رادیو مجازی اتاق ایران - 12 آبان 1403

یادداشت پدرام سلطانی، نایب‌رئیس اتاق ایران

قطب‌نمای توسعه؛ آینده‌نگری و همکاری با بلوک قدرتمند تجاری

سلطانی، نایب‌رئیس اتاق ایران می‌گوید: مهمترین تفاوت اتریش و سوئیس نسبت‌ آنها با اتحادیه اروپاست. سوئیس به عنوان کشوری که خارج از اتحادیه اروپا قرار دارد در مقابل فشارهای آمریکا باید به تنهایی گلیم خود را از آب بیرون بکشد، اما اتریش با جمع راه می‌رود و به آینده نگاه مطمئن‌تری دارد.

پدرام سلطانی

رئیس اتاق مشترک ایران و اتریش
21 تیر 1397
کد خبر : 14304
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

چند روز پیش، در قالب هیات تجاری همراه رئیس‌جمهور به سوئیس و اتریش سفر کردیم. در بحبوحه فشارهای آمریکا به دیگر کشورها برای قطع روابط اقتصادیشان با ایران، سفر به اروپا رنگ دیگری داشت. سوئیس نخستین مقصد ما بود. سوئیسی‌ها از ابتدا اعلام کرده بودند که فقط شرکت‌هایی که در حوزه غذا و دارو فعال هستند در همایش تجاری حضور خواهند داشت. سالن همایش سالنی نسبتا کوچک در یکی از هتل‌های شهر برن بود، طوری‌که امکان حضور همه اعضای هیأت تجاری فراهم نشد و گروهی از ما بیرون ماندند. در غیاب رئیس اتاق اقتصاد سوئیس، به عنوان همتای رئیس اتاق ایران، رئیس یکی از اتاق‌های مشترک سوئیس و ایران در جایگاه وی قرار گرفت. سخنرانی رئیس‌جمهور سوئیس بویی از تجارت و همکاری‌های اقتصادی نمی‌داد. سخن ایشان همکاری‌های علمی و پژوهشی در حوزه سلامت و تلاش برای ادامه تجارت بشردوستانه غذا و دارو بود. پس از سخنرانی دو رئیس‌جمهور و خروج ایشان، تقریباٌ دو سوم سوئیسی‌های حاضر در سالن نیز خارج شدند و تنها حدود 30-20 نفر از ایشان باقی ماندند. سایر سخنرانان سوئیسی بیشتر به بحث‌های کارشناسى پرداختند تا موضوعات مرتبط با تجارت بین دو کشور.

روز بعد برای شرکت در همایش تجاری اتریش و ایران به وین رفتیم. اتریشی‌ها استقبالی بسیار گرم و دوستانه از ما داشتند. محل برگزاری همایش اتاق فدرال اقتصاد اتریش بود، سالنی با حدود ٤٠٠ نفر گنجایش. پیش از شروع برنامه رئیس اتاق فدرال اتریش هیأت رئیسه اتاق ایران را به گرمی پذیرفت و جلسه کوتاهی در دفتر او داشتیم. سپس برای برگزاری همایش تجاری با حضور رؤسای‌جمهور دو کشور به طبقه همکف رفتیم. سالن مملو از جمعیت بود. گروهی سر پا ایستاده بودند. سخنان رئیس اتاق، وزیر اقتصاد و رئیس‌جمهور اتریش بسیار مثبت و دلگرم‌کننده بود. آنها علاقمندی خود را برای توسعه همکاری های اقتصادی ابراز کردند. برخلاف سوئیس، بحث تحریم‌های آمریکا خیلی محور و مورد اشاره سخنرانان نبود. بلافاصله پس از پایان سخنرانی‌ها و خروج رؤسای‌جمهور دو کشور، دیدارهای رو در روی هیأت تجاری ایرانی و شرکت‌های اتریشی آغاز شد. این‌بار بیش از سه چهارم اتریشی‌ها برای دیدارهای رو در رو ماندند، اگرچه مدیران ارشد شرکت‌های بزرگ و بانک‌های اتریشی سالن را ترک کردند. در گپ‌وگفت‌های دوستانه، اتریشی‌ها هم از فشارهای تحریمی آمریکا ابراز نگرانی می‌کردند ولی امیدوار بودند در مذاکرات اتحادیه اروپا راهی برای حفظ تعاملات تجاری دو کشور فراهم شود.

سوئیس و اتریش دو کشور اروپایی با تشابهات زیادی هستند. اقتصاد سوئیس از اتریش بزرگتر است اما از حیث جمعیت، فرهنگ، سیستم حکومتی، زبان و راهبردهای روابط بین‌الملل همانندی‌های فراوان دارند. دو صحنه بسیار متفاوتی که در دو روز متوالی در این دو کشور برای ما رقم خورد مرا بسیار در اندیشه فرو برد. تحلیل کم عمق این بود که نقش سوئیس، به عنوان حافظ منافع آمریکا از یک سو و سابقه طولانی ثبات سیاسی روابط ایران و اتریش از دیگر سو، موجب این تفاوت آشکار در رفتار دو کشور با ایران شده است. حتما این موارد بی‌تأثیر نبودند، اما در گفتار سوئیسی‌ها نگرانی از آمریکا و برخوردهایش آشکارا به چشم می‌خورد در حالی که اتریشی‌ها مرتبا به اتحادیه اروپا و تصمیم آن مبنی بر همکاری با ایران اشاره داشتند.

به باور من در نگاهی عمیق‌تر، مهمترین تفاوت این دو کشور نسبت‌شان با اتحادیه اروپاست. سوئیس به عنوان کشوری که خارج از اتحادیه اروپا قرار دارد در مقابل فشارهای آمریکا باید به تنهایی گلیم خود را از آب بیرون بکشد، از این رو پیش او کوتاه می‌آید، اما اتریش عضوی از خانواده بزرگ اتحادیه اروپاست، با دیگر کشورها خود را بزرگتر و قوی‌تر از سوئیس می‌شناسد، پس با جمع راه می‌رود و به آینده نگاه مطمئن‌تری دارد.

در مسیر بازگشت با خود فکر می‌کردم اگر ایران در یک بلوک تجاری یا سیاسی مقتدر دنیا قرار داشت آیا به این راحتی قربانی تحریم‌ها و بازی‌های سیاسی ابرکشورهای دنیا می شد؟ شخصیت سیاسی ایران در دو تله تاریخی اسیر شده است، یکی نفت که هاله کاذبی دور شخصیت ما کشیده است و دیگری خاورمیانه که ما را در چالش‌های خود هضم کرده و قدرت تشخیص جهانی را با نزدیک بینی مسائل قومی و مذهبی از ما گرفته است.

ما نه آنقدر صبور بودیم که بتوانیم پیوسته گام برداریم و به یک قدرت اقتصادی درجه یک دنیا بدل شویم تا شایسته راهبری منطقه خاورمیانه باشیم و نه آنقدر آینده‌نگر که با حلقه کشورهای دور خود به یک اتحاد پایدار و راهبردی برسیم و با هم قد بکشیم. ما یا باید مدل شرقی مانند ژاپن از خاکستر جنگ برخاسته یا چین، اژدهای آرام را بر‌می‌گزیدیم یا مدل غربی مانند اتحادیه اروپا. تحریم‌ها به ما کمک می‌کنند تا اندازه خود را بیابیم و بدانیم که باید "صبور باشیم و آینده‌نگر"....

در همین رابطه