رادیو مجازی اتاق ایران: 25 فروردین 1404

وزیر پیشنهادی نیرو برنامه‌های خود را تشریح کرد

وزارت نیرو با محیط‌زیست همسو می‌شود

رضا اردکانیان، وزیر پیشنهادی نیرو ضمن تشریح برنامه‌های خود در صورت گرفتن رأی اعتماد از مجلس، می‌گوید: فصل تغییر فرارسیده و ازاین‌پس محیط‌زیست، جزء لاینفک کار در وزارت نیرو خواهد بود.

06 آبان 1396 - 09:38
کد خبر : 10764
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

گزینه پیشنهادی حسن روحانی، رئیس‌جمهور برای تصدی وزارت نیرو، متولد یزد است و تمامی پست‌های ارشد وزارت نیرو را تجربه کرده. هرچند در سال1362 مهندسی عمران دانشگاه صنعتی شریف را به دست آورده اما پس‌ازآن تمرکز خود را بر مدیریت منابع آب در ایران و جهان گذاشته است.

تا آنجا که پس از سپری کردن دوران کارشناسی ارشد مهندسی منابع آب و دکتری همین رشته در سال1376 از دانشگاه مک‌مستر کانادا و البته تجربه قائم‌مقامی وزارت نیرو در دوران صدارت حبیب‌الله بیطرف در دولت اصلاحات، به‌تدریج و از سال1384 از مسئولیت اجرایی در وزارت نیرو فاصله گرفت تا مسئولیتی بین‌المللی را بر عهده بگیرد؛ به این امید که فاصله ایران و جهان را در مدیریت منابع آب کمتر کند.

اردکانیان پیش از معرفی به‌عنوان وزیر نیرو از سال1391 مدیریت انستیتوی سازمان ملل در زمینه مدیریت به‌هم‌پیوسته منابع زیست‌محیطی، آب، خاک و پسماند را بر عهده گرفته و در بین متخصصان و کارشناسان صنعت آب و برق از او به‌عنوان یک دیپلمات آبی یاد می‌شود. او درصورت رأی اعتماد مجلس مصمم است تا مأموریت ناتمام برای تغییر سیاست‌ها و جهت‌گیری‌های وزارت نیرو از مدیریت توامان عرضه و تقاضا در برنامه چهارم توسعه به مدیریت تقاضا را به سرانجام برساند؛ مأموریت سخت و پیچیده‌ای که به گفته او نیازمند یک مفاهمه ملی و درک مشترک از مسئله است.

او کوبیدن بر طبل جنگ‌آبی را به شرطی که محدود به توجه دادن افکار آبی به مقوله کم‌آبی باشد، خوب می‌داند اما اصرار بر این رویکرد و تبدیل منازعات منطقه‌ای بر سر آب را یک سم معرفی می‌کند. او حالا از آلمان به ایران فراخوانده شده تا با نشستن بر صندلی صدارت وزارت استراتژیک نیرو به نزدیک 4دهه آزمون و خطا پایان دهد: «سعی داریم درصورت رأی مجلس ازاین‌پس به جای سازه‌ها به سازوکارها توجه کنیم».

در برنامه‌هایتان برخلاف وزرای پیشین نیرو تمرکز خاص و پررنگ‌تر و روشن‌تر بر یک واژه خاص دارید؛ مدیریت تقاضا. منظورتان این است که نقش وزارت نیرو دیگر به‌عنوان تأمین‌کننده و عرضه‌کننده صرف انرژی ازجمله آب و برق خلاصه نمی‌شود و قرار است جهت‌گیری اصلی این وزارتخانه استراتژیک روی مدیریت تقاضا بچرخد؟

این تفاوت در رویکرد یک تفاوت زمانی است. از اوایل دهه80 شمسی دوران مدیریت صرفاً تأمین و عرضه انرژی رو به پایان است و باید وارد یک دوران تازه‌ای از مدیریت توامان عرضه و تقاضای انرژی شویم. به همین دلیل آن زمان رویکرد این بود که جامعه باید بداند که این وزارتخانه دیگر یک دستگاه اجرایی فقط تأمین‌کننده و عرضه‌کننده آب و برق نخواهد بود و باید به مسئله مدیریت تقاضا و عرضه به‌طور جدی بپردازد. پس‌ازآن هم مانند تجربه دیگر کشورها باید روی موضوع اساسی و ضروری مدیریت تقاضا متمرکز شویم.

