعهای از 27 کشور عضو اتحادیه اروپا پرداختند. در این مطالعه که با استفاده از رویکرد دادههای پانلی و دوره زمانی 2004-2011 انجامشده است، نتایج نشان میدهد بین مدیریت ریسک اعتباری، مدیریت نقدینگی، تمرکز بازار، رقابت و نرخ رشد اقتصادی با سودآوری بانک رابطه مثبت وجود دارد.
اونونگا[10] (2014) در مطالعه خود به بررسی اثر ابزارهای الکترونیکی بر بازده دارایی بانکهای متعارف در کشور کنیا پرداختند. نتایج این مطالعه که با روش پانل دیتا و دوره زمانی 2005-2012 انجامشده نشان میدهد رابطه مثبتی میان متغیرهای اندازه بانک، نسبت حقوق صاحبان سهام و تسهیلات به سپرده دریافتی با بازده دارایی نشان میدهد و در مقابل رابطه منفی بین متغیر دامی مالکیت خارجی و متغیر هزینههای عملیاتی به دارایی با بازده دارایی به چشم میخورد. همچنین بر اساس این مطالعه رابطه بین متغیر سهم درامد بدون بهره بهکل درآمد بانکی و بازده دارایی وجود ندارد. دیویدینکو[11] (2010) در مطالعه خود به بررسی تأثیر شاخصهای اقتصادی کلان شامل تورم، نرخ ارز، بحران بهصورت دامی؛ شاخصهای خاص بانک شامل سرمایه، ریسک اعتباری، اندازه بانک، مدیریت هزینه، نقدینگی، نسبت وامها بهکل داراییها، نسبت سپردههای دیداری بهکل داراییها و شاخصهای صنعت شامل متغیر غلظت بهصورت نسبت داراییهای ده بانک بزرگ به داراییهای کل نظام بانکی و مالکیت خارجی بهصورت دامی بر سودآوری بانکها پرداختند. در این مطالعه با استفاده از دادههای تابلویی برای سالهای 2005-2009 این نتیجه بهدستآمده که باوجوداینکه بانکهای اوکراینی سود قابلتوجهی از فعالیتهای اصلی خود به دست نمیآوردند، لیکن از محل کاهش ارزش ارز منافع زیادی عایدشان میشود.
نتایج حاصل از مرور صورت گرفته نشان میدهد، بنا به اهمیت و جایگاه سودآوری در بخش بانکی، این موضوع همواره در مطالعات پیشین موردتوجه بوده است؛ زیرا دستیابی به نتایج دقیقتر و کارآمد در این خصوص میتواند منجر به اتخاذ سیاستهای صحیح و مؤثر شود؛ بنابراین با توجه به ماهیت پویا وزنده سودآوری در بانکها و نوسانات مداوم و پیدرپی آن بهویژه در کشورهای درحالتوسعه، صرف وجود مطالعات متعدد، از ارزش مطالعات آتی نخواهد کاست. در این راستا بررسی و آزمون نظریات مختلف و مدلهای گوناگون با مجموعهای از متغیرها، نتیجهگیریهای متفاوتی را ارائه میدهد و هر چقدر جلوتر میرویم مدلها به سمت تکامل و شمولیت متغیرهای اثرگذارتر میروند؛ بنابراین علیرغم وجود مطالعات گوناگون در حوزه سودآوری، هدف از این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر سودآوری در مجموعه منتخبی از بانکهای کشور هست.
