بنگاههای کوچک و متوسط (SMEs) موتور رشد و توسعه اقتصادی در همه کشورهای در حال توسعه و اقتصادهای آزاد محسوب میشوند؛ بهطوری که امروزه جهان به این واقعیت معترف است که این بنگاهها نقش کاتالیزوری در فرآیند توسعه ایفا کرده و برخلاف تصور رایج موجود که بنگاههای کوچک و متوسط را رقیب صنایع بزرگ میپندارند، اغلب تکمیلکننده فعالیت آنها هستند. از طرفی در چند دهه اخیر، تقویت بخش خصوصی بهعنوان یک نسخه نجاتبخش در اغلب کشورهای درحالتوسعه موردتوجه قرارگرفته است. اما بااینحال شاهد آن هستیم که در کشور ما بنگاههای اقتصادی بخش خصوصی و بهویژه بنگاههای خرد و متوسط بهجای آنکه موردحمایت و تشویق قرار گیرند، حتی برای تأمین مالی و ادامه حیات خود با مشکلات متعددی دستوپنجه نرم میکنند.
علیرضا مناقبی، رئیس مجمع واردات در گفتوگو با پایگاه خبری اتاق ایران میگوید: «بخش خصوصی با موانع و مشکلات متعددی دستبه گریبان است؛ یکی از عوامل مهم کاهش اشتغال و تضعیف بخش خصوصی، عملکرد نامناسب بانکها از یکسو درزمینهٔ اعتباردهی و از سوی دیگر مسئله عطش سوداگری و رقابت زیانآور بانکها با بخش خصوصی در بازار است.»
او ادامه میدهد: «درحالیکه بانک، یکنهاد واسطهگری مالی است که درواقع باید منابع مالی را از سطح جامعه و سپردهگذاران جمعآوری و در اختیار فعالان اقتصادی قرار دهد تا در بخشهای مختلف اقتصاد همچون صنعت، تجارت، مسکن و خدمات، زمینه کار و فعالیت و ایجاد ارزشافزوده را فراهم کند، اما مدتی است که بانکها با ورود مستقیم خود به کف بازار و انجـام فعالیتهـای سـوداگرانهای مانند خریدوفروش سکه، ارز، زمین و برجسازی و سایر فعالیت سوداگرانه علاوه بر ایجاد شوک به اقتصاد و صدمه به بخش خصوصی، عرصه را بر بنگاههای تولیدی تنگ کرده و بهنوعی رقیب اصلی تولید به شمار میآیند.»
مناقبی معتقد است: «امروزه در اقتصاد ایران، عدم شفافیت در فعالیت بانکهای کشـور به معضل تبدیل گشته بهصورتی که ابزارها و اهرمهای نظارتی بانک مرکزی که باید به کانالها و شیوههای تسهیلات دهی و تخصیص اعتبارات بانکها و بالاخص بانکهای خصوصی نظارت کافی داشته باشند، از انجام این نظارت بهصورت مطلوب عاجز شدهاند.»
مناقبی میگوید: «بانکها با ورود به فضای دلالی و ایجاد هلدینگهای سرمایهگذاری به سمت بنگاهداری رفتهاند و بخشی از منابعشان را به آن سمت هدایت کردهاند و بهتبع آن از تولیدکننده که مهارت و مزیت نسبی حرفه تولید را در اختیار دارد غافل شدهاند و منابعشان را از تولیدکننده دریغ کردهاند.»
به گفته رئیس مجمع واردات ایران، بنگاهداری بانکها، باعث شده از یکسو بخش خصوصی روزبهروز ضعیفتر شود چراکه اغلب بنگاههای تولیدی معضل نقدینگی دارند تا بتوانند به حیات خود ادامه بدهند و از سوی دیگر بانکها از وظیفه تأمین مالی برای تولیدکنندگان شانه خالی کنند و منابعشان را در راههای غیر مربوط و سوداگرانه صرف کنند.
آینده فعالیت بانکها به چه سمت و سویی خواهد رفت؟ مناقبی پاسخ میدهد: «بنگاهداری بانکها هرچند ممکن است در کوتاهمدت بازی یکسر برد برای آنها باشد ولی در آینده نزدیک این روند بانکها به بازی دو سرباخت برای آنان تبدیل خواهد شد.»
مناقبی دلیل این مسئله را چنین تبیین میکند: «زیرا این روند باعث ایجاد چرخه خلق فقر و شکست بخشهای مولد و رونق فساد و دلالی در اقتصاد میشود و ضربه به بخش مولد جامعه میتواند افزایش ریسک بانکها و ورشکستگی آنان را نیز به همراه داشته باشد.»
بهگفته مناقبی، همه باید از تمرین برای کاهش سود بانکی استقبال کرده و با مدیریت عوارض ناخواسته آن، مسیر لازم برای پیادهسازی موفق سیاست کاهش سود بانکی را فراهم سازند.