موتور رشد اقتصادی صادرات است؛ بخش قابل توجهی از موفقیت کشورهایی چون مالزی، سنگاپور، چین و کـرهجنـوبی را میتوان به توسعه صادرات آنها در دو دهه گذشته نسبت داد. در شرایط کنونی جهـان، حضـور فعـــالتر در رقابـــت جهـــانی و توســـعه صـــادرات امـــری اجتنـــابناپذیر است. برای شناخت وضعیت صادرات در یک کشور باید به سه حوزه اساسی توجه کرد: تولیـد محصولات؛ بازاریابی و انتقال و پشتیبانی از صادرات.
هادی حناییجهرمی، عضو هیئت نمایندگان اتاق ایران در گفتوگو با پایگاه خبری اتاق ایران، از صادرات محصولات کشاورزی میگوید و موانع آن. کشاورزی میخ امنیت در کشور است و برخی از تولیدات کشاورزی کالای استراتژیک هستند. کشاورزان هم مانند دیگر تولیدکنندهها، برای صادرات محصول خود با موانع متعددی روبرو هستند.
مشکلات کدامند؟
حنایی میگوید: «اصلیترین مانع، سنتی بودن روش تولید و سنتی بودن شیوه صادرات است.» او توضیح میدهد، زیرساخت تولید مکانیزه و صادرات مدرن را نداریم. در حوزه کشاورزی هر تغییری به اراده دولت بستگی دارد.
عضو هیئت نمایندگان اتاق شیراز معتقد است: «بروکراسی عظیم، پیچیده و نبود ساختارها، عمل وحرکت را برای دولت و برای کشاورزان کند کرده است؛ بسیار کند. اما زمان برای صادر کردن محصولات کشاورزی بسیار حیاتی است. کشاورز صادرکننده میوه و ترهبار چقدر میتواند منتظر زمان بماند و البته محصول او هم سالم باشد؟ تقریبا خیلی کم.»
حنایی کوچک و غیرتجاری بودن واحدهای تولیدی را از مشکلات بخش کشاورزی میداند. او به تخصصی نبودن واحد تولیدی، نبود یا ضعف تشکلهای تولیدی-تجاری، بیتوجهی به ترجیحات بازار در تولید، بالا بودن قیمت تمام شـده تولیـد در قیـاس بـا قیمتهـای جهانی، حمایتهای غیر منطقی از تولید، نیروی کار نامناسب و ضعف سرمایهگذاری را مشکلاات عمده حوزه کشاورزی میداند.
اما بخش دیگر موانع تولید محصولات کشاورزی آشنا نبودن به اصول بازاریابی تخصصی است. حنایی میگوید: «کشاورزان و تولیدکنندهها باید سراغ شیوه بازاریابی تخصصی بروند و با این امور آشنا باشند... اما متاسفانه افراد بدون آموزش لازم و تخصص کافی در بازار ورود میکنند و به سیستم و بازار لطمه میزنند.»
بازار را بشناسیم
رئیس سابق اتحادیه صادرکنندگان میوه و ترهبار استان فارس، به بازار میوه و ترهبار اشاره میکند و میگوید: «این بازار مثل بازار خشکبار نیست. در این بازار گنجایش برای عرضه و تقاضا باید مشخص باشد. در صورت اشباع بازار، نوسانات قیمت و نوع عرضه و تقاضا را به هم میریزد. صادرکننده هم مجبور است برای اینکه محصولات او خراب نشود به زیر قیمت بازار عرضه کند و این یعنی شکست.»
او به وضعیت صادرات محصولات میوهو ترهبار ایران در امارت متحده عربی اشاره میکند:«در امارات صادر کننده ما مجبور است محصولات خود را چندین برابر ارزانتر از قیمت واقعی محصول عرضه کند.»
بستهبندی کالای ایرانی در سایه
صادرات آبروی یک کشور است و پیشانی توسعه اقتصادی. رئیس اتحادیه ملی صادر کننده استان فارس میگوید: «ما علاوه بر مشکلات ذکر شده در بالا، در بستهبندی محصولات خود هم با مشکلات اساسی روبرو هستیم. ما نباید بار فلهای صادر کنیم یا محصولات را در کارتنهای موز، بستهبندی کرده و صادر کنیم.»
عضو هیئت رئیسه اتحادیه ملی محصولات کشاورزی ایران شعبه استان فارس تاکید میکند: «باید ببینیم دنیا با محصولات خود چهکار میکند؟ آن را چگونه تولید، عرضه، بستهبندی یا قیمتگذاری میکند. ما هم همان کار را انجام دهیم.»
حنایی به برندسازی اشاره میکند: «اگر ما بتوانیم محصولات خود را با برند مشخصی صادر کنیم، بعد از آن هرگز سعی نمیکنیم اعتبار برند خود را نادیده بگیریم. برندسازی به ارتقای کیفیت و به نوع عرضه کمک میکند. اما این هم جز فراموش شدههای حوزه صادرات محصولات کشاورزی در ایران است.»
او میگوید: «ما در اتحادیه ملی صادرات محصولات کشاورزی، از سازمان توسعه تجارت خواهش کردیم که این برندسازی انجام شود، اما هنوز هیچ پاسخی به ما داده نشده است.»