شفاف‌تر توضیح دهید که این تغییر رویکرد به چه معنایی است و آیا در ساختار فعلی وزارت نیرو و فضای حاکم سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه جنبه عملیاتی پیدا خواهد کرد؟

مدیریت تقاضا تنها به‌معنای انتخاب 2کلمه کم و زیادترکردن در اولویت‌بندی‌های وزارت نیرو نیست بلکه یک دنیایی از تفاوت از حیث ساختار حتی تفاوت در صحنه علمی جهان است به‌گونه‌ای که مقوله مدیریت تأمین و عرضه بیشتر در راستای کار علوم طبیعی است و مدیریت تقاضای بیشتر در چارچوب علوم اجتماعی قرار می‌گیرد. به این ترتیب در دوران مدیریت تقاضا باید بپذیریم که منابع نامحدودی به‌ویژه از حیث تأمین انرژی دیگر در اختیار ما قرار ندارد و افزایش جمعیت و شهرنشینی و نوع مصرف شهروندان به‌طور طبیعی تقاضا برای انرژی را افزایش می‌دهد.

به همین دلیل در دنیا الان این مسئله مهم مطرح است که در افق2030 ما به دوبرابر میزان فعلی غذا، 40درصد بیشتر منابع انرژی و به‌طور مشخص 30درصد بیشتر به آب نیاز داریم. همه می‌دانیم که منابع آبی یک منابع ثابتی است و چاره‌ای نداریم جز اینکه برگردیم و شیوه‌های مصرف را اصلاح کنیم و دیگر از این به بعد از واژه فاضلاب نباید استفاده کنیم و نباید وزارت نیرو بگوید من مسئولیت دفع سالم فاضلاب را دارم چراکه اصلاً فاضلاب مفهومی در دنیای امروز ندارد. فاضلاب هم یک منبع آبی است با رنگ متفاوت که برای دوباره قابل مصرف‌شدن باید با استفاده از سرمایه‌گذاری و دانش روز رنگ آن را از خاکستری به مثلاً رنگ سبز تغییر دهیم برای مصارف کشاورزی.

تا چه میزان فکر می‌کنید وزارت نیرو موفق شود چنین رویکردی را هم بپذیرد و هم جامعه و افکار عمومی را با خود همراه کند؟

این تغییر را باید ایجاد کنیم و راز موفقیت در ایجاد تغییر، تغییر در باورهای ذهنی است. این پارادایم جدید را باید اول خود ما در وزارت نیرو درک کنیم و با ذینفعان دیگر هم به یک مفاهمه مشترک برسیم تا بتوانیم مردم را به‌عنوان مصرف‌کننده برای پذیرش این تغییر همراه خودمان داشته باشیم. پس‌ازآن باید به سراغ منابع مالی و جذب سرمایه‌گذاری، منابع انسانی و زمان لازم برای اجرای این تغییر برویم. به این ترتیب اگر تا امروز 25درصد اتلاف در شبکه آبرسانی یک واقعیت پذیرفته شده محسوب می‌شود، در دوران جدید تغییر در رویکرد مدیریت تقاضا باید بپذیریم که این میزان باید سالانه به میزان معینی کاهش پیدا کند.

مردم هم باید بدانند همانطور که در 20سال پیش منتظر بودند هر دوماه یک‌بار وزیر نیرو و مقامات و مسئولان در یک مراسم افتتاح پروژه سد شرکت کنند و از آن باخبر شوند، امروز دیگر باید هم مردم، هم رسانه‌ها و هم نمایندگان مجلس این مطالبه را از وزیر نیرو و دیگر مسئولان داشته باشند که هر چند وقت یک‌بار بیاید و گزارش دهد چه میزان از هدر رفت آب در شبکه‌های آبرسانی کاهش یافته است. این مصداق یک تغییر رویکرد در سیاستگذاری و جهت‌گیری وزارت نیرو در دوران جدید مدیریت تقاضا محسوب می‌شود.

