در چهارمین نشست استراتژی توسعه صنعتی بررسی شد

مشکل توسعه در ایران، نبود سیاست تفصیلی است نه فقر سرمایه

بحرینیان، پژوهشگر حوزه توسعه در چهارمین نشست استراتژی توسعه صنعتی گفت: علل توسعه‌نیافتگی در ایران، کمبود منابع مالی نیست. مشکل ایران تنظیم سیاست‌های تفصیلی بود و در این فضا، نهاد عمومی جدیدی برای توسعه صنعتی تاسیس نشد.
تاریخ: 07 آذر 1403
شناسه: 71871

براساس ماده 48 برنامه هفتم پیشرفت، وزارت صنعت، معدن و تجارت و اتاق ایران با همکاری سایر ذی‌نفعان، مکلف به تدوین استراتژی توسعه صنعتی هستند. بر این اساس مرکز پژوهش‌های اتاق ایران به ریاست حجت میرزایی، سلسله نشست‌هایی را با حضور اقتصاددان‌ها، فعالان اقتصادی و نماینده تشکل‌های تخصصی برگزار می‌کند.

میرزایی، رئیس مرکز پژوهش‌های اتاق ایران در چهارمین نشست بررسی سیاست‌های صنعتی در ایرآن‌که با حضور سیدمحمد بحرینیان، صنعتگر و پژوهشگر حوزه توسعه برگزار شد، گفت: برای تدوین سیاست توسعه صنعتی، اتاق ایران سلسله جلساتی را برگزار می‌کند و این نشست در ادامه سه نشست قبلی است. اتاق ایران می‌خواهد نسبت به تدوین استراتژی توسعه صنعتی فعالانه برخورد کند و نظر فعالان اقتصادی، تشکل‌های تخصصی و بنگاه‌های صنعتی را تدوین در سند استراتژی توسعه‌ای موردتوجه قرار دهد.

در بخش دیگر این نشست، سیدمحمد بحرینیان، پژوهشگر حوزه توسعه و صنعتگر، روند توسعه صنعتی در ایران را براساس شواهد تاریخی، ظرفیت‌ها و خطای سیاست‌گذاری بررسی کرد.

بحرینیان توسعه صنعتی در ایران را «صنعتی شدن نارس» خواند و به دلایل آن اشاره کرد: علل توسعه‌نیافتگی صنعتی در ایران، درماندگی نظری به قول هانا آرنت، فقر اندیشه کاربردی، نداشتن راهبرد و بی‌برنامه‌گی و نابلدی، نهادهای کژ کارکرد در ایران، مسئولیت‌گریزی فزاینده دولت‌ها، واژه‌پردازی‌های فریبنده و بی‌محتوا، ناتوانی از آینده‌نگری، عدم اهلیت حرفه‌ای برخی از تصمیم گیران اقتصادی و عدم توجه به تخصص‌ها است.

بحرینیان بعدازآن به تفسیر المیزان از سوره اسری، آیه 36 اشاره کرد: «در هر اعتقاد یا عملی که تحصیل علم ممکن است، پیروی از غیرعلم حرام است و در اعتقاد و عملی که نمی‌شود به آن علم پیدا کرد، زمانی اقدام و ارتکاب جایز است که دلیل علمی آن را تجویز نماید.» باید این آیه باید در دستور کار قرار داد.

