رادیو مجازی اتاق ایران 22 اردیهشت 1403

ایران، بازیگر اصلی انتخابات آمریکا

ما مشکل بزرگ‌تری در بخش اقتصادی داریم. مشکل، خودمان هستیم. ما سیاست یکسانی در قبال آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها نداریم. بنابراین تا وحدت ملی در سیاست‌های خارجی و اقتصادی خارجی ایجاد نکنیم، خود ماییم که به خودمان ضرر می‌زنیم نه دیگران.

مرتضی الله‌داد

اقتصاددان
29 تیر 1395
کد خبر : 2603
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک
ما مشکل بزرگ‌تری در بخش اقتصادی داریم. مشکل، خودمان هستیم. ما سیاست یکسانی در قبال آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها نداریم. بنابراین تا وحدت ملی در سیاست‌های خارجی و اقتصادی خارجی ایجاد نکنیم، خود ماییم که به خودمان ضرر می‌زنیم نه دیگران.

مرتضی الله‌داد، اقتصاددان

دستگاه سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا، شامل قوه مجریه و مقننه است که در رأس آن رئیس‌جمهور و کنگره قرار دارند. از آنجایی‌که نظام سیاسی آمریکا یک نظام ریاستی است و رئیس‌جمهور هم در آن اختیارات فراوان دارد، از لحاظ قانونی همه مسئولیت‌ها بر عهده شخص رئیس‌جمهور است. همه وزیران نیز صرفا عامل اجرائی افکار سیاسی رئیس‌جمهور هستند. در بخش سیاست‌های خارجی، نقش اول را وزارت خارجه دارد. دو نهاد دیگر هم به شکلی جزء کابینه رئیس‌جمهور محسوب می‌شوند و در سیاست‌های خارجی قوه مجریه دخالت دارند. این دو نهاد، شورای امنیت ملی و سازمان سیا هستند. مأموریت‌ آنها حفظ امنیت آمریکاست و به‌همین‌دلیل تعیین‌کننده بخشی از سیاست خارجی آمریکا هستند. یک منبع اصلی و بسیار مهم در سیاست خارجی ایالات متحده، قوه مقننه یا همان کنگره است. این سیستم درحقیقت یک سیستم کنترل و تعادل در سیاست خارجی آمریکاست و به‌نوعی دست بالای رئیس‌جمهور را دارد. از طرفی از آنجاکه نظارت بر مصرف صحیح بودجه و منابع مالی قوه مجریه ازسوی کنگره انجام می‌گیرد، این نهاد به‌راحتی می‌تواند در سیاست خارجی آمریکا اعمال نظر کند و جایی که لازم بداند را تأیید کرده یا تغییر دهد. احزاب دموکرات و جمهوری‌خواه هم در روند تصمیم‌گیری در سیاست خارجی آمریکا تأثیرگذارند. اگر به گفتمان‌هایی که بین دو کاندیدای ریاست‌جمهوری از دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات وجود دارد بپردازیم، شاهد خواهیم بود آنها همواره به هم اتهام می‌زنند. درواقع مسائل رقابتی در انتخابات آمریکا، ماهیت اتهام‌گرایی دارد. اما حقیقت آن است حوزه بوروکراتیک و سیستم سازمانی آمریکا برای سیاست‌های راهبردی کشور فراتر از شعارهای انتخاباتی است. درباره ایران و خاورمیانه هم نهادهای سیاست‌گذار رسمی (قوه مجریه و کنگره) اثربخشی دارند، اما منابع غیررسمی هم در سیاست‌های خارجی اثرگذار هستند. نهادهایی مانند شورای روابط خارجی، کمیسیون سه‌جانبه، گروه‌های فشار و ذی‌نفوذ به‌ویژه لابی یهودیان، بازرگانان و حتی مهاجران، افکار عمومی، دانشمندان و مؤسسات پژوهشی همه در سیاست خارجی آمریکا مهم‌ هستند. در صورت پیروزی هیلاری کلینتون در انتخابات آمریکا، او ممکن است تاکتیک‌های متفاوتی از آقای اوباما را درباره ایران به کار گیرد، اما درکل استراتژی‌ها تغییرات عمده‌ای ایجاد نمی‌کند، زیرا متعلق به حزبی است که عملکردی مشابه رویه‌ فعلی آقای اوباما از او انتظار می‌رود. او گرایش بسیار شدیدی به لابی صهیونیستی دارد و به دنبال جلب‌توجه آنهاست. بنابراین درست عکس آقای اوباما، سعی می‌کند توجه اسرائیل را جلب کند. بنابراین اصراری بر تنش‌زدایی بین ایران و آمریکا نخواهد داشت. بنابراین مطمئنا بعد از انتخابات به تعهدات برجام متعهد می‌ماند، اما اقدامی در راستای بهبود روابط نمی‌کند. کلینتون در برخی از نمایش‌های انتخاباتی خود گفته در مقابل توافق‌نامه هسته‌ای ایران خود را مکلف می‌داند، اما این با بی‌اعتمادی نسبت به ایران همراه است. مؤسسه «بروکینگز» هم مقاله‌ای دراین‌باره دارد. در این مقاله تأکید شده در صورت ریاست‌جمهوری کلینتون تعداد زیادی