مرکز تحقیقات و بررسیهای اقتصادی اتاق ایران، مفهوم اقتصاد مقاومتی یا تابآوری اقتصادی را ترجمهای نه چندان گویا از Economic Resilience در زبان فارسی میداند و در توضیح آن مینویسد:«این مفهوم در واقع یک مفهوم بینالمللی است که در بسیاری از لغتنامهها با توانایی بازگشت سریع به حالت اولیه بر اثر شوکهای خارجی تعبیر میشود و در ادبیات اقتصادی، اقتصاد تابآور یا اقتصاد مقاومتی با سه توانایی شامل قابلیت بازگشت به حالت اولیه بعد از وارد شدن شوکهای خارج از سیستم، توانایی ایستادگی و مقابله در مقابل تکانهها یعنی جذب شوک و سوم توانایی اجتناب از شوک تعریف میشود.»
با توجه به این تعریف، اقتصاد مقاومتی میزان توانایی اقتصاد برای بازگشتن به کارکرد عادی خود پس از مواجهه با تغییرات و شوکهای اقتصادی است:«به عبارت دیگر اگر شوکی به اقتصاد وارد شود و پس از آن اقتصاد بتواند به حالت قبلی خود برگردد، این نوع توانایی برای بازگشت، اقتصاد مقاومتی یا تابآوری اقتصادی خوانده میشود.»
در سطح بینالمللی، پیادهسازی اقتصاد مقاومتی تنها بر دوش یک نهاد خاص نیست و مجموعهای از اقدامات دولت، مردم و سایر سازمانها و نهادها برای تحقق آن دخیل است.
دلیل پیدایش مفهوم اقتصاد مقاومتی و تفاوت آن با اقتصاد ریاضتی
بر اساس گزارش مرکز تحقیقات و بررسیهای اقتصادی اتاق ایران، همه کشورهای دنیا چه توسعهیافته و چه در حال توسعه با پدیدهای به نام شوکهای برونزا روبهرو هستند که با فرآیند جهانیشدن، تبعات و گستردگی این شوکها برای اقتصادهای جهان افزایش یافته است.
اقتصاددانان توسعه، زمانی که هزینهها و دستاوردهای شوکهای برونزا را در مقیاس کشورهای جهان مورد اندازهگیری قرار دادند، به این نتیجه رسیدند:«میزان استفاده از فرصتهای ناشی از این شوکها و مهار تهدیدهای پیشرو، بیش از هر چیز تابعی از میزان توانایی دولت ها در واکنش مناسب و به موقع در برابر این شوکها بوده است. کشورهایی که قدرت انعطاف بیشتری دارند، میتوانند واکنش مناسب و به موقع در برابر تغییرات نشان دهند و از تهدیدهای احتمالی، فرصت بسازند و بالعکس کشورهایی که این آمادگی را در خود ایجاد نکردهاند حتی فرصتهای پیش رو را به راحتی به تهدید تبدیل میکنند. از همینرو متخصصان توسعه، قدرت انعطاف کشورها برای نشان دادن واکنش مناسب و به موقع را در قالب مفهوم جدیدی به نام( Economic Resilience) مورد بررسی قرار دادند که معادل آن تابآوری اقتصادی یا اقتصاد مقاومتی تعبیر میشود.»
شوکهای بروزنزا و تغییرات ناگهانی محور اصلی پیدایش مفهوم تابآوری شدند. مهمترین آنها عبارتند از:«تغییرات سریع و پیدرپی در تکنولوژی، بحرانهای مالی جهانی، بحرانهای محیط زیست و شوکهای قیمتی انرژی که کشورها با سطوح مختلف توسعه در مقابل این شوکها واکنشهای متفاوتی از خود نشان دادند.»
اما عدهای اقتصاد مقاومتی را با اقتصاد ریاضتی هممعنا میدانند در صورتیکه این دو تفاوت بنیادین دارند:«در اقتصاد ریاضتی دولتها برای کاهش هزینهها و رفع کسری بودجه، اقدام به کاهش و یا حذف ارائه برخی خدمات و مزایای عمومی، صرفهجویی در مخارج جاری کشور، کاهش هزینههای رفاهی و تعدیل کارمندان در بخش دولتی میکنند.علیرغم اینکه دولتها با اعمال برنامههای ریاضت اقتصادی و اهرمهای عملیاتی آن به دنبال بهبود وضعیت کسری بودجه و اوضاع مالی خود هستند، اما در این نوع از اقتصاد، این امکان وجود دارد که کاهش برخی از هزینههای دولتی و نیز بالا بردن مالیات به کاهش تقاضای کل و رشد اقتصادی منجر شود. اما برخلاف اقتصاد ریاضتی، اقتصاد مقاومتی همانطور که اشاره شد به توانایی مقابله و ایستادگی در برابر تغییرات و شوکهای وارد شده برمیگردد و علاوه بر حفظ رشد، ضامن پیشرفت و شکوفایی اقتصاد میشود.»
مثال بارز در خصوص اقتصاد مقاومتی را میتوان در شوکهای نفتی سالهای 1973 و 1979دید؛ زمانیکه قیمت نفت به یکباره افزایش بیسابقه یافت. این افزایش قیمت از یک طرف فرصتی را برای کشورهای صادرکننده نفت ایجاد کرد و از طرف دیگر مشکلاتی را برای واردکنندگان نفت به همراه داشت. اما نحوه مواجهه این دو گروه کشور در مقابل شوک برونزا بسیار جالب بود:«کشورهای وارد کننده نفت از این تهدید، برای خود فرصت آفریدند به نحوی که با درس گرفتن از تبعات افزایش قیمت نفت، اقدام به کاهش وابستگی صنایع و تولیدات خود به انرژیهای فسیلی از طریق جایگزینی سایر انرژیهای تجدیدپذیر و بالا بردن بهرهوری صنایع انرژیبر کردند و شدت انرژی در صنایع خود را طی سالهای بعد از شوک نفتی به شدت کاهش دادند. در مقابل در کشورهای صادر کننده نفت، این فرصت تبدیل به تهدید شد و اثرات منفی این شوک به شکل بیماری هلندی در اقتصاد این کشورها نمایان شد.»
فایل کامل گزارش مرکز تحقیقات و بررسیهای اقتصادی را درباره اقتصاد مقاومتی از اینجا دانلود کنید.