اولین مذاکره با کشورهای 1+5 جهت به دست آوردن برنامهای جامع و توافق هستهای جهانی برای ایران برمیگردد به 22 ماه تلاش حسن روحانی در دولت محمد خاتمی باهدف جلب اعتماد جامعه جهانی که منجر به توافق سعدآباد تهران و توافق پاریس شد و حداقل نتیجه آن جلوگیری سه کشور اروپایی از ارسال پرونده اتمی ایران به شورای امنیت بود. جالبتوجه آنکه در این برهه از زمان هیچکس در ایران برای اعلام شادی به خیابانها نیامد و جشنی شایسته این توفیق در هیچ جای کشور بر پا نشد که به عقیده اینجانب مهمترین دلیل آن روند منطقی و حرکت بااحتیاط دولت و رسانهها و عدم ایجاد انتظار معجزه در اذهان عمومی توسط صاحبان قدرت و رسانه بود.
در گام بعدی دولتهای نهم و دهم 94 ماه سکاندار کشتی هستهای ایران بودند که مهمترین توافق آن دوره تقریباً 8 ساله، تنظیم جدول زمانی برای پاسخ به سؤالهای آژانس و توافقات ژنو و تهران بود که در آن ایران درخواست آژانس برای بازرسی از تأسیسات قم را پذیرفت و با پیشنهاد تبادل سوخت موافقت کرد. در همین دوره پروندهی ایران به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع شد و متأسفانه قطعنامههای 1696 و 1737 و 1747 برعلیه ایران صادر شد. ایران بهعنوان تهدید صلح و امنیت جهانی معرفی و تحریمهای نفسگیر اقتصادی با تعبیر داخلی کاغذ پاره و با ضمیمهی سوت و تشویق حضار آغاز شد. نیمی از صادرات نفت ما کاهش، بخشی اعظمی از درآمدهای ارزی ما حذف و تحریمهای سخت بانکی نقلوانتقال پول ما را فلج کرد. بهحق یکی از بیشترین اقشاری که در این سالها بیرحمی خارجی درروند فعالیتشان اثر گذاشت فعالان اقتصادی بخش خصوصی ازجمله تجار و صنعتگران بود که مراودات مالی و تأمین مواد اولیه و فروش و عرضه کالا و خدماتشان به دیگر کشورها دچار پیچوخمهای اساسی گشت. محصول آنهمه فشار جهانی بر اقتصاد ما علاوه بر تضعیف امید در بین جامعه فعال و جوانان مایل به رشد افزایش بیاعتمادی و به وجود آمدن اشخاص حقیقی و حقوقی غیررسمی برای تسهیل این امور بود که برخی از ایشان هنوز پرونده اختلاسها و فرصت سوزیهایشان در ذهن مردم و دستگاههای قضایی باز است.
اما این کشتی طوفانزدهی هستهای با آن حجم تحریم و فشار این بار به دست محمدجواد ظریف در دولت حسن روحانی رسید که در همین دوره (از 26 مرداد 1392) ایران توانست به توافق جامع اتمی با جهان دست یابد که درنهایت یکی از نتایج حداقلی آن لغو تحریمهای اقتصادی از ایران در شرایط بحرانی کاهش قیمت نفت و کاهش ارزش پول کشور نسبت به ارزهای بینالمللی بود.
اما سؤال اینجاست که ایران (به معنای جامع و عام آن) آیا طعم این پیروزی و توافق اخیر را بهدرستی و آنگونه که شایسته بود چشید؟ که به نظر میرسد عموم مردم رضایت آنچنانی از روند اخیر ندارند و معتقدند به آنچه که میپنداشتند دست نیافتهاند.
اگر موشکافانهتر به فراز و نشیبهای روند پرونده هستهای کشور دقت کنیم میتوانیم بپرسیم که اگر دستیابی به توافق هستهای مسئلهی مهم و سرنوشت سازی نبود چرا همهی رسانههای جهان ازجمله رسانهی ملی ایران از روند لحظهبهلحظهی این مذاکرات نهتنها در ساعات پایانی بلکه در کل ماههای منتهی به تهیهی پیشنویس توافق به عموم مردم اینچنین با شور و شوق اطلاعرسانی میکردند؟ و اگر این توافق مهم بود چرا برخی جریانهای سیاسی برخلاف نظر رسانهها و عموم جامعه آن را بیاثر و بینتیجه برمیشمردند؟ حال که یک سال از آن تاریخ تاریخی گذشته است در منصفانهترین حالت میتوانیم خود را متهم به آن کنیم که ما بیشازحد لازم اذهان عمومی را نسبت این روند هستهای طولانی حساس وزندگی و بودونبود توفیقات آتی جامعه را به آن گرهزده بودیم. در آن زمان آنقدر این تیر توافقنامه را در چلهی توان و انتظار مردم کشیده بودیم که همه فکر میکردند در لحظهی امضای توافقنامه و آنجا که وزرای کشورهای 1+5 و ایران از پشت پردههای سالن هتل بوریواژ لوزان سوئیس بیرون میآیند و توافقنامه را قرائت میکنند بهیکباره پویایی اقتصادی، توسعهی همهجانبهی کشور و حل مشکلات بزرگی همچون بیکاری و... از جامعهی ما رخت بر خواهند بست.