۲. بدنه اصلی
1.2. اهداف تحقیق
بررسی عوامل مؤثر بر سودآوری بانکها
بررسی تأثیر ارتقای ابزارهای الکترونیکی ارائه خدمات بانکی بر سودآوری بانکها
بررسی تأثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر سودآوری بانکها
بررسی تأثیر مطالبات غیر جاری بر سودآوری بانکها
بررسی رابطه تعداد کارتهای بانکی بر سودآوری بانکها
بررسی تأثیر افزایش تعداد دستگاههای ATM بر سودآوری بانکها
2.2. معرفی مدل و روش تحقیق
بر اساس مطالعه لی و انجیو (2020)، مدل پویای این مطالعه به شرح ذیل هست:
بر اساس مدل مذکور π سودآوری بانک هست که با شاخصهای مختلفی اندازهگیری میشود. در این مطالعه از بازده داراییها بهمنظور بکارگیری برای این شاخص استفادهشده است. بازده دارایی (ROA) بهعنوان شاخص سودآوری بانکها در نظر گرفتهشده است. با نسبت سود خالص بانک i در سال t (1384-1401) بهکل داراییهای بانک سنجیده میشود. همچنین در این مدل از متغیرهای کلان اقتصادی و بانکی بهعنوان متغیرهای مستقل برای ارزیابی تأثیر آنها بر سودآوری بانکها استفاده میشود. متغیر CARD لگاریتم تعداد کارتهای بانکی، ATM نسبت تعداد دستگاههای ATM به تعداد شعبات بانکها، POS لگاریتم تعداد پایانههای فروش هست که برای کنترل اثرات متغیر بانکداری الکترونیکی است. NPL نسبت مطالبات غیر جاری بانکها بهکل وامهای خالص، INF تورم و CRISIS بهعنوان یک متغیر مجازی است که برای سالهای 2007-2008 عدد 1 و برای دیگر سالها عدد 0 هست.
بهمنظور بررسی عوامل مؤثر بر سودآوری بانکها از روش گشتاورهای تعمیمیافته (GMM)[12] استفاده میشود. روش انتخابشده، روش پانل پویا (روش گشتاورهای تعمیمیافته) نام دارد. این روش، برای حل مشکلات مربوط به خودهمبستگی و ناهمگنی استفاده میشود. روش اثرات تصادفی بهعنوان یک روش جایگزین روش پانل پویا بهوسیله هانسون (1999) پیشنهادشده است. لیکن در این روش، مسائل مربوط به درونزایی برای برخی از متغیرهای توضیحی همچنان حلنشده باقی میماند. این موضوع علت اصلی بهکارگیری رویکرد پانل پویا هست. برای تخمین روش GMM لازم است ابتدا متغیرهای ابزاری بهکاررفته در مدل مشخص شوند. لازم به توضیح است، سازگاری تخمین زننده GMM به معتبر بودن فرض عدم همبستگی سریالی جملات خطا و ابزارها بستگی دارد. این اعتبار میتواند بهوسیله دو آزمون سارگان[13] و آزمون عدم همبستگی تفاضل مرتبه دوم (M2) سنجیده شود. لازم به ذکر است دادههای موردنیاز در این مطالعه از آمار منتشره بانک مرکزی، مرکز آمار ایران و سایر پایگاههای معتبر بینالمللی استخراج میشود. همچنین نرمافزار مورداستفاده نیز Eviews10 هست.