شرط اصلی این تغییر برهم‌زدن ساختاری است که 38سال به مأموریت وزارت نیرو برای تأمین حداکثری انرژی عادت کرده و مردم و مسئولان سیاسی و اقتصادی در 4دهه گذشته مطالبه دیگری از وزارت نیرو داشته‌اند. آیا این شدنی است؟

اول باید ساختار ذهنی جامعه در ارتباط با مسئولیت حاکمیت و به‌طور مشخص وزارت نیرو درخصوص تأمین حداکثری انرژی را به‌هم بزنیم چون متأسفانه درخصوص اصلاح ساختار ذهنی جامعه حرکت نکرده‌ایم، کماکان انتظارات و مطالبات همان مطالبات قدیمی است. اوایل دهه80 سیاست‌های بلندمدت منابع آب را تدوین کردیم و بردیم به هیأت وزیران.این سیاست‌ها در سال83 به تصویب رسید و در مجلس در قانون برنامه چهارم گنجانده شد، اما اینکه تا چه میزان این سیاست‌ها و برنامه‌ها اجرایی شد،

حداقل من چون بعد از آن مسئولیتی نداشتم و توفیق ادامه خدمت نداشتم، نمی‌توانم گزارشی ارائه کنم. اما به صراحت می‌گویم متأسفانه هنوز کارها و برنامه‌های اجرا نشده در ارتباط با عرصه مدیریت مشترک عرضه و تقاضا زیاد داریم. بنابراین نمی‌توانیم بگوییم ساختارهای فعلی مبتنی بر مدیریت تأمین و عرضه انرژی بلااستفاده و فاقد کارایی است. وقت آن رسیده تا در را باز کنیم و اجازه اصلاح ساختار و اجرای سازوکارهای جدید مبتنی بر مدیریت تقاضای انرژی را بدهیم و این تغییرات در ساختارها را بپذیریم.

اما مشکل اینجاست که بازیگرانی که در دوران حاکمیت تفکر مدیریت تأمین و عرضه انرژی فعالیت داشته و منافعی داشته‌اند، به راحتی اجازه تغییر را نمی‌دهند. شما چه برنامه‌ای برای آنها دارید؟

باید نقش تازه‌ای برای آنها تعریف کنیم. مثلاً اگر شرکتی حتی ظرفیت‌هایی در بخش خصوصی برای فعالیت در حوزه تأمین و عرضه انرژی داریم، الان وقت آن رسیده تا این نیروی انسانی و سرمایه‌های موجود را به‌عنوان یک سرمایه‌ملی به‌گونه‌ای به‌کار بگیریم که در دوران اصلاح ساختار از مدیریت تأمین به مدیریت تقاضا بتوانند ادامه فعالیت بدهند. این مهم با اصلاح شیوه‌ها و ساختارها و تغییر در فضای کسب و کار شدنی است تا این شرکت‌ها و ظرفیت‌ها به‌کار گرفته شوند.

شما ببینید درصد بالایی از آب شیرین کشور در بخش کشاورزی مصرف می‌شود، برای کاهش میزان مصرف و افزایش راندمان و بهره‌وری آب به‌نحوی که امنیت غذایی کشور هم تحت‌تأثیر قرار نگیرد، باید شرکت‌ها و سرمایه‌های موجود را به سمت سرمایه‌گذاری و فعالیت در بخش بهره‌وری منابع آب سوق داد. در بخش انرژی برق هم باید موضوع انرژی‌های تجدیدپذیر را نه فقط به‌عنوان یک انرژی پاک، بلکه به‌عنوان سرمایه‌گذاری برای تأمین معیشت و کسب و کار درنظر بگیریم. تا آنجا که در مناطقی از جغرافیای کشور که دیگر امکان کشاورزی نداریم،

فعالیت در بخش انرژی‌های تجدیدپذیر به‌عنوان گزینه جایگزین برای تأمین معیشت شهروندان می‌تواند مطرح باشد و این مهم قابلیت اجرا دارد. اخیراً در دنیا یک اصطلاحی باب شده به‌عنوان شعار تشویقی به این معنا که در برخی مناطق می‌توانیم پنل بکاریم و برق درو کنیم. یکی از ظرفیت‌های نهفته ایران، سرمایه‌گذاری در بخش انرژی‌های تجدیدپذیر است نظیر انرژی آب و خورشیدی.

