سال ١٣٩٢ در اوایل دولت یازدهم عدم توازن در زنجیره فولاد از سنگ آهن تا کنستانتره، گندله، آهن اسفنجی، شمش فولاد موجب شده بود گندله وارد میشد و تولید با توجه به کمبود آهن اسفنجی و گندله کاهش داشت.
پیگیری طرحهای نیمه تمام را با پیگیری مداوم و حل مشگلات طرحها با همت سرمایه گذاران هفتگی دنبال کردیم و طرح جامع فولاد را با کمک مشاور به روز شد و هر ساله این طرح بهروز میشود. در طرح جامع فولاد هدفگذاری رسیدن به ۵۵ میلیون تن تولید فولاد درسال ١۴٠۴ پیشبینی شد، در سال ١٣٩٢ عدم توازن در کنسانتره و گندله و آهن اسفنجی و نهایتا عدم دسترسی به هدف ۱۴۰۴ برای تولید ۵۵ میلیون تن مشهود بود و ظرفیت تولید در همان سال کنستانتره ٢٨ و گندله ٢٢ و آهن اسفنجی ١٩ و فولاد ٢٢ میلیون تن بود، گندله وارد میشد و کمبود آهن اسفنجی کاهش تولید را ایجاد کرده بود، بنابراین دسترسی به هدف ۵۵ میلیون تن با ابهام روبهرو بود؛ به نحوی که تعدادی از کارشناسان و مدیران بدبینانه برخورد میکردند و هدف را دست نیافتنی میدیدند، ولی خوشبختانه با توجه و پیگیری و همت سرمایهگذاران و با پشتیبانی ویژه و جلسات مکرر پیگیری طرحهای نیمهتمام و تلاش برای هماهنگی محل مشکلات توسط سازمان توسعه و نوسازی معادن و همچنین وزارت صنعت و معدن موجب گردید که این هدف محقق شود.
میزان ظرفیت فولاد در پایان سال ۱۳۹۸ به رقم ۳۸ میلیون تن و صادرات ١١ میلیون تن خواهد رسید و پیشبینی میشود که تولید ۵۵ میلیون تن فولاد و تولید واقعی ۴۴ میلیون تن براساس ٨٠ درصد ظرفیت در ١۴٠۴ هدفی واقعی و قابل دسترس است، در دنیا نیز چنین است و از ۳.۲ میلیارد تن ظرفیت فولاد تولید فولاد ۸.۱ میلیارد تن تولید فولاد میشود و رسیدن به ظرفیت ۵۵ میلیون تن فولاد و صادرات ٢٠ میلیون تن فولاد در ۱۴۰۴ واقعی است.
توجه به موضوع آب و محیطزیست و جهتگیری طرحهای فولادی جدید بر اولویت سرمایهگذاری در کنار خلیجفارس و دریای عمان از نتایج بهروزرسانی طرح جامع فولاد بود.
ایران از کشورهای نادر جهان است که معدن سنگ آهن و ذغال سنگ وگاز به وفور داراست و بایستی طرح تکمیلی جامع فولاد جدیدی را وزارت صمت (سازمان توسعه معادن وصنایع معدنی) در دستور قرار دهد و برای حداقل ۱۵ سال آینده برنامه ریزی کند، وسوال مهم این که بعد از تولید ۵۵ میلیون تن ظرفیت فولاد در۱۴۰۴چه باید بکنیم؟
خوشبختانه تولید وصادرات فولاد جایگاه خود را در اقتصاد کشور پیدا کرده و چه در جایگاه صادرات و ارزآوری و چه در جایگاه اشتغال و چه در محرومیتزدایی و توسعه و نقشی که میتواند در اقتصاد ملی کشور داشته باشد و با در نظر گرفتن اینکه بایستی زنجیره تولید را چگونه متوازن حفظ کرد و تولید را افزایش داد.
توجه ویژه به اکتشاف اولین اقدام است. خوشبختانه در طی چند سال گذشته یک کار بسیار بزرگی انجام شد و آن این بود که ایمیدرو با اینکه جزو وظایفش نبود، ولی ورود کرد و در ابتدا مقاومت و تا حدی مخالفت با ورود ایمیدرو در این حوزه بود و از سال ۱۳۹۳ ۲۷۰ هزار کیلومترمربع را در برنامه اکتشافی قرار داد که چند برابر تاریخ گذشته بود و ٢٠٠ هزار کیلومترمربع ژیوفیزیک هوایی انجام شد و با همت همکاران سازمان و حمایت مدیران استانی و معاونت معدنی و متخصصین داخلی و خارجی به ۴۵٠ محدوده امید بخش معدنی رسیده شد، شرکت مس نیز طی این سالها نیز کاری وسیع را افزون بر این انجام داده است.