3.2. نتایج و بحث
بهمنظور برآورد مدل رگرسیونی تحقیق و برای اجتناب از برآورد رگرسیون کاذب[14] بایستی پایایی متغیرهای تحقیق موردبررسی قرار گیرد؛ زیرا اگر متغیرها پایا نباشند ممکن است یک رگرسیون کاذب حاصل شود؛ بنابراین در ابتدا باید به بررسی پایایی متغیرهای الگو پرداخته شود. اگر تمامی متغیرها پایا باشند، بدون نگرانی از ایجاد رگرسیون کاذب، مدل تخمین زده میشود، اما اگر یک یا چند متغیر پایا نباشند نمیتوان اطمینان داشت که رگرسیون تخمینی کاذب نیست. در این شرایط باید همجمعی متغیرها موردبررسی قرار گیرد. طبق مفهوم همجمعی، اگر میان دویاچند متغیر بر اساس مبانی نظری با یکدیگر ارتباط برقرار شود تا یک رابطه تعادلی بلندمدت را شکل دهند، اگرچه احتمال دارد این متغیرها روندی تصادفی داشته باشند یا به بیانی دیگر ناپایا باشند، ولیکن یکدیگر را در طی زمان به شکلی مناسب دنبال میکنند، بهطوریکه تفاضل میان آنها باثبات و پایا هست. (نوفرستی، 1378) درصورتیکه جمله اختلال پایا و یا متغیرها همجمع باشند میتوان اطمینان حاصل نمود که مدل تخمینی کاذب نیست. آزمونهای متعددی برای بررسی ریشه واحد درداده های پانلی مطرحشده است. در این مطالعه از آزمون لوین لین چو (LLC)[15] استفادهشده است. در آزمونهای پایایی، فرضیه صفر نشاندهنده مانا نبودن متغیرهای تحت بررسی و فرضیه مقابل نشاندهنده فقدان ریشه واحد یا مانا بودن آن است (شیرین بخش و همکاران، 1391). در جدول 1 نتایج آزمون LLC و IPS ارائهشده است:
جدول 1- نتایج بررسی پایایی متغیرها
متغیر |
آزمون لوین، لین چو |
نتیجه آزمونها |
|
آماره آزمون |
احتمال |
||
سود بانکی با یک وقفه |
53/4- |
000/0 |
پایاست |
تعداد کارتهای بانکی |
62/7- |
000/0 |
پایاست |
نسبت تعداد دستگاههای ATM به تعداد شعبات |
02/0 |
50/0 |
پایا نیست |
تعداد پایانههای فروش |
81/7- |
000/0 |
پایاست |
مطالبات غیر جاری |
95/8- |
000/0 |
پایاست |
بحران مالی |
11/3 |
۰۹/0 |
پایاست |
تورم |
55/0- |
28/0 |
پایا نیست |
بر اساس نتایج آزمونهای پایایی، اگر احتمال بهدستآمده کمتر از 0.05 باشد، فرض صفر مبنی بر پایا نبودن متغیرها رد و بر این اساس متغیر پایا است. بر اساس نتایج جدول 1 از بین متغیرهای تحقیق، متغیرهای تورم و نسبت تعداد دستگاههای ATM به تعداد شعبات بانکها پایا نیستند؛ بنابراین برای اطمینان از کاذب نبودن رگرسیون برآورد شده، آزمون همجمعی پدرونی[16] مورداستفاده قرار میگیرد. درصورتیکه متغیرها همجمع باشند، میتوان بدون نگرانی از وجود ریشه واحد مدل موردنظر را برآورد کرد (رنجبر و دیگران، 1392). این نکته بایستی مدنظر قرار گیرد که در صورت پایا نبودن متغیرهای الگو، احتمال شکلگیری رگرسیون کاذب وجود دارد که برای جلوگیری از آن، از آزمون همجمعبستگی کمک گرفته میشود (پدرونی 38، 2004).