 فکر می‌کنید بتوانید این تغییر را در صورت صدارت بر وزارت نیرو ایجاد کنید؟

واقعیت این است که ساختار فعلی وزارت نیرو و مطالبات از صنعت آب و برق براساس پاسخگویی به نیاز مردم شکل گرفته است. بنابراین افرادی که جوانی و توان و دانش خود را در این سال‌ها صرف همین ساختار کرده‌اند، به درستی فکر می‌کردند که در راستای منافع ملی دارند خدمت می‌کنند. به‌طور طبیعی هرگونه اصلاح مسیر و تغییر رویکرد در راستای منافع ملی کشور قابل دفاع است. به همین دلیل ساختار نیروی انسانی و بازیگران عرضه انرژی آب و برق با رویکرد و تغییر جدید هم خودش را اصلاح خواهد کرد و تردیدی در این ارتباط ندارم.

اما چالش‌هایی در ارتباط با مأموریت وزارت نیرو هم در بعد حاکمیتی و هم منطقه‌ای مطرح است که ممکن است وزیر جدید نیرو را درگیر همین چالش‌ها کند. ازجمله موضوع حساسیت‌برانگیزی چون مدیریت منابع آب کشور و نگاه‌های منطقه‌ای تا آنجا که برخی منابع آب را متعلق به استان خود می‌دانند و نسبت به جابه‌جایی و تغییر مسیر آب‌ها برای تأمین آب دیگر شهرها و استان‌ها مقاومت می‌کنند. فکر می‌کنید برای شکستن این مقاومت‌ها و تغییر نگاه‌های منطقه‌ای به ملی چه کاری می‌توانید انجام دهید؟

باید به سمتی حرکت کنیم تا شیوه تقسیم‌کردن، کوچک کردن و سازه‌سازی مسئله را کم کنیم. یکی از آسیب‌های جدی ما همین است که مسئله واحد کم‌آبی و خطرات واحد ناشی از مدیریت ناصحیح منابع آبی کشور را تقسیم و محدود کرده‌ایم به مناطق و استان‌های کشور. متأسفانه فکر می‌کنیم با این تقسیم کردن و ساده‌سازی مسئله و حتی محدود کردن چاره‌اندیشی برای مسئله بین دستگاه‌های مختلف در سطح دولت می‌توانیم به این چالش‌ها پایان دهیم.

اگر به سمتی برویم که به همدیگر توضیح دهیم و به این توافق ملی برسیم که محال است از بین دستگاه‌های مرتبط با مسئله آب درون یک دولت نظیر وزارت نیرو، جهادکشاورزی، سازمان محیط‌زیست، وزارت صنعت، وزارت کشور و سازمان برنامه و بودجه و... که قانونگذار در چارچوب شورای‌عالی آب آنها را تعریف کرده، یکی از این دستگاه‌ها فکر کند به توفیق در اجرای برنامه‌های خود برسد، بدون اینکه توجه کند به بقیه دستگاه‌ها چه می‌گذرد. اگر به این جمع‌بندی و مفاهمه برسیم که یا همه باهم در ارتباط با آب باید به موفقیت برسیم یا خدای ناکرده همه با شکست مواجه خواهیم شد، یک نقطه شروع برای مدیریت منابع آبی کشور است.

در ارتباط با دولت و دستگاه‌های ذیربط در تعریف و تدوین اهداف کمی مصرف آب و هم در بین نمایندگان مجلس برای نگاه به منابع آبی کشور در مقیاس ملی نباید دیگر اجازه دهیم مدیریت منابع آبی کشور بیش از این تقسیم‌بندی شود. در مسئله آب با یک مسئله ملی و واحد و مشترک مواجه هستیم و معتقدم رسانه‌ها و انجمن‌های مردم‌نهاد می‌توانند کمک بسیار مهمی داشته باشند تا به این جامعیت برای ملی‌نگری در ارتباط با منابع آبی برسیم و وزارت نیرو را از این طرز تلقی دور کنیم که تنها دستگاه مسئول در ارتباط با آب است این‌گونه به سمت حل مسئله نزدیک‌تر خواهیم شد. این تغییر پارادایم البته زمان‌بر، سخت و دارای پیچیدگی‌های خاص خود است اما باید قبول کنیم که این مسئله مشترک همه ماست.

