رادیو مجازی اتاق ایران ۲ دی 1403

یادداشت پدرام سلطانی، نایب‌رئیس اتاق ایران

مسیر توسعه از آشتی پایدار به جای مرز‌هراسی می‌گذرد

سلطانی، نایب‎رئیس اتاق ایران معتقد است: حکمرانی کشورهای توسعه‌یافته توانسته با هم‌ترازهای خود در مفهوم مرز به یک آشتی و توافق پایدار برسد. ما برای اینکه از مرزها می‌هراسیم، آن‌ها را بسیار بلند ساخته‌ایم و بسیاری از آن‌ها را به‌شکل قانون درآورده‌ایم.

پدرام سلطانی

رئیس اتاق مشترک ایران و اتریش
14 بهمن 1396 - 10:20
کد خبر : 12061
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

مرز یکی از مفاهیمی است که هر حکمرانی باید تکلیفش را با آن به‌خوبی مشخص کند. به باور من برداشت یک حاکمیت از معنای مرز برابر است با شیوهٔ حکمرانی و الگوی توسعه کشور. در طول تاریخ، از زمان تشکیل نخستین قلمروها، حتی پیش از آنکه کشورها شکل گیرند، مرز در زمرهٔ نخستین انگاره‌هایی بوده که به یک حاکمیت مفهوم می‌بخشیده است. زمانی که یک کشور تشکیل می‌شد، مرزها تجلی می‌یافتند. نخستین و مجسم‌ترین مرز، حدود حکمرانی یک حکمران و خطوط جداکنندهٔ قلمرو او از گسترهٔ حکمرانی سایر پادشاهان بوده است.

 بیشتر جنگ‌های میان کشورها بر سر مرز و برای جابجایی مرزها بوده است. پس از سرحدات ارضی، مرز دیگر، میان باورها شکل گرفت. کشورها بر پایهٔ باورهایشان و برای سیطره دادن اعتقاداتشان بر دیگر کشورها به جنگ با آن‌ها برخاستند. جنگ میان قلمروهایی که خدایان متفاوت داشتند و تلاش برای از بین بردن خدایان یکدیگر و پس از آن جنگ میان ادیان مختلف و یا مذاهب گوناگون از یک دین. مرزهای دیگری که درگذر تاریخ رنگ یافتند و جنگ ساختند شامل مرزهای طبقاتی، که موجب جنگ‌های داخلی می‌شد، مرزهای اقتصادی، برای تصاحب ثروت کشورها و مرزهای نفوذ، برای کم کردن نفوذ سیاسی، اقتصادی یک حاکم مقتدر بر کشورهای اقماریش یا حکام خراج‌گذارش، توسط حاکمی دیگر، بودند.

 مفهوم مرز در سیر تاریخ همواره با بشر بوده است و همگام با پیشرفت جامعه بشری از پیچیدگی و تکثر در معنای بیشتری برخوردار شده است. مرز برای هزاران سال انعکاس خوی بشر در سلطه‌جویی، زیاده‌خواهی و تعصب بوده است و از این‌رو مفهوم مرز با "هراس" همراه و هم‌نشین شده است. تنها از میانهٔ قرن بیستم به این‌سو کشورهای توسعه‌یافته تلاش کردند که مفهوم مرز را با توافقاتی چندجانبه دگرگون کنند و آن را به‌سوی مفاهیمی چون امنیت، همکاری و رواداری سوق دهند.

امروز می‌توان تفاوت بین دنیای توسعه‌یافته و دنیای سرگردان در توسعه را در قرائت آن‌ها از مفهوم مرز جستجو کرد. حکمرانی کشورهای توسعه‌یافته توانسته است با هم‌ترازهای خود در مفهوم مرز به یک "آشتی" و توافق پایدار برسد. مرز برای این کشورها دیگر هراس‌انگیز نیست. آن‌ها دیگر نه به‌دنبال تغییر مرزهای جغرافیایی هستند و نه در صدد پررنگ ساختن مرزهای اعتقادی خود با دیگران. آنان بدون روادید از مرزهای یکدیگر عبور می‌کنند و بدون تعصب به باورهای دینی یا معنوی یکدیگر احترام می‌گذارند. آشتی با مفهوم مرز به کشورهای توسعه‌یافته در حل مشکلات داخلی‌شان هم کمک کرده است. آن‌ها مرزهای اختلاف‌برانگیز را از قوانین‌ خود زدوده‌اند. دین، جنسیت، سن، نژاد، قومیت، ثروت، هیچ‌کدام از این‌ها مرز و مانعی بر حقوق اجتماعی شهروندان آن کشورهای نیست.

 درست نقطه مقابل آن را می‌شود در کشورهای توسعه‌نیافته یا سرگردان در مسیر توسعه دید. آن‌ها هنوز بر پایه مفاهیم قدیمی مرز قرار دارند. ما، به‌عنوان یکی از این کشورهای سرگردان در مسیر توسعه، از مرز هراسی رنج می‌بریم. ما نتوانسته‌ایم نگاهمان را به مرزهای جغرافیایی‌مان تغییر دهیم. هنوز مرزهای میان ایران و همسایگانش امنیتی‌ترین نقاط کشور هستند و با هر تحرکی در آن‌سوی مرز، شرایط، ویژه می‌شود و مرز بسته. ما بلندترین مرزهای اقتصادی را با همسایگانمان، و تمام کشورهای دنیا داریم و تجارت خارجی‌مان از این قبل معضل و مختل است. مرزهای مذهبی ما باهمسایگانمان نیز بلند و پرچالش است. می‌توان این مرزهراسی را در داخل کشور نیز آشکارا دید. مرز بین ادیان و مذاهب، مرز بین اقوام، مرز بین نسلی، مرز میان زن و مرد، مرز میان خودی و غیرخودی و....

ما برای اینکه از مرزها می‌هراسیم، آن‌ها را بسیار بلند ساخته‌ایم و بسیاری از آن‌ها را به‌شکل قانون درآورده‌ایم. این پس‌ماندگی فکری همه‌جا قابل‌ردیابی است. مسئولان کشور را ببینید! همه با محافظ تردد می‌کنند و این نمود مرز بین ایشان و مردم است. به خیابان‌ها توجه کنید! جدول، حصار، میله و انواع ابزار مرزکشی و محدودیت تردد را در آن‌ها می‌توانید ببینید. به کسب‌وکار توجه کنید! مجوزهای ریزودرشت، مرزهای کسب‌وکار را مین‌گذاری کرده‌اند. حتی در انتخابات کشوری و انتصابات دولتی تعمق کنید! دایره‌ای تنگ مرز میان مقبولان و مردودین شده است.

مرزهای خارجی، ما را باهمسایگانمان غریبه ساخته و از دنیا جدا افکنده است و مرزهای داخلی جامعه ایرانی را به مجمع‌الجزایر تبدیل کرده است. شاید یکی از دلایل بیش فعالی ایرانیان در فضای مجازی هم کمتر بودن مرزهای این فضا در قیاس با فضای حقیقی کشور باشد. هرچه هست، بدانیم و آگاه باشیم که دوران مرزهراسی به سررسیده است. مرزها در دنیای امروز مانع توسعه و رفاه مردم‌اند. ما نیاز به "آشتی باهم و با دنیا در مفهوم مرز" داریم. چقدر مرز برای برداشتن داریم؛ درنگ نکنیم!

در همین رابطه