بر اساس اطلاعات بهدست آمده بایستی بپذیریم که دیگر معدن بزرگ روباز سنگ آهن در کشور نیست و بایستی به اکتشاف در معادن عمیق توجه کرد و از لحاظ اکتشاف و حفاری واستخراج بر این معادن متمرکز شد و به صورت ویژه شروع کرد.
حداکثر عمق در معادن کشور ٣٠٠ متر است. خوشبختانه تجربه آخرین روزهای سال ۹۶ که با همت شرکت تهیه و تولید، با حفاری ۲ هزار متری معدن سنگ آهن با ظرفیت بیش از ۲ میلیارد تن ذخیره پیشبینی شده کشف شد، ولی بایستی بپذیریم که تکنولوژی و فناوری معادن عمیق و حفاری معادن عمیق را نداریم، بنابراین در این مورد انتظار هست که دولت و ایمیدرو سرمایه گذاری مناسب انجام دهند و ریسک آن را بپذیرند. همزمان حمایت از معادن کوچک و راهکار استفاده از سنگ آهنهای هماتیتی و کم عیار نیز که در حال حاضر در جریان است ادامه پیدا کند.
دوم، اولویت جهتگیری به سمت واحدهای تولیدی فولادبزرگ مقیاس با ادغام شرکتهای فولادی فعلی و همچنین ایجاد و تاسیس کارخانجات بالای ۵ میلیون تن ظرفیت کنار دریای عمان و خلیجفارس را بایستی در دستور کار قرار داد. خوشبختانه در سال ۱۳۹۶ ایجاد کارخانه فولادی ۱۰ میلیون تن در چابهار و رسیدن ظرفیت فولادی بندرعباس به ١٠ میلیون تن برنامهریزی شد، ولی بایست جزو اولویتهای ویژه وزارتخانه و ایمیدرو قرار داشته باشد.
سوم، در طرح جامع ٢ توجه به نیازهای بینالمللی و به ویژه منطقهای در ١۵ سال آینده تولید برای صادرات با اصلاح و تکمیل خطوط تولید فعلی و سرمایه گذاری بر خطوط تولید جدید بویژه فولادهایی خاص باارزش افزوده بالا و فولادهای مورد نیاز حوزه نفت وگاز و در نظر گرفتن نیاز آینده صنایع پایین دست دنیا مانند صنعت خودرو و لوازم خانگی و نوع فولادهایی که صنایع پیشرفته نیاز دارند با توجه به اینکه کیفیت محصولات هر روزه تغییر اساسی و هر روزه کیفیتر میشود، بنابراین تولید بایستی مسیر خود را اصلاح کند.
سیاستهای دولتها در تولید قبل و بعد از انقلاب در همه بخشهای اقتصادی سیاست جایگزینی واردات در تولید بوده و است، بنابراین این سیاست موجب شده توسعه صنعت ضربهپذیر باشد و کیفیت و نهایتا منافع مصرفکننده نیز تامین نشود، بنابراین در رویکرد سرمایهگذاریهای جدید بایستی تولید برای صادرات بویژه در فولاد در اولویت قرار گیرد.
چهارم، بالابردن بهرهوری و کاهش قیمت تمام شده با استفاده از تکنولوژیهای جدید نیز مورد دیگری است که بایستی در دستور کار قرار بگیرد و تولیدات فولادی با توجه به سوبسید خوبی که از بخش انرژی میگیرد، میتواند جایگاه ویژه صادراتی را ارتقا بخشد. بدیهی است که تداوم سوبسید به صنعت و تولید با توجه به نعمت گاز فراوان و حتی زغالسنگ برای حفظ اشتغال و تولید و توسعه کشور ضروری است، ولی باید بپذیریم که برای کاهش قیمت تمام شده و کیفیت بهتر، بالا بردن بهرهوری و استفاده از تکنولوژیهای جدید و کاهش قیمت تمام شده در تولید بایستی همیشه مدنظر باشد، بنابراین پژوهش و تعامل اقتصادی با دنیا جزو یکی از اهداف قرار گیرد.
پنجم، جذب سرمایه از خارج و داخل از مسایل اساسی پروژههای فولادی است، سنگ آهن تجدیدناپذیر است، بنابراین جهان این را میداند و علاقمند به سرمایهگذاری در این حوزه است. باید ابتدا از سرمایه ایرانیان خارج از کشور شروع کرد و سرمایهگذاران بینالمللی را تشویق کرد و در داخل با جذب سرمایههای مردم نیازهای مالی سرمایهگذاریهای جدید را برطرف کرد.