ما با همین ابزار رسانهای خویش و با تصور اینکه اگر بارها و بارها از قدم زدنهای سیاستمداران در لوزان و دست تکان دادنها و عکسهای سوژه محور را برای مردم تجزیهوتحلیل کنیم و ذهن وزندگی مردم را به این موضوع معطوف سازیم به رسالت اطلاعرسانی خویش عمل کردهایم که در حقیقت بدون هیچ سیاست صحیحی برای بدنهی ملت انتظار معجزه گونهای از نتایج برداشتن تحریمها در بهبود سریع الوقوع وضع سفرهی مردم ایجاد کردهایم درصورتیکه درهمان زمان نخبگان سیاسی و اقتصادی میدانستند که اثر دهی این توافق آنقدر زودهنگام نیست که ما به مردم گزارش میدادیم.
درنهایت ما نباید توقع کوتاهمدت مردم را از اقدامات بنیادین در کشوری درحالتوسعه چون ایران آنقدر بالا ببریم و نباید به فرهنگ صبوری و خصلت آیندهنگری با رفتارهای ظاهراً درست اما بدون تفکر خویش لطمات جبرانناپذیر وارد کنیم. امروز امید مهمترین سرمایه مردم ماست که ما در توافق اخیر آنقدر سطح این امیدواری را پایین آوردیم که انتظار دقایق هم برای ایجاد تغییر در اقتصاد برای مردم ما سخت شده بود.
اگر آن هنگام همه را به صبوری بیشتر و دوری از هیجان دعوت میکردیم شاید امروز خبر نشستن اولین ایرباس در ایران پس از 37 سال تحریم بیشتر و منطقیتر نویدبخش فردایی بهتر برای ایرانیان میشد.
امروز خوشبختانه جهان دوباره به اجماع نظر پیرامون میانهروی، نیکاندیشی، قانونمندی و صلحطلبی ایران رسیده و این مهم فرصتهای تازهای را به روی ما گشوده است.
هماینک میتوان بهوضوح میل به سرمایهگذاری در ایران و عطش سرمایهگذاران پس از گشوده شدن درهای اقتصادی و سیاسی بهسوی این کشور پر از فرصت و بکر و با ظرفیتهای بیشمار را دید.
موانع پیوستن ایران به اقتصاد جهانی در حال رفع است و انتظار میرود در مدتی منطقی نسبت به وسعت کار و تلاش و برقراری روابط دیپلماسی جهت تحقق این موضوع دستاوردهای عظیمی برای ملت ما داشته باشد.
نکته قابلتوجه برای همه ما توجه ویژه به ترمیم بنیانها و ساختارهای اقتصادی و اجتماعی داخلی ما همزمان با گشایش راههای ارتباطی ما با اقتصاد جهان است. ایجاد ظرفیت دریافت منافع برداشته شدن تحریمها در بخش خصوصی و لزوم کمک بیشتر بهچابکی و انعطافپذیری و تسهیلگری برای فعالان اقتصادی کشور اصل غیرقابلانکاری است که اگر به آن عمل نشود بهره ما از نتایج برداشته شدن تحریمهای اقتصادی به نفع طرفهای خارجی بهشدت کاهش مییابد.
شاید باید حالا در سالگرد توافق هستهای مردم را بار دیگر به صبر هستهای تا تحقق شیرینی کاملتری از آن دعوت کنیم و فرهنگ صبوری توأم با امید را در جامعه بیشازپیش بسط و گسترش دهیم. باید ما به جامعه بیاموزیم برای تجربهی تغییرات بزرگ پس از یکروند طولانی میبایست کمی صبورتر عمل کرد. باید به ایجاد بستر توسعه و دادن فرصت به توسعه گران بیشتر تأکید کنیم و بدانیم هر حمایت بدون مطالعه و دقت از عملکردی غلط و یا انتخابی اشتباه و اقدامی غیر کارشناسانه و حتی شعارهای پوپولیستی و بدون پشتوانه از سوی ما میتواند کشور ما را درروند توسعه و پیشرفت سالها به عقب برگرداند و این روند منطقی را معکوس سازد.
جا دارد در پایان این یادداشت از همهی تلاشگران این عرصه برقراری روابط سالم و صحیح دیپلماسی کشور با جهان بخصوص در مباحث هستهای و اقتصادی تشکر و قدردانی نموده و از ایشان به خاطر ایجاد انتظارات زودهنگام و بیشازحد در جامعه پوزش بطلبیم و در مقابل خواستار اقدامات صحیح، هوشمندانه و اثربخش تیم اقتصادی دولت جهت کنترل تورم، کمک به خروج اقتصاد کشور از رکود، افزایش منطقی و کارشناسی ارزش پول ملی، اجرای کامل قانون بهبود مستمر فضای کسبوکار در کشور، بسترسازی ارتقاء دانش، تکنولوژی و پاسخگویی به بخش خصوصی در رابطه با مطالبات قانونی و منطقی آن باشیم.