پژوهشگر حوزه توسعه در ادامه به کتاب «خاطرات شفاهی»، علینقی عالیخانی اشاره کرد که در خاطراتش گفته: ما معتقد بودیم باید ریشه صنعت را در ایران تقویت کنیم و روحیه صنعتی در مردم ایجاد بکنیم. گمان نبرید که ما از روز اول همه‌چیز را می‌دانستیم. ما تنها کاری که کردیم، معتقد بودیم به هر قیمتی که شده می‌بایست این کشور را به جلو ببریم و ریشه صنعت را در ایران تقویت کنیم. در آن زمان مطلقاً نمی‌دانستیم؛ خودمان هم کار یاد گرفتیم. بعضی از افکاری که داشتیم در عمل متوجه شدیم که این‌ها درست نیست. آن چیزهایی که درست بود را هم همیشه نمی‌توانستیم اجرا کنیم، به خاطر اینکه شما به‌هرحال با یک جامعه، با منافع متضاد افراد روبه‌رو هستید، با عقاید مسئولان دولتی و تصمیم‌گیران مواجه می‌شوید و می‌بایست در درون همه این عامل‌های گوناگون بتوانید بهترین نتیجه را بگیرند. این کاری بود که ما توانستیم بکنیم.

آمریکا مخالف توسعه صنعتی ایران بود

او در ادامه این نشست به «خاطرات شفاهی» عبدالمجید مجیدی هم اشاره کرد: حتی این تعریف ابتدایی- یعنی مشخص کردن یک طرح و تعریف طرح را نمی‌دانستیم. اینکه استراتژی توسعه اقتصادی چه باشد؟ این‌ها را شاید ده سال بعد توانستیم مطرحش بکنیم. آنجا بود که تازه این بحث پیش آمد که طرح یعنی چه؟ اصلاً طرح را چه جوری می‌شود تعبیر کرد. در داخل طرح چه هزینه‌هایی می‌شود قبول کرد یا قبول نکرد؟ چه هدفی باید داشته باشد. هدف‌های ملی چه باشد؟ استراتژی توسعه اقتصادی چه باشد؟ این‌ها را شاید ده سال بعد توانستیم مطرحش بکنیم. چون مسئله توسعه اقتصادی یک کار فنی نیست، جزو سیاست کلی مملکت است، جزو هدف‌های بلندمدت مملکتی است که بایست به این استراتژی‌های توسعه اقتصادی و اجتماعی جهت بدهد.

در ادامه این نشست به کتاب «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟» نویسنده دارون عجم اوغلو، جیمزالن رابینسون اشاره شد: حکومت‌های استبدادی برای ممانعت از گسترش صنعتی شدن تلاش می‌کنند. انقلاب صنعتی در قرن نوزدهم و پس‌ازآن نقطه عطفی دگرگون‌کننده برای تمامی جهان به وجود آورد: آن جوامعی که به شهروندان خود اجازه دادند و در آن‌ها انگیزه ایجاد کردند تا به سرمایه‌گذاری در فناوری‌های نو بپردازند، توانستند به‌سرعت رشد کنند. ولی در گوشه و کنار جهان ملل بسیاری از این امر بازماندند یا صریحاً از آن سرباز زدند. آن‌هایی که تحت نهادهای سیاسی و اقتصادی استثماری قرار داشتند، فاقد چنین انگیزه‌هایی بودند.

در ادامه این نشست بحرینیان به خاطرات محمد یگانه اشاره کرد: در آن موقع معلوم بود که این کشورهایی که با ما روابط سنتی دارند، این آمادگی را ندارند که به صنعتی شدن ایران کمک کنند. ایران دست کمک خواستن دراز کرد، آمریکایی‌ها مخالفت کردند و بانک جهانی مخالفت کرد برای ایجاد چنین صنعتی در ایران. بعداً در سال 1964 مرا از سازمان ملل خواستند، آمدم ایران و مسئول برنامه‌های صنعتی و سیاست‌های صنعتی ایران شدم. در آن موقع هم معلوم بود که این کشورهایی که با ما روابط سنتی دارند این آمادگی را ندارند، بنابراین می‌بایستی از راه‌های دیگری سعی کردم این تکنولوژی‌های جدید و یا همکاری‌های جدید را جلب کنم.

