عملکرد قابلقبول اقتصاد جهانی در سالهای اخیر بالاخره اثر خود را در بازار کالاهای خام نشان داده است. در سال گذشته میلادی برای اولین بار از سال 2010 اقتصادهای مهم جهان شامل آمریکا، چین، اتحادیه اروپا و ژاپن همزمان نرخ رشد بالاتری را نسبت به سال قبلی (سال 2016) تجربه کردند. قیمت نفت، مس و شاخص ترکیبی قیمت مواد خام –که از سوی بلومبرگ منتشر میشود و 22 کالای خام را در بر میگیرد- به بالاترین سطح خود از نوامبر 2014 تاکنون رسیدهاند. با توجه به اینکه چندین دوره سهماهه است که بازارهای جهانی شاهد بهبود تقاضا هستند، پس چرا چنین بهبود محسوسی تا این حد دیر اثر خود را در بازار کالاهای خام نشان داده است؟ و مهمتر اینکه این روند صعودی دیرهنگام چقدر پایدار خواهد بود؟
توجیه علت واکنش دیرهنگام بازار کالاهای خام به بهبود اقتصاد جهانی نسبتاً ساده است. سالها رشد بیوقفه تولید نفت، فلزات اساسی و غلات باعث شده بود که جهان با مازاد کالاهای خام مواجه باشد. مثلاً بر اساس آمارهای آژانس بینالمللی انرژی، در ماه نوامبر 2015 موجودی انبارهای نفت در جهان به سقف تاریخی خود رسید؛ وضعیتی که درنهایت کشورهای عضو بزرگترین کارتل نفتی جهان یعنی اوپک را بر آن داشت تا تولید خود را محدود نموده و با از بین بردن مازاد عرضه در بازار نفت، قیمتها را به مسیر صعودی بازگردانند. چین نیز همین رویه را برای برخی از بخشهای معدنی خود پیاده کرد. در سال 2016 تعداد روزهای کاری در معادن زغالسنگ چین از 330 روز به 276 روز کاهش یافت و تولید فولاد این کشور نیز تقریباً با 50 درصد کاهش، به 65 میلیون تن در ماه محدود شد. این اقدامات اگرچه در ابتدا چندان مؤثر به نظر نمیرسیدند اما پس از آنکه ذخایر مازاد قبلی به دلیل تقاضای قوی در بازار به مصرف رسیدند، روند صعودی قیمتها آغاز شد.
در مقابل، پاسخ سؤال دوم یعنی اینکه روند صعودی قیمت کالاهای خام در بازارهای جهانی تا چه زمانی پایدار خواهد بود، چندان ساده و بدون ابهام نیست. چشمانداز کوتاهمدت اقتصاد جهانی بسیار امیدوارکننده است؛ در آمریکا روند ایجاد شغلهای جدید همچنان با سرعت خوبی پیش میرود و آثار مثبت احتمالی تصمیم دونالد ترامپ مبنی بر کاهش نرخ مالیات موجب اطمینان خاطر بنگاههای اقتصادی شده است؛ تولیدکنندگان اروپایی روزهای خوبی را میگذرانند و اقتصاد چین نیز ثابت کرده است که با وجود کاهش اجباری ظرفیتهای تولیدی بهمنظور تخلیه حباب مالی، از استحکام لازم برخوردار است. علاوه بر این، سایر اقتصادهای نوظهور بهویژه برزیل و روسیه نیز دوباره قدم در مسیر رشد گذاشتهاند. با این اوصاف به نظر میرسد اقتصاد جهانی در سال 2018 نیز به مانند سال 2017 رشد مناسبی خواهد داشت و بدین ترتیب تقاضای بیشتری برای کالاهای خام ایجاد خواهد شد.
در بلندمدت اما ممکن است دوباره شاهد کاهش قیمتها باشیم. قیمت نفت که به لطف توافق فریز نفتی اوپک توانسته است خود را به سطحی بالاتر از 60 دلار در هر بشکه برساند، احتمالاً با پایان یافتن مدت این توافق در واپسین هفتههای سال 2018 و افزایش سطح تولید کشورهای عضو اوپک، کاهش نسبی را تجربه خواهد کرد. حتی اگر موفقیتهای اوپک فراتر از انتظار باشد و روند صعودی قیمت نفت ادامه یابد، تولیدکنندگان نفت شیل در آمریکا شرایط را برای تولید بیشتر در راستای افزایش سودآوری خود مهیا خواهند دید و بدین ترتیب عرضه نفت در بازار افزایش خواهد یافت. از طرفی اگر قیمت کالاهای خام بهویژه فلزات اساسی همچنان در سطحی وسوسهکننده باقی بماند، احتمالاً چین تصمیم به افزایش ظرفیت تولید خود گرفته و حتی سرمایهگذاریهای جدیدی را نیز آغاز خواهد کرد. در بازار محصولات کشاورزی اما هیچ کارتل قدرتمندی مانند اوپک وجود ندارد تا تولیدکنندگان را جهت مذاکره در مورد کاهش سطح تولید گرد هم آورد؛ به همین دلیل برداشت فوقالعاده غلات و دانههای روغنی پرمصرف (گندم، جو و دانه سویا) در سالهای اخیر موجب سرکوب قیمت این محصولات شده است. سطح ذخایر انبارهای محصولات کشاورزی همچنان در حال افزایش است و رشد قیمتی ناشی از وقوع یخبندان در آمریکای شمالی طی نخستین روزهای سال 2018 به احتمال زیاد موقتی خواهد بود.
بهطورکلی باید اذعان داشت شرایط بازارهای جهانی بهگونهای است که تولیدکنندگان کالاهای خام –که طی این سالها تلاش کردهاند با محدود نمودن عرضه خود، به رشد قیمتها کمک کنند- هنوز هم برای برداشتن محدودیتهای عرضه باید جانب احتیاط را رعایت نمایند.