از سیاست‌های اوباما با تأکید بیشتر بر منافع آمریکا در خاورمیانه تداوم می‌یابد. در جمع‌بندی موضع کلینتون باید گفت موضع این نامزد انتخابات آمریکا بسیار نزدیک به موضع مقامات ایرانی است که معتقدند توافق اخیر با ١+٥، فقط در موضع مشخص هسته‌ای است و به سایر دامنه‌های اختلافی کشور ربطی ندارد. دراین‌صورت اتفاق خاصی در روابط اقتصادی با ایران نمی‌افتد. اگر امروز آقای اوباما اعلام می‌کند در صورت اخلال در روند فروش هواپیما به ایران، آن را وتو خواهد کرد، کلینتون چنین حرفی نخواهد زد. بنابراین مواضع اقتصادی او قطعا از دوره اوباما، بسته‌تر خواهد بود. دونالد ترامپ شخصیتی متفاوت از هیلاری کلینتون دارد. شخصیت آقای ترامپ شخصیتی کاسبانه است و بیشتر نگاه تجاری دارد، بنابراین می‌اندیشد حتی اگر قرار است هواپیمایی به ایران به فروش برسد، بهتر است آن بویینگ باشد نه ایرباس. درواقع با وجود دشمنی،‌ وقتی پای مسائل اقتصادی به میان می‌آید، نگاه اقتصادی غالب خواهد بود. ترامپ در سخنرانی‌های انتخاباتی خود در بین لابی صهیونیست‌ها، به یهودیان آمریکا تضمین داد اولویت شماره یک او بعد از ریاست‌جمهوری، ازبین بردن توافق با ایران خواهد بود، اما درعین‌حال در سخنرانی‌های دیگر خود با وجود انتقادات تندی که به دستگاه دیپلماسی اوباما داشته، ادعای پاره‌کردن توافق‌نامه هسته‌ای را در صورت پیروزی رد کرده است و آمریکا را ملزم به اجرای توافق‌نامه می‌داند. بنابراین حرف‌های متناقضی می‌زند. یکی از کارشناسان «سی‌ان‌ان» تحلیلی ارائه داده که اگر ایران از توافق هسته‌ای تخطی نداشته باشد، هم ترامپ و هم کلینتون مانند اوباما بر توافق هسته‌ای متعهد خواهند ماند، چون اصولا به‌هم‌زدن این توافق نوعی دهن‌کجی به سایر شرکای آمریکا خواهد بود. بنابراین نه ترامپ و نه کلینتون نمی‌توانند این توافق هسته‌ای را به هم بزنند. مؤسسه بروکینگز، پنج نکته از سخنرانی ترامپ را درباره سیاست خارجی بررسی می‌کند که جالب است. نخست می‌نویسد ترامپ احتمالا به اتحادهای آمریکا در اروپا و آسیا پایان خواهد داد، زیرا معتقد است آمریکا نباید هزینه‌های سایر کشورها را بپردازد. دوم، ترامپ نظریه منزوی‌کردن ایالات متحده را مطرح کرده است. معتقد است ایالات متحده منافع خود را بسیار گسترده تعریف کرده و بیشتر منافع خود را در حمایت از دوستان و کشورهایی هزینه می‌کند که نفعی برای آمریکا ندارند. سومین مورد، ترامپ به دنبال بهبود روابط آمریکا با چین و روسیه است. هرچند دو، سه بار علیه چین و محصولات چینی سخن گفته است. چهارم، گروه هدف ترامپ نظریه‌پردازان روابط بین‌الملل جمهوری‌خواه نیستند، بلکه به دنبال نظریه‌پردازان داخلی واقع‌گراست. بنابراین نفع تجاری، مدنظر اصلی ترامپ است. پنجم، ترامپ به سیاست خارجی بسیار شخصی نگاه خواهد کرد. درصورتی که بقیه چنین اجازه‌ای را به او نخواهند داد. این مؤسسه در مقاله دیگری گفته سیاست خارجی ترامپ فقط حدس و گمان است، زیرا او در نطق‌های انتخاباتی خود حرف‌های ضدونقیض زیادی زده است. محورهای سیاست خارجی ترامپ بازگشت قدرت ایالات متحده برای نقش مؤثر در سیاست‌های همه کشورهای جهان است. هر وقت رؤسای‌جمهور آمریکا چنین می‌گویند، به آن مفهوم است که کشورهای مشابه ایران را تهدید می‌کنند، اما درعین‌حال نباید فراموش کرد رویکرد ترامپ بنیادگرایی است و این گروه‌ها در اروپا مخالف مجموعه‌ای مانند داعش هستند و از آنجا‌ که کشورهایی مانند عربستان و ترکیه از داعش دفاع کرده‌اند، مزیت نسبی ایران در مقایسه با رقبای منطقه‌ای بهتر خواهد بود. درعین‌حال باید گفت ما مشکل بزرگ‌تری در بخش اقتصادی داریم. مشکل، خودمان هستیم. ما سیاست یکسانی در قبال آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها نداریم. بنابراین تا وحدت ملی در سیاست‌های خارجی و اقتصادی خارجی ایجاد نکنیم، خود ماییم که به خودمان ضرر می‌زنیم نه دیگران. بنابراین هر کدام از این دو کاندیدا روی کار بیایند، سیاست‌های دولت ایران است که می‌تواند به سمت توسعه اقتصادی یا عکس آن حرکت کند.

در همین رابطه