در این تحقیق، برای بررسی همجمعی، از آزمون همجمعبستگی پدرونی استفادهشده است. فرض صفر این آزمون به معنای فقدان رابطه همجمعی میان متغیرهاست و فرض یک به معنای وجود رابطه همجمعی بین متغیرهاست. اگر وجود رابطه همجمعی بین متغیرها تائید شود، حتی باوجود ناپایایی تمامی متغیرها، میتوان به تخمین مدل پرداخت. در این راستا دو آزمون توسط پدرونی ارائهشده است. نوع اول بر اساس روش درونگروهی است که چهار آماره Panel v-Statistic، Panel rho-Statistic، Panel PP-Statistic و Panel ADF-Statistic را ارائه میدهد. آزمون دوم مبتنی بر روش بین گروهی و شامل سه آماره Group rho-Statistic، Group PP-Statistic و Group ADF-Statistic هست. با توجه به اینکه اطلاعات بکار گرفتهشده در این تحقیق ناهمگون میباشند از آزمون همجمعبستگی پدرونی استفادهشده است. اگرچه روشهای دیگری نظیر فیشر و کائو هستند که مبنای آزمون کائو، روش انگل-گرنجر هست و عمدتاً برای متغیرهای همگون استفاده میشود و آزمون فیشر مبتنی بر روش جوهانسون- جوسیلیوس است. با توجه به موارد مذکور، نتایج آزمون همچمعبستگی در جدول 2 ارائهشده است:
جدول 2- نتایج همجمعبستگی میان متغیرها
آماره |
مقدار آماره |
احتمال |
آماره Rho گروهی |
88/0 |
81/0 |
آماره pp گروهی |
14/5- |
000/0 |
آماره ADF گروهی |
37/4- |
000/0 |
منبع: تحقیق حاضر
همانطور که نتایج جدول 2 نشان میدهد، فرض صفر مبنی بر عدم وجود همجمعبستگی بین متغیرهای تحقیق موردپذیرش قرار نمیگیرد و بنابراین متغیرهای مدل در بلندمدت، با یکدیگر ارتباط دارند؛ بنابراین در ادامه، نتایج حاصل از برآورد مدل با رویکرد گشتاورهای تعمیمیافته در جدول 3 نشان دادهشده است.
متغیر |
ضریب متغیر |
انحراف معیار |
آماره t |
احتمال |
سود بانکی با یک وقفه |
203/0 |
019/0 |
28/10 |
000/0 |
تعداد کارتهای بانکی |
0007/0 |
000103/0 |
36/7 |
000/0 |
نسبت تعداد دستگاههای ATM به تعداد شعبات |
E-0882/3 |
E-0814/1 |
35/3 |
0015/0 |
تعداد پایانههای فروش |
E-0645/8 |
E-0634/1 |
31/6 |
000/0 |
مطالبات غیر جاری |
E-0840/8 |
E-1897/4 |
69/1- |
09/0 |
بحران مالی |
0033/0 |
0017/0 |
97/1- |
05/0 |
تورم |
024/0- |
011/0 |
29/2- |
04/0 |
بر اساس نتایج حاصل از برآورد ضرایب متغیرها، متغیر مطالبات غیر جاری بانکها در سطح اطمینان 90 درصد و بحران مالی و نیز تورم در سطح اطمینان 95 درصد و باقی متغیرها در سطح اطمینان 99 درصد معنیدار هستند. بر اساس نتایج بهدستآمده تأثیر متغیرهای بحران اقتصادی (متغیر مجازی)، تورم و مطالبات غیر جاری بر سودآوری بانکها منفی و معنادار است. متغیرهای سود بانکی با یک وقفه، تعداد کارتهای بانکی، نسبت تعداد دستگاههای ATM به تعداد شعب و تعداد پایانههای فروش بر سودآوری بانکها تأثیر مثبت و معناداری دارند. پس از برآورد الگو، بایستی اعتبار متغیرهای ابزاری مدل مورد ارزیابی قرار گیرد. چراکه سازگاری تخمین زنندههای GMM به معتبر بودن ابزارها بستگی دارد. برای این آزمون، آماره آرلونو و باند، مدنظر قرارگرفته است. به این آزمون که اعتبار کل ابزارهای الگو را بررسی میکند، آزمون سارگان گفته میشود (مکیان و دیگران، 1390). این آزمون توزیع کای دو دارد و فرضیه صفر آن به معنای عدم همبستگی میان متغیرهای ابزاری و اجزای اخلال و فرضیه مقابل آن به معنای همبستگی متغیرهای ابزاری و اجزای اختلال و عدم اعتبار متغیرهای ابزاری است. در این آماره k-p2χ، k برابر با تعداد متغیرهای تخمینی در هر الگو و p برابر با rank ابزارها هست (ابریشمی و دیگران، 1389). نتایج این آزمون در جدول 4 نشان دادهشده است:
