هر چند هر روز بر میزان فقر و آسیبهای اقتصادی کشور افزوده میشود اما نباید فراموش کرد ثروتهای کشور محدود نیست و تنها یکی از این ثروتهای قابل توجه معادن است که نباید به سادگی از آن گذر کرد. این ثروت در طول سالها به دلیل بیتوجهی و عدم برنامهریزی مناسب به دلایل مختلف مورد بیمهری قرار گرفته است و تصمیمات اخیر وزارت صنعت، معدن و تجارت بر میزان آسیبهای آن دامن میزند.
سالیان سال داراییهای کشور از جمله سنگهای گرانبها به صورت کوپ به فروش رسید و حاصل آن چیزی نبود مگر درآمد اندک و غیرقابلتوجهی که اگر همراه با بررسیهای علمی، دانش بنیادین و چشمانداز رو به آینده پیشروی میکردیم بهطور قطع فضایی بهتر از امروز برای معادن کشور حاصل میشد. این در حالی است که نداشتن علم و دانش کافی منجر به هدررفت حجم قابل توجهی از سرمایههای کشور شده است. در این بین اما کشورهایی با سرمایه و دانش کافی این امکان را برای خود فراهم کردند تا با استفاده از دانش و فناوری روی مواد خام خریداری شده تغییراتی ایجاد کنند و محصول به دست آمده را با نرخ بسیار بالاتر وارد بازار جهانی و سود قابل توجهی را کسب کنند. نکته جالب توجه اما زمانی است که مجبور میشویم همان کالا را بعد از فرآوری با قیمتی بسیار گزاف خریداری کنیم. کشور سود و منفعتی که به عنوان صادرکننده مواد خام از آن بیبهره ماند را به سادگی از دست میدهد. نداشتن تکنولوژی و عدم ورود مسوولان به برنامهریزیهایی بر اساس توسعه کشور در آینده ثروت کشور را با بیتدبیری تمام از بین برد. حال با بیان اینکه 50 درصد از منابع صنایع معدنی وارد بورس کالا شود نهتنها هیچ کمکی به اقتصاد و صنعت کشور نمیشود بلکه خامفروشی بار دیگر تشدید شده و مهمتر از آن آخرین بارقههای توان بخش خصوصی نیز از آن دریغ میشود. بهطور قطع تصمیم بهتر آن بود که شرکتهای دولتی خود وارد روند بورس شوند و اگر این مسیر ثمربخش باشد بخش خصوصی نیز خود تشویق به حضور در این بازار خواهد شد. سیاستگذاریهای یکشبه در حال حاضر حکم شوکران برای اقتصاد کشور را دارد. هر چند تا امروز شاهد تصمیمات ناگهانی و بیثمر بودهایم؛ تصمیماتی که با احکام ناگهانی و عدم توجه به شرایط بحرانی اقتصاد کشور منجر به تشدید آسیبهای اقتصادی شده است. در حال حاضر صلاح نیست که تعیین تکلیف اقتصادی انجام شود. اعلام برنامههایی که نتیجه آنها مشخص نیست و ورود به موقعیتهای خطرآفرین به هیچ عنوان در شرایط فعلی اقتصاد کشور شایسته نیست.
در شرایطی که مشکلات اقتصادی گریبانگیر کشور است باید فضای اقتصادی را تلطیف کرد و تصمیمات بنیادین اقتصادی را در زمانی مناسب و با فراغ بال اتخاذ کرد و شرایط برای چنین تصمیماتی مناسب است که امکان ورود به ثروتآفرینی و اشتغال فراهم باشد. به نظر میرسد کوچاندن اجباری محصولات معدنی به بورس راهکاری هیجانی به منظور بهبود و توسعه موقعیت این بازار باشد اما به همان میزان که هیجانزده است خطرآفرین نیز هست.