هفته بسیج گرامی باد

رادیو مجازی اتاق ایران 30 آبان 1403

گزارش میدانی پایگاه خبری اتاق ایران از فروشندگان قطارهای زیرزمینی

وقتی‌که اقتصاد ایران زیر سایه تاریک مترو قرار می‌گیرد

اینجا مترو است؛ بازاری بزرگ زیر زمین، زیر خیابان‌های همیشه شلوغ و پر از ترافیک تهران که از هفت صبح تا ده شب فعالیت می‌کند. بررسی‌های پایگاه خبری اتاق ایران نشان می‌دهد در هیچ یک از کشورهای دنیا فروش در قطارهای زیرزمینی به این شکلی که در ایران متداول است، رواج ندارد.

نسیم بنایی

خبرنگار
03 مرداد 1395
کد خبر : 2712
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

زیبا و مرتب لباس پوشیده، آرایش غلیظی به چهره دارد که قدری توی ذوق می‌زند، آیفونی را که در دست دارد داخل کیفش می‌گذارد؛ چمدان کوچکی را که به همراه دارد جلوی پایش می‌گذارد؛ آن را باز می‌کند و از میان روسری‌ها و شال‌های رنگارنگی که جلوی رویش قرار دارد یکی را بیرون می‌کشد و باز می‌کند. نگاهی به افرادی که روی صندلی‌های قطار زیرزمینی نشسته‌اند می‌اندازد و شروع می‌کند: «خانم‌های گلم! شال‌ها و روسری‌ها نخی آوردم، برای تابستون خیلی خنکه. همه‌جا 12 من فقط 10 حساب می‌کنم. کسی اینجا می‌خواد بیارم رنگ‌بندی‌شو ببینه خانم‌های گلم؟» زنی دیگر از جهت مخالف او وارد واگن می‌شود؛ زیورآلات جدیدی در دست دارد؛ چیزهایی که می‌فروشد همگی 5هزار تومان قیمت دارند. قطار که می‌ایستد، وسایلش را در نایلونی سیاه‌رنگ می‌پیچد، نگاهی از سر احتیاط به بیرون می‌اندازد و از قطار خارج می‌شود. می‌گوید: «به خط 3 می‌روم؛ همکارم می‌َگوید این خط مشتری‌های بیشتری دارد.»

اینجا مترو است؛ بازاری بزرگ زیر زمین، زیر خیابان‌های همیشه شلوغ و پر از ترافیک تهران که از هفت صبح تا ده شب فعالیت می‌کند. بررسی‌های پایگاه خبری اتاق ایران نشان می‌دهد در هیچ یک از کشورهای دنیا فروش در قطارهای زیرزمینی به این شکلی که در ایران متداول است، رواج ندارد. البته در همه‌جای دنیا بازاری به نام «مترو مارکت» یا «مترو مال» وجود دارد؛ همان فروشگاه‌های کوچکی که در زیرزمین و داخل ایستگاه‌های مترو وجود دارد اما فروش در خودِ قطارها در ایران رایج است.

فروشندگانی که می‌بازند و باز هم کوتاه نمی‌آیند

غرفه‌های زیرزمینی وجود دارند اما هزینه رهن و اجاره مغازه‌های مترو اغلب آنقدر زیاد است که فروشندگان روزانه مترو توانایی اجاره آن‌ها را ندارند. روزنامه فرصت امروز در گزارشی که پاییز 1393 در مورد غرفه‌های تجاری مترو انجام داده اینطور نوشته‌است که برای شروع این حرفه به 50 تا 60میلیون سرمایه نیاز است. در بخش دیگری از این گزارش نوشته شده که معمولاً نرخ رهن و اجاره مغازه‌های متروی هفت‌تیر بین 10 تا 20میلیون تومان پیش و ماهانه بین 3میلیون و 500هزار تومان تا 6میلیون تومان است. هرچند هر روز بیش از 1میلیون نفر در این بازار زیرزمینی تردد می‌کنند اما باز هم غرفه‌هایی وجود دارند که دخل و خرج‌شان برای این کسب‌وکار با هم نمی‌خواند و به این ترتیب رفته‌رفته به بازار داخل قطارهای مترو سرازیر می‌شوند. زنی که در ایستگاه شهید بهشتی زیورآلات می‌فروشد می‌گوید: «چهار پنج سال است که مشغول این کار هستم، اما هر روز دست بیشتر می‌شود. تا یک چیزی را وارد بازار می‌کنم بقیه هم می‌آورند. تا حالا همه‌چیز فروخته‌ام.»

