این روزها وقتی به مصاحبه برخی از همکارانم در سایر تشکلها نگاه میاندازم متوجه میشوم حرفهایی را میزنند که بسیار عوامانهاست. شاید اگر از میوه فروش سر کوچه هم بپرسیم این حرفها را به زبان میآورد. مردم کوچه و بازار اگر غر بزنند قابل درک است چون با توجه به اینکه روزنامه نمیخوانند، از آمارهای اقتصادی کلان کشور مطلع نیستند، شرایط موجود را درک نکردهاند، تحلیل خاص خود را دارند...
اما اینکه رییس یک تشکل همان حرفها را به زبان بیاورد و در شرایط کنونی که همه باید کنار هم قرار بگیریم و قویترین مشاورهها را به دولت دهیم، قابل درک نیست.
تشکلها باید منافع صنف خود را پیگیری کنند و این موضوع در اساسنامههای آنان نیز آورده شده است اما آیا با ارایه تصویر سیاه از اقتصاد و تعمیم دادن مشکل یک بنگاه به کل اقتصاد میتوان تصویری درست از فعالیتهای بخش خصوصی در اقتصاد ایران ارایه کرد؟ مهم تبدیل شدن تشکلها به یک بازوی قوی مشاورهای برای سیاستگذاریها و تصمیمسازیهاست. تشکلها کمتر به این موضوع توجه دارند و سعی میکنند فقط به بیان مشکلات بپردازند اما راهکار ارایه نمیدهند.
نمیتوان اقتصاد را جزیرهای دید و جزیرهای به آن نگاه کرد. وقت آن رسیده تا تشکلها به بازیابی خود بپردازند و در جهت رسیدن به مطالباتشان بدنه کارشناسی خود را قوی کرده و با بهکار گرفتن اقتصاددانانی که هم مسلط به اقتصاد سیاسی هستند و هم جامعه بینالمللی را به خوبی میشناسند، این استراتژی را بهکار گیرند که مشاور خوبی برای دولتها باشند. توان تشکلها بسیار بالاست و آنها قادرند با دادن آدرسهای درست به سیاستگذاران، قانونگذاران و تصمیمسازان، به بهبود حکمرانی در کشور کمک کنند. تشکلها نباید اپوزیسیون باشند چون امروز همه تبدیل به منتقد شدهاند و نقدهایی ساده به مدیریت اقتصادی وارد میکنند. تشکلها بهتر است رابطه خود را با سیاستگذاران بهبود دهند و در جهت اعتمادسازی گام بردارند.
در این راه آنان بهتر است با درک واقعیتهای اقتصادی کشور منافع ملی را بر منافع صنفی ترجیح داده و مطالبات خود را به گونهای پیگیری کنند که شبه رانت یا سهمخواهی نداشته باشد. جامعه مدنی و تشکلگرایی یکی از ماندگارترین یادگارهای دولت اصلاحات است که بخش خصوصی را گردهم آورد تا آنان در پیگیری منافع صنفی خود یکصدا شوند. به نظر میرسد بعد از حدود دو دهه از گسترش فعالیت تشکلهای اقتصادی، بهتر است تغییر استراتژی را در دستور کار خود قرار دهند و دولت و مجلس را یاری کنند تا بهترین تصمیمها را برای بخش خصوصی بگیرند.
طبیعتا در شرایط کنونی، نقدهای سازنده باید جای غر زدنها را بگیرند، تحلیلهای جامع، جانشین اظهارات هیجانی شده و صحنه اقتصادی کشور کامل دیده شود. در این صورت قادر خواهیم بود دولت و مجموعه حاکمیت را در گرفتن بهترین تصمیمها یاری کنیم به گونهای که کشور شاهد حکمرانی خوب در زمینه اقتصاد بوده و تولید ثروت به مهمترین هدف تبدیل شود. در این راه نیاز داریم تا درک کنیم همه بر یک کشتی سوار هستیم و باید عینک واقعبینی را به چشم خود بزنیم.