آمارهٔ سارگان |
احتمال |
27/9 |
502/0 |
بر اساس نتایج جدول 4، ضریب احتمال بهدستآمده بزرگتر از 05/0 است (502/0)، لذا فرض صفر مبنی بر معتبر بودن متغیرهای ابزاری مدل موردپذیرش قرار میگیرد. بر این اساس متغیرهای ابزاری در مدل تخمین زدهشده معتبرند و مدل به متغیرهای ابزاری دیگری نیاز ندارد
3-جمعبندی و نتیجهگیری
در این تحقیق تلاش شده است تأثیر متغیرهای سود بانکی با یک وقفه، تعداد کارتهای بانکی، نسبت تعداد دستگاههای ATM به تعداد شعب، تعداد پایانههای فروش، مطالبات غیر جاری، بحران مالی و تورم بر سودآوری بانکها موردبررسی قرار گیرد. بر این اساس با توجه به ضرایب رگرسیونی بهدستآمده، توجیه نتایج بهصورت زیر ارائه میشود:
تأثیر سودآوری سال گذشته بر دوره جاری مثبت و معنادار با ضریب 203/0 است. در توجیه این نتیجه میتوان گفت تأثیر این متغیر به عوامل مختلفی نظیر مدیریت مالی، نرخ بهرهبرداری و شرایط اقتصادی و برخی عوامل دیگر بستگی دارد. بهعنوانمثال اگر بانک در سال گذشته سودآوری خوبی داشته باشد این ممکن است نشاندهنده ثبات مالی قوی باشد که میتواند تأثیر مثبتی بر دوره جاری داشته باشد. از طرف دیگر ممکن است بانک در سال گذشته به عواملی نظیر وامدهی بدون تأمین وتضمین کافی توجه نکرده باشد که در دوره جاری مشکلاتی را ایجاد کند. این اثرگذاری به شرایط خاص هر بانک و بازار مالی بستگی دارد که نتیجه در این تحقیق با توجه به نمونه و دوره زمانی موردبررسی مثبت بهدستآمده است.
تأثیر تعداد کارتهای بانکی بر سودآوری بانکها مثبت و معنادار با ضریب 0007/0 است. در توجیه این ضریب میتوان گفت استفاده از کارتهای بانکی میتواند به افزایش رضایت و احساس امنیت مشتریان بانک و سودآوری بانک کمک کند. همچنین تعداد کارتهای بانکی یکی از شاخصهای توسعه بانکداری الکترونیک نوین است و موجب تسریع در امور و تراکنشها و فعالیتهای بانکی شده و از این منظر سودآوری بانک افزایش مییابد. تأثیر نسبت تعداد دستگاههای ATM به تعداد شعب بانک مثبت و معنادار با ضریب E-0882/3 است بر این اساس در توجیه ضریب بهدستآمده میتوان گفت همانند متغیر کارتهای بانکی، افزایش تعداد این دستگاهها به بانکها کمک میکنند تا خدمات بانکی را بهتر و سریعتر به مشتریان ارائه دهند این امر میتواند به افزایش رضایت مشتریان و سودآوری بانکها کمک کند. این دستگاهها و تعداد آنها ازجمله شاخصهای توسعه بانکداری الکترونیک نوین است که در فضای رقابتی امروزی میتواند محرکی برای توسعه فعالیتهای بانکی و درنتیجه سودآوری آن شود. تأ ثیر تعداد لگاریتم پایانههای فروش بر سودآوری بانکها مثبت و معنادار با ضریب E-0845/8 هست در توجیه این ضریب نیز میتوان توجیهاتی نظیر دو متغیر مذکور ارائه داد. تأثیر مطالبات غیر جاری بانکها بر سودآوری بانکها منفی و معنادار با ضریب E-084/8 است در توجیه ضریب بهدستآمده میتوان گفت افزایش مطالبات جاری میتواند باعث کاهش توان مالی بانکها در اعطای تسهیلات جدید، کاهش سودآوری بانک، تحمیل هزینههای وصول مطالبات و آثار سوء بر بانکها و بخشهای مختلف اقتصاد شود. بر این اساس نتیجه بهدستآمده قابل توجیه است.