در بخش دیگر نشست، بحرینیان به گفته‌های مقام معظم رهبری اشاره کرد که گفته بودند: یک ملت تنها با تسلیحات قوی نمی‌شود، بلکه اقتصاد، فرهنگ، علم و دانش لازم است. قوی شدن یک ملت فقط به این نیست که تسلیحات جنگی پیشرفته‌ای داشته باشند؛ البته تسلیحات هم لازم است، اما فقط با تسلیحات ملتی قوی نمی‌شود. من وقتی نگاه می‌کنم، سه عنصر را پیدا می‌کنم که دو عنصر از آن‌ها همین دونقطه‌ای است که در پیام عرض کرده‌ام؛ این سه عنصر اگر موردتوجه قرار گرفتند، یک ملت قوی می‌شود: یکی اقتصاد، یکی فرهنگ و سومی علم و دانش.

در بخش دیگر نشست به کتاب «برنامه‌ریزی توسعه» سرآرتور لوییس اشاره شد: در برنامه‌ریزی رشد اقتصاد، به دست آوردن توازن صحیح کالا و خدمات حائز اهمیت است؛ زیرا اگر بخش خدمات بسیار بزرگ باشد، تقاضا برای کالاها از عرضه آن تجاوز کرده، منجر به تورم و کسری موازنه پرداخت‌ها خواهد شد. این امر با پیش‌بینی جداگانه در مورد تقاضای کالاها و عرضه آن کنترل می‌شود.

در این نشست بحرینیان تصریح کرد: لرد کرزن، نایب‌السلطنه بریتانیا در هندوستان، اهمیت ایران را چنین توصیف می‌کرد: یکی از مهره‌های صفحه شطرنجی که بازی سلطه بر دنیا روی آن صورت می‌گیرد.

مشکل تاریخی ایران چه بود؟

او ادامه داد: ما در بستر تاریخ چه بودیم و چه شدیم؟ به قول علیخانی و فرمانفرماییان ما «ندانسته»‌های خود را نمی‌دانستیم. باید تاریخ را خواند. دانشمندان ایرانی را در قبل و بعد از تاریخ اسلام باید شناخت. بدون خواندن تاریخ نمی‌توان دلایل توسعه‌نیافتگی را فهمید. اگر ما این مسائل تاریخی را متوجه نشویم، نمی‌توانیم بر این ضعف‌ها غلبه کنیم و راه‌حل‌های مناسب پیدا کنیم. ما در دوره صفویه به بعد با یک عقب‌افتادگی‌ای روبه‌رو شدیم. در این بازه زمانی در اروپا وضعیت به‌گونه‌ای دیگر بود. مثلاً 150 سال بعد از ساخت ساعت در سوئیس، در ایران تعمیر آن را بلد نبودند. با فهم تاریخ مفهوم عقب‌افتادگی خود را تا حدی می‌توانیم روشن و تدقیق کنیم.

بحرینیان تصریح کرد: ما منابع کم نداشتیم. منابع ارزی و ریالی برای ایران فراهم بوده است. ارز حاصل از صادرات نفت، گاز، پتروشیمی و کالای غیرنفتی و خدمات به قیمت جاری و قیمت ثابت با نرخ اوپک در سال 2020، در طی سال‌های 1338 تا 1399 به‌طور منابع مستقیم ارزی 2.262 میلیارد دلار بود و براساس نرخ اپک 3.268 و منابع غیرمسقیم دلار از 1352 الی 1397 حدود 1850 میلیارد دلار بوده است؛ این نرخ به قیمت ثابت با نرخ تعدیل اوپک 2.085 بوده است. 220 میلیون شغل در چین با 320 میلیارد دلار ایجادشده است. ایران در همان بازه زمانی 298 میلیارد دلار منابع در اختیار داشته ولی 5700 هزار شغل ایجاد کرده است. نتیجه این قیاس شرم‌آور است. نتیجه این‌همه منابع و ادعای عدالت اجتماعی چیست؟

او ادامه داد: به‌گفته مرحوم عادل آذر در سال 1389 حدود 10 میلیون فقیر داشتیم. در سال 1395 حدود 13 میلیون و 326 هزار 730 نفر و در سال 1400 حدود 25 میلیون و 600 هزار نفر بوده است.