شنبه همهمه‌ای میان فروشندگان مترو پیچیده بود: «از امروز دوباره طرح شروع شده‌است.» این جمله‌ای بود که فروشنده‌ها به یکدیگر می‌گفتند و هشدار می‌دادند که مراقب وسایل خود باشد. فروشنده زیورآلات در حالی‌که به امید فروش بیشتر به سمت خط 3حرکت می‌کرد می‌گفت: «دوباره از فردا می‌ریزند و وسایل‌مان را می‌گیرند. تا حالا صد دفعه وسایلم را گرفته‌اند و دیگر پس نداده‌اند.» شهرداری تلاش می‌کند با برخوردهای ضربتی و چکشی مانع فعالیت این فروشندگان بشود اما به نظر می‌رسد این ریسک‌ها و باخت‌های کوچک مالی در برابر سود این بازار آنقدر نیست که باعث کناره‌گیری فروشندگان مترو بشود.

تنش‌های اجتماعی و خودکشی نتیجه سیاست‌های مقابله با اقتصاد سایه

فروشندگی در مترو یک کسب‌وکار غیررسمی به شمار می‌آید. در دنیای اقتصاد به این نوع از کسب‌وکارها «اقتصاد سایه» می‌گویند. اقتصاد سایه یا اقتصاد زیرزمینی می‌تواند اثرات منفی بسیاری روی عملکرد اقتصادی یک کشور بر جای بگذارد. بررسی‌های پایگاه خبری اتاق ایران از گزارش‌های رسمی در این زمینه نشان می‌دهد اقتصاد سایه یا زیرزمینی می‌تواند منجر به انحراف مسیر اقتصاد از رشد حقیقی بشود و به دنبال آن سیاست‌هایی برای مقابله با آن شکل می‌گیرد که مشکلات اجتماعی را به دنبال خواهد داشت. نمونه این را می‌توان در ایران به سادگی مشاهده کرد. سیاست‌هایی که شهرداری برای مقابله با فروشندگی در مترو در پیش می‌گیرد نمونه همین سیاست‌های شکست‌خورده‌ای است که منجر به بروز تنش‌های اجتماعی می‌شود. تا کنون چند گزارش از فروشندگانی به دست آمده که به دلیل از دست دادن تمامی سرمایه خود به دنبال اقدام شهرداری‌ها، دست به خودکشی زده‌اند.

اقتصاد زیرزمینی هیچ‌گاه در آمارهای رسمی اقتصادی لحاظ نمی‌َشود. فروشنده مترویی که صبح با یک بلیت هزار تومانی وارد بازار می‌شود و تمامی نظام توزیع و مالیاتی کشور را دور می‌زند تفاوت‌های بزرگی با کسی که مغازه‌ای را اجازه می‌کند و مالیات آن را پرداخت می‌کند، دارد. این افراد نه تنها آرامش را مسافران و شهروندان داخل قطار سلب می‌کنند بلکه ضررهای اقتصادی نیز به کشور وارد می‌کنند و باعث عدم شفافیت آمارهای اقتصادی می‌شوند. به همین خاطر است که موسسه‌هایی مانند بنیاد هریتج به صورت جدی به بررسی اقتصاد سایه کشورهای مختلف می‌پردازد. بر اساس مطالعات صورت گرفته از این بنیاد، حجم اقتصاد سایه ایران 19درصد برآورد شده‌است. این بنیاد در گزارش خود نوشته‌است: «دخالت‌های شدید و چکشی دولت ایران باعث شده اقتصاد رسمی در رکود باقی بماند. این در حالی است که فعالیت‌های اقتصادی غیررسمی در حال گسترش است.»

دستگاه‌هایی که زنگ خطر افزایش اقتصاد زیرزمینی را به صدا در می‌آورند

فروشندگی در مترو به عنوان کسب‌وکاری غیر رسمی هر روز در حال افزایش است. فروشندگانی که تا چند وقت پیش ماسک می‌زدند تا شناخته نشوند این روزها مانند شغلی با پرستیژ در قطارهای مترو مشغول به کار هستند. بسیاری از آن‌ها وقتی پول خرد نداشته باشند می‌پرسند: «کارت داری؟» اکثر آن‌ها دستگاه پُز دارند این در حالی است که این دستگاه تنها به کسانی تعلق می‌گیرد که گردش مالی داشته باشند. این دستگاه‌هایی که در دست آن‌ها می‌چرخد مانند زنگ خطری است که از افزایش اقتصاد سایه ایران خبر می‌دهد.

هوا گرم بود و زیر زمین دم کرده بود. زن فروشنده‌ای که در ایستگاه شهید بهشتی منتظر خط 3 نشسته‌بود پس از 20دقیقه بی‌تابانه گفت: «اینجا خط هم فایده نداره! قطارش خیلی دیر میاد.» آیفون داخل کیفش زنگ می‌خورد، همزمان صدای جیغ‌مانند کشیده شدن چرخ‌های قطار آهنی روی ریل با صدای زنگ آیفون درآمیخت و صدای آن را محو کرد. درهای قطار که باز شد وارد واگن شد و لابه‌لای جمعیت گم شد اما صدایش به گوش می‌رسید: «خانم‌های گلم، جدیدترین ست دستبند و انگشتر براتون آوردم...»

در همین رابطه