حتماً میدانید که آب فقط برای غذا و رفاه نیست بلکه بیشتر نقش اقتصادی دارد. حتماً میدانید که کمبود آب عرضه انرژی را کمتر و رشد صنعتی را مختل میکند. حتماً میدانید که تولید برق به حجم زیادی از آب نیاز دارد. لابد میدانید که پیشبینی کنشگران حوزه دیپلماسی آب و محیطزیست مبتنی بر این است که یکی از مهمترین جنگهای آینده در خاورمیانه نه به خاطر نفت، نه به خاطر مذهب زدایی یا قومگرایی بلکه به خاطر آب و تنشهای آبی خواهد بود.
نزاع و تنش بر سر آب یکی از مهمترین موضوعات مطالعاتی و موردبررسی کشورهایی است که در حوزه دیپلماسی آب و محیطزیست نقش ایفا میکنند.
تا جایی که شنیدم "دیپلماسی آب" در حال حاضر یکی از رشتههای تحصیلی در بسیاری از دانشگاههای مهم جهان شده است . ایران در بین کشورهای جهان در نحوه مدیریت منابع آب عملکرد مناسبی ندارد . رسانهها به نقل از خانم ابتکار، رئیس سابق سازمان محیطزیست نوشتهاند که ایران رتبه اول تنشهای آبی جهان را دارد با همه تهدیدات و محدودیتهای آبی از فعالیت جدی در حوزه دیپلماسی آب غافل هستیم. همین اواخر عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست تأکید کرد که نگرانیهای آبی در کشور به حدی است که او میخواهد تمام تمرکز خود را در این حوزه متمرکز کند.
در طول چهار دهه گذشته، کشور ترکیه در حال احداث 22 سد برای مهار سرچشمههای دجله و فرات بوده است. یکی از کارشناسان اتاق ایران تشریح کرد که احیای بیش از 7 میلیون اراضی خشک آناتولی در دستور کار مقامات عالی کشور ترکیه قرارگرفته است درواقع کشور ترکیه به دنبال اجرای بزرگترین پروژه آب و کشاورزی خاورمیانه است درحالیکه اراضی آبی ایران حدود 2 میلیون هکتار است!
همه به اهمیت استراتژیک آب آشنا هستید اما آنچه آزاردهنده است غفلت مسئولان استانی ما در پیگیری بسیاری از مسائل راهبردی و استراتژیک است. بیتدبیری و فقدان شناسایی فرصتهای مناسب در بزنگاههای فرصت ساز از آفتهای مدیریتی ماست که هرگونه اهمال و سستی تبعات جبرانناپذیری دارد.
واقعیت غیرقابل کتمان این است که ما اولویتبندی صحیحی از مسائل و مشکلاتمان نداریم و همیشه موضوعات فرعی و حاشیهای بر مسائل اصلی ما چربیده است. در چند روز گذشته که بحث انتقال آب ارس به شبستر و دریاچه ارومیه مطرحشده است، این مهم از چشم اکثر مسئولان استانی و یا وکلای ما دور ماند و در میان حجم عظیمی از اخبار انتخاب یا عدم انتخاب یک مدیر ارشد استانی گم شد. اگرچه انتخاب مدیرارشد شایسته در نوبهٔ خود حائز اهمیت است ولی اینکه موضوعات مهم توسعهای که نخبگان و روشنفکران ما را به کنش و واکنش وادار سازد، درگیرودار مسائل حاشیهای و فرعی رنگ ببازد هراس و نگرانی آدمی را دوچندان میکند. گویی اینکه همیشه در حسرت توسعهخواهیم ماند.
انتقال بینحوزهای آب نهتنها در ایران حتی در بسیاری از کشورهای جهان تجربه شکستخوردهای است که تبعات و نتایج تلخی به بار داشته است حتی طرح انتقال آب در استان اصفهان و از خزر به سمنان ، به دلیل مشکلات محیطزیستی، تبعات اجتماعی و اقتصادی قبل از اجرا منتفی شد.
اما اینک دولت بزرگترین طرح آبوخاک منطقه شمال غرب را در خاکهای حاصلخیز مناطق شمالی استان (مغان) اجرا میکند. برای این طرح بالغبر یک میلیارد دلار بودجه ارزی صرف خواهد شد و قرار است کشاورزی ما از نظام سنتی بهسوی صنعتی شدن گام بردارد. کشاورزان و دامداران سالهاست در سرزمین آبا و اجدادیشان شب را روز و روز را شب میکنند تا از پایان پروژه مهار آبهای مرزی بهرهمند شده و ارزش محصولاتشان را افزایش داده و به بازار کشورهای حوزه قفقاز و روسیه روانه سازند. ولی انتقال آب ارس میتواند بهیکباره تمامی امیدها و آرزوهایشان را به یاس و ناامیدی مبدل سازد و حیات اجتماعی و اقتصادی یک منطقه را دگرگون نماید؛ همانطور که بیآبی در هامون روزگاری دیگر برای مردمانش رقم زد.
ما نباید مزیتهای استانی را بهآسانی از دست دهیم. سال گذشته در معیت استاندار سابق اردبیل (دکتر مجید خدابخش) و تعدادی از بازرگانان، تولیدکنندگان و مدیران دستگاههای اجرایی سفری به روسیه، داغستان و آذربایجان برای جذب سرمایهگذاری و شناسایی بازار هدف داشتیم. مهمترین مشوق ما برای سرمایهگذاری و جذب سرمایهگذار، آبوخاک مناطق شمالی استان بود. باید مسئولان ما تلاش کنند که در تاریخ به بیمسئولیتی محکوم نشوند وگرنه این طرح بزرگ در نطفه عقیم و بیثمر میشود.
انتقال آب ارس به شبستر یا هر بین حوضهای دیگر آب، بخش خصوصی آزاردهنده است؛ نایبرئیس کمیسیون کشاورزی اتاق اردبیل مسئولیت پیگیری این موضوع را دارد تا نظرات فعالان بخش خصوصی را جمعبندی کرده و به مسئولان کشوری و استانی منعکس شود.
اما توقعی که از مدیران ارشد حوزه آب کشور میرود این است که بهجای ایجاد تنش و جنگهای بین استانی کاذب تلاش کنند سیاستهای درستتری در این حوزه به کار برند. طرح انتقال آب از ارس به استان آذربایجان شرقی و ارومیه هیچ نفعی برای مردم آن دیار هم نخواهد داشت و سود تنها عاید عدهای معدود خواهد شد که از طرحهای اینچنینی منافع خود را بهپیش برند.
شاید شنیدهاید که عدم مدیریت منابع آبی در دشت اردبیل باعث شده بحث جیرهبندی آب کشاورزی مطرح شود. باید از تکرار تاریخ به شکل تراژیک آن در دشت مغان جلوگیری کنیم. باید همه فعالان حوزه محیطزیست، آب و NGO ها به حل این مسئله کمک کنند. تأمین امنیت آبی صرفاً برای تأمین امنیت غذا نیست بلکه تأمین امنیت اقتصادی و اجتماعی هم است. دستیابی به یک استراتژی هوشمند در مقابله با تنشهای بینحوزهای انتقال آب باید آرمان واحد دولتیها و بخش خصوصی باشد.