مشکل توسعه در ایران کمبود منابع مالی نبود

در ادامه این نشست به‌گفته مشاوران دانشگاه هاروارد که از سال 1337 الی 1342 برای کمک به تدوین برنامه سوم عمرانی کشور در ایران حضور داشتن، پرداخته شد. مشکل ایران برخلاف بسیاری از کشورها، کمبود منابع مالی نبود. مشکل ایران تنظیم سیاست‌های تفصیلی بود. تدارک منابع مالی دولتی برای سرمایه‌گذاری خصوصی، شالوده «برنامه برای صنعت» بود. همه دردسرها حول تنظیم سیاست‌های تفصیلی و تمهیدات اجرایی لازم برای جان دادن به سیاست اصلی صنعتی متمرکزشده بود. برای این دردسرهای نهاد عمومی جدیدی پیشنهاد نشد.

سی ون هم در کتاب «چگونگی شکل‌گیری یک ابرقدرت اقتصادی» گفته است: علت فقر چین سرمایه نبود، بلکه نبود سازمان‌دهی بود؛ این را مایو می‌دانست. ما بلد نیستیم سازمان‌دهی کنیم.»

او ادامه داد: مسعود نیلی در کتاب «اقتصاد ایران و معمای توسعه‌نیافتگی» هم به عدم مشکل انباشت سرمایه در کشورهای نفت‌خیز اشاره می‌کند. کشورهای آسیای جنوب شرقی، به‌جای آن‌که به یک الگوی متمرکز توزیع درآمد برای تحقق انباشت سرمایه تکیه کنند، سرمایه‌گذاری خارجی را به‌عنوان مکمل پس‌انداز داخلی تشویق کرده و درنتیجه توانسته‌اند ضمن نیل به رشد بالا و مستمر، الگویی متعادل از توزیع درآمد داشته باشند.

بحرینیان در ادامه گفت: نتیجه 63 سال تلاش و صرف منابع عظیم در اقتصاد ایران، در بخش‌های مختلف، چه چیست؟ سهم ارزش‌افزوده بخش‌های اقتصادی ایران به قیمت جاری سال‌های 1338-1401 در حوزه کشاورزی 12.3، گروه نفت 17.0، گروه خدمات 49.3، صنعت 13.3 و ساختمان 7.1 در صد است. این یعنی با عدم تعادل در اقتصاد مواجه هستیم. البته برخی می‌گویند مزیت نسبی ما خدمات است. از 1980 تا 2022، کل خدمات به‌طور متوسط 20 درصد و کالایی حدود 83 درصد است؛ اما شانس ما کجاست. باید به توازن به‌عنوان اصل موردتوجه باشد.

گردشگری پیشران اقتصاد نیست

بحرینیان، تحلیل‌گر حوزه توسعه تصریح کرد: برخی از گردشگری به‌عنوان پیشران می‌گویند درحالی‌که در کل دنیا سهم گردشگری در اقتصاد حدود 4.3 درصد است؛ سهم خدمات بین 6.5 تا 14.1 درصد است. چگونه ما از پیشران بودن این حوزه در موقع اقتصاد متوازن و متعادل می‌گوییم. سهم سوخت و محصولات معدنی 20.7 درصد و سهم کشاورزی 9.3 د رصد است. سهم ایران از کل تجارت جهانی 0.23 درصد است.

او به سهم ارزش کل تجارت کشورهای مختلف ایران امریکا چین و روسیه اشاره کرد؛ آمریکا 174.2 درصد، چین 11.0 درصد، روسیه 1.39 درصد و ایران 0.23 درصد است. درآمد مالیاتی دلار به قیمت جاری در کشورهای آمریکا و چین، با روسیه و ایران قابل‌مقایسه نیست. 1970 ارزش‌افزوده ساخت صنعتی در کشورهای جهان با قیمت جاری ع بارت است از: 1970 امریکا 28.5 درصد از کل ارزش ساخت صنعتی، شوروی 18.7 درصد است. در سال 2020 سهم ارزش‌افزوده بخش ساخت صنعتی در کشورهای آمریکا، ژاپن، آلمان، انگلیس و فرانسه 29.79 و کشور چین 31.22 درصد است. درامد مالیاتی روسیه 214 میلیارد دلار، ایران 78 میلیارد چین 1419 و امریکا 3135 میلیارد دلار است.