تأثیر بحرانهای مالی بر سودآوری بانکها منفی و معنادار با ضریب 0033/0 است که در توجیه این ضریب نیز میتوان گفت در طی بحرانهای مالی، افزایش معوقات و بدهیهای بدون پرداخت از سوی وامدهندگان و مشتریان میتواند به افزایش خسارات منجر شود. همچنین افزایش هزینههای مالی برای بانکها به علت افزایش نرخ بهای پول و سرمایه و کاهش ارزش داراییها نیز سودآوری را تضعیف میکند. علاوه بر این بحرانهای مالی میتواند منجر به کاهش فعالیتهای اقتصادی و کسر درآمدهای مشتریان شوند که باعث کاهش تقاضا برای خدمات بانکی میشود. درنتیجه بانکها ممکن است در معرض فشارهای مالی بیشتری قرار گیرند که به سودآوری آنها آسیب وارد میکند.
تأثیر تورم بر سودآوری بانکها منفی و معنادار با ضریب 024/0- است. در توجیه این ضریب میتوان گفت تورم ممکن است منجر به مشکلاتی برای بانکها شود بطوریکه به افزایش هزینهها و مخاطرات مرتبط با عدم تطابق سررسید بدهیها منجر شود. همچنین ممکن است به افزایش نرخ بهای پول و سرمایه منجر شود که بانکها را به پرداخت هزینههای بیشتر برای منابع مالی مجبور کند. همچنین میتواند ارزش داراییهای بانکی را کاهش دهد و اثرات منفی بر داراییهای آنها داشته باشد. افزایش ناپایداری و عدم قطعیت در بازارها نیز ممکن است به سودآوری بانکها آسیب وارد کند. بهطورکلی تورم به توازن بین داراییها و بدهیهای بانکها آسیب میزند و بر این اساس تأثیرات منفی بر سودآوری بانکها دارد.
4- پیشنهادهای کاربردی
با توجه به نتایج تحقیق، پیشنهادات به شرح ذیل قابلطرح است:
1-توسعه خدمات NFC و بیسیم میتواند فرایندهای پرداخت را تسریع و درنتیجه بر سودآوری بانک تأثیرگذار باشد.
2-ادغام خدمات مبتنی بر دستگاههای ATM و POS با اینترنت اشیا در راستای ارائه خدمات مبتنی برداده و بهبود تجارت مشتری مؤثر است.
3-افزایش آگاهی مشتریان در مورد فناوریهای نوین و امکاناتی که ارائه میدهند تا مشتریان بهطور فعالتر و گستردهتر از آنها استفاده کنند.
4-تجزیهوتحلیل دادهها برای درک بهتر نیازهای مشتریان و عرضه خدمات مالی سفارشیشده در سودآوری بانکها مؤثر خواهد بود.
5-افزایش توانایی بانکها برای ارائه خدمات بینالمللی به مشتریان و همکاری با شبکههای بینالمللی بانکی و مالی برای دسترسی بهتر به بازارهای جهانی در این خصوص مفید است.
۵- فهرست منابع
[1] Le & Ngo
[2] Humphrey et al.
[3] Berger et al.
[4] Hernando and Nieto
[5] Ciciretti et al
[6] Weigelt and Sarkar
[7] Akhisar et al
[8] Sathye and Sathye
[9] Kathrin et.al
[10] Onuonga
[11] Davydenko ّ
[12] Generalized Method of Moment
[13] Sargan test
[14]Surious regression
[15] Levin lin chu
[16] Pedroni