در سال 1968 میلادی بود که «گرت هردین» (Garrett James Hardin) مقاله مشهور «تراژدی مشترکات» (The Tragedy of the Commons) را منتشر کرد و با بیش از 35 هزار استناد در مقالات معتبر بینالمللی به شهرتی افسانهای دستیافت؛ هردین قریب 50 سال پیشتر از معضلی پرده برداشت که ایران امروز با آن دستبهگریبان است. ترافیک و آلودگی هوا و آثار آن بر سلامتی شهروندان و منابع انسانی که با فوت شهروندان از دست میرود و منابع مالی فراوانی که صرف درمان بیماریها میشود.
ایران ازجمله کشورهایی است که هزینههای زیادی را در حوزه ترافیک صرف کرده؛ چیزی که علم چند دهه قبل چارهاش را اندیشیده است. اما مدیریت شهری راهکاری برخلاف اندیشه برگزیده است. راهکار تعطیلی مدارس، افزایش محدوده طرح ترافیک بهعنوان دارویی تسکیندهنده است نه درمانکننده اصلی.
هردین در مقالهٔ پیشگفته به «مراتع» اشاره میکند که تحت مالکیت فردی خاص نیست و مورداستفاده همهٔ دامداران برای چرای گاوها قرار میگیرد. ازآنجاکه دامداران هزینهای بابت استفاده از مرتع نمیپردازند سعی میکنند حداکثر استفاده را از آن ببرند و تا حد ممکن گاوها را در مرتع بچرانند. نتیجه واضح است؛ مرتع بهسرعت به نابودی کشیده میشود و گاوها نیز چاق نمیشوند چون بیشازحد بابت چریدن راهپیمایی کردهاند و انرژیشان هدر رفته است. معضلاتی چون ترافیک و آلودگی هوا نتیجه استفاده بیرویه انسانها از منابع مشترک چون هوا و شارع عمومی است. برای همین نباید اجازه داده شود بدون هزینه از منابع مشترک استفاده شود.
مدیریت شهری طی چند دهه اخیر نتوانسته بر آلودگی هوا و ترافیک فائق آید و هرساله بر میزان آلودگی افزوده میشود. برخلاف راهکار علمیِ که در مسیر استفاده از منابع مشترک کوشیده و سعی کرده برشمار شوارع، پلها و تونلها بیافزاید؛ تمامی خیابانها و کوچهها را به هم متصل کند، تونل توحید، رسالت و نیایش را احداث کند؛ اتوبان امام علی را احداث و اتوبان صدر را دوطبقه کند؛ پارکینگهای عمومی را در نقاط مرکزی شهر احداث کند و اتومبیلها را در کف خیابانها و کنار کوچهها بی هزینه گذارد؛ همهٔ این روشها باعث شده تا هزینه استفاده از وسائط نقلیه شخصی کاهش یابد.
استفادهکنندگان با احداث اتوبانها و پلها و تونلها از سویی و امکان پارک اتومبیل در مرکز شهر بدون پرداخت هزینه و یا با هزینه اندک به این نتیجه میرسند که استفاده از اتومبیل شخصی سادهتر و کمهزینهتر از وسائط نقلیه عمومی است.
همگان در این محاسبهٔ هزینه فایده به نتیجه یکسان میرسند؛ استفاده بیرویه از اتومبیل، ترافیک و آلودگی هوا آثار مخربی بر محیط زیست دارد.
مدیریت شهری باید در خط مقابل قدم بردارد و استفاده از وسایط شخصی را تسهیل نکند بلکه هزینههای هنگفتی که صرف این کار با احداث تونلها و پلها و اتوبانها و گاه دوطبقه کردن آن (باهدف تسهیل آمدوشد با وسیله نقلیه شخصی) میشود باید صرف تسهیل رفتوآمد از طریق وسایل نقلیه عمومی شود و هزینه استفاده از وسائط شخصی افزایش یابد.
استفادهکنندگان نباید اتومبیلها را در گوشه کوچهها و خیابانها پارک کنند چراکه بهره آن را خود میبرند و هزینهاش را ساکنین آن کوچه و کسانی که از آن خیابان تنگ میگذرند، میپردازد. همچنین، مکلف باشند برای استفاده از خودرو در شهر هزینه بپردازند. این هزینه معادل آلودگی و ترافیکی است که آن خودرو ایجاد میکند. در این صورت تمامی هزینههای استفاده از خودرو به مالک آن تحمیل میشود و نمیتواند سود آن را خود ببرد و هزینهاش را (ترافیک و آلودگی هوا) را بر سایر شهروندان تحمیل کند. تنها در این صورت است که افراد تمامی هزینه فعالیت خود را میپردازند.
لذا مدیرت شهری تا هنگامیکه به موضوع ترافیک و آلودگی با دید مهندسی بنگرد نتیجه همین است که میبینیم ولی اگر نگاه علمی-اقتصادی بر حل معضل حاکم شود هم هزینه حل معضل کاهش خواهد یافت و هم راهکار واقعی حل مشکل در دسترس قرار خواهد گرفت.
به جای تلاش در راستای افزایش شوارع عمومی، با ایجاد مقررات تمامی هزینه فعالیت افراد توسط خودشان پرداخت شود تا بتوانیم بر معضل بهظاهر پیچیده ترافیک و آلودگی هوا فائق آییم.