چرا نقدینگی در ایران به تورم منجر می‌شود؟

اما چرا نقدینگی در ایران به تورم منجر می‌شود؟ آیا اثر نقدینگی در تورم یک امر جهان‌شمول است؟ یا به کیفیت اقتصاد و توسعه‌نیافتگی آن دارد؟ بحرینیان به این پرسش‌ها پاسخ داد: در برنامه‌ریزی رشد، توجه به دو یا سه صنعتی معطوف است که رشد سریع آن‌ها می‌رود که موجبات جنبش دیگر بخش‌ها را فراهم آورد. رشد یک اقتصاد در تمامی بخش‌های آن یکسان نیست. میانگین رشد ممکن است در حدود 5 درصد باشد ولی انگیزه جنبش از جانب چندبخشی است که نرخ رشد آن‌ها 10 درصد و یا بیشتر است. برای این امر، دولت عمده می‌توان ذکر کرد: امکانات موجود برای توسعه یکسان نیستند. منابع تازه، رواج تکنولوژی‌های جدید، پیدایش راه‌ها یا تسهیلات جدید بازرگانی، دگرگونی موانع نهادی رشد و فرصت‌های دیگری از این قبیل، بر پاره‌ای از صنایع بیشتر تأثیر می‌گذارند؛ و بنابراین موجب پیدایش ضرایب متفاوت رشد می‌شوند.

چینی‌ها ایران را به مشتری خوب تبدیل کنند نه شریک خوب

او بعد از بررسی ضعف تاریخی ایران و مشکلاتی که سیاست‌گذارها برای توسعه صنعتی کشور پیش آورده‌اند، در ادامه به گفته فریدون وردی‌نژاد، سفیر سابق ایران در چین اشاره کرد: چینی‌ها سعی کردند ایران را به یک مشتری خوب تبدیل کنند و نه یک شریک اقتصادی خوب. کشوری که چین را وارد پروژه نیروگاه‌سازی در دنیا کرده بی‌شک ایران بود. ایران این ریسک را پذیرفته که چین در ایران نیروگاه بسازد. پس‌ازآنکه چینی‌ها در یک محیط خارجی مثل ایران تمرین کردند، توانستند در دنیا نیروگاه بسازند. ایران اولین کشوری بود که مترو سازی چین را از مرزهای این کشور خارج کرد و اولین کشوری بود که پذیرفت چین در ایران مترو بسازد. همچنین ایران اولین کشوری بود که پذیرفت چین تانکرهای بزرگ نفت‌کش 300,000 تنی بسازد و 4 تانکر به چین سفارش داد و پس‌ازآن بود که کارخانه‌های کشتی‌سازی چین تا 10 سال آینده رزرو شده‌اند.

جاگذاری نامناسب صنایع علیه توسعه

در ادامه این نشست بحرینیان به جاگذاری صنایع اشاره کرد. به‌گفته سر آرتور لوئیس، اقتصاددان بازار آزاد، اولویت توسعه اقتصادی یک الی سه حوزه باید باشد وگرنه تعیین 20 اولویت برای توسعه یعنی اولویت را بلد نیستیم؛ ما در حال حاضر 26 اولویت برای اقتصاد خود انتخاب کرده‌ایم. مثلاً 43 واحد پروانه بهره‌بردار تلویزیون داریم. 128 پروانه تولید در موبایل داریم. 93 درصد کارهای ما در دسته پایین است. وضعیت صنعتی شدن در ایران نارس است

به گفته بحرینیان اقتصاد زبان قدرت است و همه ما را تحت تأثیر قرار می‌دهد، پس بهتر است درباره آن بدانیم. جاگذاری غیرعقلایی همین صنایع دارای فناوری متوسط و پایین به اقتصاد آسیب‌زده است.