شما مدام از واژه مسئله و مشکل در ارتباط با آب سخن می‌گویید درحالی‌که برخی با نگاهی منتقدانه‌تر و شاید افراطی‌تری از بحران و جنگ آب سخن می‌گویند. آیا به خطر جنگ یا بحران آب اعتقاد ندارید یا بر این نظر هستید که همچنان در مرحله مسئله و مشکل قرار داریم؟

فکر می‌کنم آخرین جنگی که بر سر آب صورت گرفته حدود 7هزار سال قبل رخ داده است. الان هم فعالیت‌های زیادی در این ارتباط در کره زمین مطرح است که 40درصد وسعت کره زمین در حوزه آبریز مشترک قرار دارد و 50درصد جمعیت همین کره خاکی در حوزه‌های مشترک آبی زندگی می‌کنند. پس بهتر است مقداری به اطراف خودمان هم نگاه کنیم. اینکه بر طبل جنگ و بحران آب بکوبیم، کورنومتر بگذاریم و مدام اعلام کنیم چندسال دیگر این کشور و تمدن می‌میرد، منطقی نیست. آن بخش که برای جلب توجه و اهمیت موضوع آب است،

خوب است و اگر با هدف تلنگر زدن به ما مسئولان و تغییر نگاه مصرف‌کنندگان آب باشد که با این شیوه مصرف نمی‌توانیم دوام بیاوریم، خوب است و لازم اما آن بخش از ماجرا که به عادی‌سازی تنازع بین مصرف‌کنندگان در مناطق مختلف، بین شهرها و روستاها و حتی بین دستگاه‌ها، مسئولان کشوری و منطقه‌ای مربوط می‌شود، این را یک سم می‌دانم. وقتی یک روستایی ببیند در رأس هرم مسئولان و بین نمایندگان محترم مجلس، بین سازمان‌ها در مطبوعات و رسانه‌ها مدام از جنگ و تنازع بر سر آب مطرح می‌شود، ممکن است بین روستای پایین‌دست و بالادست این اختلاف حتی به درگیری فیزیکی منجر شود. بنابراین باید کسانی که با افکار عمومی سروکار دارند،

متوجه باشند که این دامن‌زدن‌ها می‌تواند مورد توجه کسانی در خارج از مرزهای کشور باشد که موضوع آب و کم‌آبی را یکی از نرم‌ترین کانال‌هایی می‌دانند که می‌توانند از طریق آن وحدت ملی را مختل کنند. آن‌ها فکر می‌کنند اگر از طریق تشدید مسائل قومیتی و سرمایه‌گذاری از راه‌های دیگر نتوانسته‌اند امنیت و وحدت ملی ما را مخدوش سازند، سوژه کم‌آبی و تبدیل آن به جنگ آبی برای آنها یک ظرفیت به شمار می‌آید.

بنابراین آنجایی که باید واقعیت‌ها را با عدد و رقم تحلیل و بررسی و برای آن برنامه‌ریزی کنیم تا به راه‌حل برسیم، قابل دفاع است و مردم باید بدانند که این مسئله راه‌حل دارد. با هم و در کنار هم می‌توانیم بر مشکلات فائق آییم و نباید در راستای ناامید کردن مردم برآییم. ما که درصدد جلب و جذب میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری خارجی هستیم، پیام‌هایی را ندهیم که هیچ سرمایه‌گذاری نه‌تنها خارجی که داخلی هم حاضر به سرمایه‌گذاری در کشوری نشود.

اشاره کردید به سرمایه‌گذاری خارجی، شما در برنامه‌هایتان به بدهی 30هزار میلیارد تومانی وزارت نیرو و مطالبات 26هزار میلیارد تومانی این وزارتخانه اشاره کرده‌اید. از سوی دیگر حجم سرمایه‌گذاری مورد نیاز طرح‌های آب و نیرو به قدری زیاد است که اگر کل بودجه کشور را اختصاص دهیم هم کفایت نمی‌کند. این چالشی نیست که یک وزیر یا وزارتخانه به تنهایی بتواند آن را مدیریت و رفع کند. چشم‌انداز سرمایه‌گذاری خارجی در صنعت آب و برق را چگونه می‌بینید؟

قطعاً اینگونه است که منابع داخلی کفاف نمی‌دهد و نمی‌توان روی منابع داخلی و بودجه‌ای دولت تمرکز کرد. هرچند تأمین منابع مالی برای طرح‌های وزارت نیرو سخت و پیچیده است اما اگر بتوانیم به سطحی از مفاهمه در داخل کشور برسیم حتماً شاهد تسهیل بیشتری در ارتباط با فرایند جذب و جلب سرمایه‌های خارجی خواهیم بود. امیدوارم با درنظر گرفتن تجربه‌های به دست آمده و با استفاده از روش‌های نوین تأمین منابع مالی بتوانیم در این راه سخت موفق باشیم البته شرط موفقیت مستلزم فراهم‌کردن شرایط داخلی کشور است.

