شورایعالی بورس بیانیهای را منتشر کرده که نماینده اتاق ایران در آن جلسه حضور نداشته است؛ به گفته حسین سلاحورزی نایبرئیس اتاق ایران، نکته بیانیه این بود که بازار باید به فعالیت عادی خود ادامه دهد و من فکر میکنم نه فقط فعالان واقعی بخش خصوصی، بلکه هر عقل سلیمی، با اندکی تأمل تصدیق میکرد که در شرایط حاضر این بهترین تصمیم بود. ادامه این گفتوگو را بخوانید.
در اولین روز کاری پس از شهادت سردار سلیمانی، بازار بورس، تحت تأثیر افزایش تنشهای سیاسی در منطقه، ساعتهای بسیار پرالتهابی را تجربه کرد؛ شما نقش تصمیمات و بیانیه شورایعالی بورس که پس از جلسه فوق العاده امروز این شورا، رسانهای شد را در روند تحولات بورس چگونه ارزیابی میکنید؟
من از برگزاری چنین جلسهای بی اطلاعم!
مگر اتاق ایران یکی از اعضای شوریعالی بورس کشور نیست؟!
چرا هست! اتاق ایران یکی از اعضای شورایعالی بورس است و من هم بیانیهای را که اشاره میکنید، دیدهام؛ اما تا جایی که می دانم جلسهای برگزار نشده؛ یا لااقل از اتاق ایران برای حضور در این جلسه دعوت بعمل نیامده است.
یعنی عدهای بدون برگزاری جلسه تصمیمی گرفتهاند و آن را به نام تصمیم جلسه شورایعالی بورس منتشر کردهاند؟
نمیدانم! این را باید از منتشر کنندگان بیانیه سؤال کنید.
آیا صحبت شما به این معناست که اتاق ایران با تصمیمات اعلام شده در این بیانیه مخالف است؟
خیر، به هیچ وجه! کلیدیترین نکته بیانیه این بود که بازار باید به فعالیت عادی خود ادامه دهد و من فکر میکنم نه فقط فعالان واقعی بخش خصوصی، بلکه هر عقل سلیمی، با اندکی تأمل تصدیق میکرد که در شرایط حاضر این بهترین تصمیم بود.
منتهی، موافقت در مورد نتیجه با صادرکنندگان بیانیه، باعث نمیشود که ما بتوانیم موضوع نقض آشکار اصول و رویهها را نادیده بگیریم.
بازار بورس بنا به طبیعتش، دارای ریسک و نوسان است. معامله گرانی که وارد این بازار شدهاند؛ پذیرفتهاند که برای کسب سود، باید پذیرش ریسکها منطقی و محاسبه شده را داشته باشند؛ اما، این ریسکها قرار بوده و هست که ریسکهای طبیعی محیط کسب و کار و اقتصاد باشد؛ نه ریسک ناشی از نقض اصول تنظیم گری و حکمرانی در بازار.
قانونگذار با همین نگاه، اتاق ایران را یکی از اعضای شورایعالی بورس شناخته تا اطمینان حاصل شود صدای بخش خصوصی بعنوان ذینع اصلی بازار بورس، در تصمیم گیریها و تنظیم گری ها شنیده میشود؛ اگر فعالان بخش خصوصی نتوانند به ثبات رویه تصمیمگیری و تنظیمگری در بازار بورس اعتماد کنند؛ فعالیت در بازار بیمعنا میشود.باز هم تاکید میکنم که موضوع نتیجه تصمیمگیری در این مورد خاص نیست؛ که ما در اتاق ایران، بعنوان سخنگویان بخش خصوصی، قطعاً با آن موافقیم؛ موضوع بر سر اصول و رویههای تنظیمگری و مقرراتگذاری در بازار است؛ که اگر این اصول مورد بیتوجهی قرار بگیرد؛ ریسک ناشی از حکمرانی بد، عملاً فعالیت معاملهگران را در بازار بیمعنا میکند
گویا عدهای از معاملهگران با استناد به بروز وضعیت اضطراری، تقاضای تعطیلی سه روزه بورس را داشتهاند؛ اما شما میگویید این موضع اتاق نبوده و نیست.
بله. قطعاً چنین است. در هر جمعی ممکن است گروههای مختلف نظرات متفاوتی در مورد یک موضوع داشته باشند. ما در اتاق موظفیم به عنوان سخنگویان بخش خصوصی، نظرات طیفهای گوناگون را جمع آوری و آن را بر اساس اصول و چارچوبهای علمی اقتصاد و حکمرانی جمعبندی کرده و در مراجع تصمیمگیری از آن دفاع کنیم.
آئین نامه البته پیشبینی کرده در شرایط اضطراری، برای حفاظت از منافع سهامداران میتوان معاملات را متوقف کرد؛ اما، این شرایط اضطراری از منظر اقتصاد و اصول تنظیم بازار، یعنی شرایطی که به هر دلیل بورس بسیار نزدیک به وضعیت شکست بازار باشد؛ یعنی مثلاً عدم تقارن اطلاعاتی در بازار بروز کند یا زیرساختهای پرداخت و تسویه در بازار بورس یا حوزههای وابسته مختل شود و مواردی از این دست
بورس دیروز یک ریزش چشمگیر را تجربه کرد، آیا این مصداق شکست بازار نیست؟
خیر. در شرایط حساس بروز ریزش و خیزشها طبیعی است و بخشی از آن هم ممکن است بر اثر محاسبه اشتباه باشد؛ ولی این به معنای شکست بازار نیست. شکست بازار یعنی در اثر پدیدههای ساختاری یا شوکها بیرونی، یا تلفیق اینها، سیستم در محدوده تعادل پایدار و مولد خارج شود. چنین اتفاقی در بازار نیافتاده. به خاطر تغییر ساختار ریسک عدهای میخواهند از بازار خارج شوند و عدهای هم دوست دارند در این شرایط ریسک را بپذیرند و باقی بمانند یا حضورشان را پررنگتر کنند. این حق هر دو گروه است و نمیشود چیزی را به آنها تحمیل کرد. حفاظت از این حق شاید مهمترین دلیل اتاق برای موافقت با ادامه روند عادی بازار بورس باشد.
یعنی ادامه فعالیت عادی بازار، احترام به آزادی اقتصادی معاملهگران بوده است؟
بله. دقیقاً. ما همیشه در اتاق ایران گفتهایم که اقتصاد را نمیشود قیممآبانه اداره کرد. این در مورد بورس شاید بیش از هر بخش دیگر مصداق داشته باشد؛ چون نمیشود به مردم گفت بیائید و ریسک تصمیماتی را بپذیرید که در آنها هیچ نقشی نداشتهاید. بخشی از این حق معامله گران برای تعیین سرنوشت سرمایه گذاریهایشان، همین آزادی و جاری و ساری بودن معاملات است؛ بخش دیگری از آن هم، رعایت اصول حکمرانی در بورس و شنیدن صدا و نظر بخش خصوصی است که امیدواریم بعد از این بیشتر مورد توجه قرار بگیرد.