توسعه صنعتی و نسبت آن با دموکراسی

بحرینیان تاکید کرد: کشورهایی که دموکراسی ظاهری پیدا کرده‌اند، این‌ها صنعتی نشده‌اند بلکه گرفتار فساد شده‌اند. توسعه باید از دل کشور دربیاید. به گفته داروین تغییرات بسیار کوچک در دوران طولانی زمان، اثرات فوق‌العاده بزرگی به وجود می‌آورند. آلبرت انشتین هم می‌گوید: به هنگام رویارویی با مشکلات اساسی، نمی‌توانیم از همان سطح تفکری که آن مشکلات را به وجود آوردیم، آن‌ها را برطرف کنیم.

او به گفته مسعود نیلی اشاره کرد که گفته: توسعه حاصل تعامل نسبتاً پیچیده عوامل مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حتی فرهنگی است که تنها با چیدمان ما از مجموعه این عوامل تبدیل به توسعه صنعتی می‌شود. استراتژی توسعه صنعتی به دنبال تنظیم این چیدمان است.

در بخش بعدی این نشست مجیدرضا حریری، رئیس اتاق ایران و چین، گفت که در رفتارشناسی اقتصاد، به موضوع جنگ و انقلاب باید اشاره شود. از طرفی مدل رشد آسیای شرقی از همدیگر متفاوت است.

 حریری گفت: چینی‌ها در هر حوزه‌ای آمدند ما را صاحب تکنولوژی کردند. ما از چین تکنولوژی یاد گرفتیم. ما نه دیکتاتوری بلدیم نه دموکراسی. این مدل یعنی ما فاقد یک فیلسوف ایرانی در تراز بین‌المللی هستیم. ما یا می‌خواهیم سرتاپا غربی شویم یا چینی.

باید از ذخیره نخبگانی خود استفاده کنیم

بحرینیان هم گفت: من معتقدم ما قادریم عقب‌ماندگی خود را جبران کنیم. با توجه به ذخیره دانایی کشور چنین کاری ممکن است؛ ما باید از ذخیره نخبگانی و دانایی خود استفاده کنیم. خدمات پیشران توسعه نیست ولی در توسعه اثرگذار است. ما 400 سال از دنیا عقب افتادیم و اگر صورت‌مسئله را قبول کنیم آن‌وقت می‌توانیم برای برون‌رفت از این وضعیت اقدام کنیم.

بعدازآن ابراهیم بای‌سلامی، استاد سابق دانشگاه تهران هم گفت: باید مشخص شود که خدمات چیست و به چه چیزی خدمات می‌گوییم و کالا چیست؟ بدون فناوری توسعه ممکن نیست و بدون توسعه فناوری موردتوجه نیست. خدمات در ایران اگرچه سهم بالایی در اقتصاد دارد ولی با بررسی کیفیت خدمات می‌بینیم که همه این‌ها جعلی است.

در این نشست بحرینیان تاکید کرد: نوع خدمات مهم است. خدماتی که مولود تولید داخل باشد، بسیار بااهمیت است. خدماتی که مولود تولید خارج است، خیلی نمی‌تواند باعث افتخار باشد.

او ادامه داد: ایران تنها کشور جهان بعد از هند است که تعداد اشتغال کشاورزی در سال 1335 کمتر از 1395 است. ما منابع محیط‌زیست را تخریب می‌کنیم. 11 میلیارد دلار واردات محصولات کشاورزی داریم و سطح زیرکشت ما از ترکیه بیشتر است. ممکن نیست سهم خدمات 50 درصد و سهم صنعت در اقتصاد 15 درصد باشد؛ این عدم تعادل توسعه به همراه ندارد.

در همین رابطه