فکر نمی‌کنید باید برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی ساختار وزارت نیرو باید تغییر کند و دیپلماسی فعال‌تری را شاهد باشیم یا یک معاونت سرمایه‌گذاری خارجی نیاز داریم؟

قطعاً همین گونه‌است و در برنامه پیشنهادی‌ام به ساختار مناسب برای ایجاد فرصت‌های جدید اشاره کرده‌ام. اما اینکه اسم و عنوان این ساختار چه باشد، مسئله امروز ما نیست بلکه باید متناسب با ساختار پیشنهادی و برنامه‌های آینده، سازماندهی و ساختار وزارتخانه را اصلاح کنیم.

سدسازی چالش همیشگی وزرای نیرو بوده و هست. نگاه صفر تا صد هم بر این چالش حاکم است. برخی معتقدند باید جلوی سدسازی را گرفت و برخی هم می‌گویند نهضت سدسازی باید ادامه یابد. شفاف بگویید موضع شما در ارتباط با چالش سدسازی چیست و منظورتان از بازطراحی دوباره در ارتباط با سدسازی به چه معنایی است؟

وقتی بازطراحی را درخصوص سدسازی مطرح کردم، همه را شیفت می‌دهم به زیر سرفصل اصلی برنامه‌های پیشنهادی از مدیریت صرف تأمین و عرضه به مدیریت تقاضا. یک جاهایی ما نیاز به اصلاح ساختار داریم، باید در برخی جاها به سمتی حرکت کنیم که تغییری در عرصه‌های کاری و حوزه فعالیت شرکت‌های فعال در صنعت سدسازی ایجاد کنیم و از ظرفیت‌های نیروی انسانی آنها در حوزه‌های دیگر استفاده کنیم تا اشتغال آنها از بین نرود.

البته اگر جایی لازم باشد که نیاز به مهار آب باشد، قطعاً باید این کار را انجام دهیم چون به قطره قطره این آب نیاز داریم اما این بار با چشم بازتر، رعایت دقیق تمام ملاحظات و درنظر گرفتن آینده دورتر طرح‌های سازه‌ای را با اهمیت دادن به مسائل زیست‌محیطی گام برخواهیم داشت و در یک کلمه سعی می‌کنیم در این دوره بیشتر از سازه‌ها به سازوکارها توجه کنیم.

سؤال آخر در مورد رابطه وزارت نیرو و محیط‌زیست است. این یک چالشی است پیش روی همه وزرای نیرو. اگر شما موفق شوید رأی اعتماد بگیرید و وزیر شوید، با این چالش چگونه کنار خواهید آمد و مسائل زیست‌محیطی چه جایگاهی در برنامه‌های وزارت نیرو در 4سال آینده خواهد داشت؟

محیط زیست جزء لاینفک عرضه کار ما در وزارت نیرو خواهد بود. فکر می‌کنیم یکی از مسائلی که باید از گونه تقسیم‌بندی پرهیز کنیم، تقسیم‌بندی موضوع مدیریت منابع آب و محیط‌زیست است. هرچند مسئله محیط‌زیست در آب و انرژی خلاصه نمی‌شود، اما خوشبختانه باید اعلام کنم که در ارتباط با رابطه محیط‌زیست و وزارت نیرو سطح بالایی از مفاهمه با مدیریت کلان سازمان محیط‌زیست خواهم داشت و فکر می‌کنم اگر بتوانم افزون بر اعتماد رئیس‌جمهور محترم، رأی اعتماد نمایندگان را به دست آورم، دوران همکاری خوب، مؤثر و همسویی بین سازمان محیط‌زیست و وزارت نیرو را تجربه خواهیم کرد.

در همین رابطه