برای صادرات باکیفیت محصولات کشاورزی باید چند ارگان و سازمان مرتبط با صادرات محصولات کشاورزی باهمدیگر همکاری کنند: وزارت جهاد کشاورزی، وزرات بازرگانی، سازمان توسعه تجارت ایران، نظام بانکی، گمرک، صندوق ضمانت صادرات، وزارت راه و ترابری، وزارت امور خارجه و موسسه استاندار.
اما حنایی گله میکند از تمرکزگرایی و اینکه هنوز کاری برای رفع موانع صادرات محصولات کشاورزی انجام نمیشود.
حمل و نقل چگونه است؟
بخش دیگر مشکلات، به حمل و نقل این محصولات مربوط میشود. حنایی میگوید: «حمل و نقل این محصولات به امارت متحده عربی، با موتور لنج فرسوده و غیراستاندارد انجام میشود که در گرمای شرجی به محصولات لطمه جدی میزند.»
او تصریح میکند: «متاسفانه همه جای دنیا بار صادراتی میوه و ترهبار بهوسیله موتور لنج صادر نمیشود؛ اما در ایران هنوز هم شیوه کار این چنین است. البته فرمانداری بندر لنگه هم میگوید که خیلی از مردم منطقه از طریق این لنجها نان میخوردند و تغییر این سیستم باعث هرجومرج در منطقه میشود.»
او تاکید میکند: «تجارت با سیاست همخوانی ندارد. اما متاسفانه حتی در صادرات محصولات کشاورزی هم سیاسی عمل میکنند. این مسئله باعث شده که خروجی و بهرهوری لازم در کار نداشته باشیم.»
استراتژی صادرات نداریم
او بخش دیگر مشکلات را خشکسالی و کمبود تولید میداند. «مثلا ما 4هزار تا 5هزار لیتر برای 10 کیلو هندوانه آب مصرف میکنیم. اما قیمت فروش ما 5هزار و 500تومان است؛ اما وقتی جنس در بازار زیاد شود، ارزان فروخته میشود. ما واقعا بهرهوری لازم نداریم. در زمان خشکسالی، آیا این رویهها درست است؟ ما باید استراتزی داشته باشیم.»
او معتقد است: «اگر موانع قانونی این حوزه برطرف شود، اگر مشکلات و معضلات صادرات را درک شود و اگر اختیار قانونی به تشکلهای بخش خصوصی بدهند، حتما در بازه زمانی کم میتوان به راهکار رسید.»
او میگوید: «بخش خصوصی، تشکلهای بخش خصوصی و حتی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی به عنوان پارلمان بخش خصوصی بیشتر مشاور سه قوه است و هیچ اختیار عملی ندارد.»
حنایی تاکید میکند: «در کارگروه استان به بخش خصوصی اعتماد ندارند؛ همه اختیارات بخش خصوصی در اختیار بخش دولتی است و این بخش دولتی است که باید مشکلات بخش خصوصی را مرتفع کند. اما آنها همت خوبی برای رفع موانع ندارند. باید اختیارات تشکلهای بخش خصوصی و حتی ادارت استانی بیشتر شود تا حداقل این تصمیمات در سازمانهای دولتی استان گرفته شود نه در پایتخت.»
مثلا ما وقتی با بحران گوجه فرنگی موجه شدیم جهاد کشاورزی استان و اتاق بازرگانی، صنایع و معادن و کشاورزی استان نتوانست کاری انجام دهد و مجبور بودند از مرکز کسب تکلیف کنند. اما آمدن جواب، نوشداروی بعد از مرگ سهراب بود. در 20 روز محصولات کشاورزی مثل میوه و ترهبار خراب میشود. اگر جهاد کشاورزی استان اختیارات کامل داشت، میتوانست تهدید را به فرصت تبدیل کند ولی این فرصت از دست رفت.
عضو هیئت نمایندگان اتاق شیراز میگوید در این دولت امیدواریهایی بوجود آمد اما همچنان تمرکرگزایی از مشکلات عمده کشاورزان است.
او معتقد است: «ما برنامهریزی کلان نداریم. تمام دنیا برنامهریزی دقیقی در حوزه اقتصادی دارند؛ محصولات خود را برای مصرف داخلی و بعد برای صادرات تولید میکنند. ولی ما نه میزان مصرف داخلی را میشناسیم و نه بازار فرامرزی را دقیق میدانیم که چیست. ما به روش سنتی کار میکنیم و به بازار و اطلاعات آن دسترسی نداریم. حتی در داخل کشور نمیدانیم کشاورز استان فارس با کشاورز استان آذربایجان غربی و شرقی باید چه محصولی را تولید کنند که در نهایت به نفع هر دو باشد.»
او تاکید میکند: «سیستمی وجود ندارد که بر اساس آن بدانیم سطح زیرکشت کشور چقدر است؟ یا چه محصولی را بکاریم سود میبریم. هیچ نوع برنامه عملیاتی یا بانک آماری در این زمینه وجود ندارد.»
راهکار چیست؟
حنایی میگوید: «ما باید به بخش خصوصی اعتماد کنیم. اجازه دهیم بخش خصوصی راهکار ارایه دهد، اقداماتی پیشگیرانه برای همسویی سیاستها انجام شود نه اقدامی که فقط به صورت مشورتی باشد.»
او تاکید میکند: «حتی اگر قرار است که تصمیمها توسط دولت گرفته شود، حداقل به سازمانها و ادارات استانی اختیارات کامل داده شود تا برای مشکلات استان در خود استان تصمیمگیری شود.»