رادیو مجازی اتاق ایران - 12 آبان 1403

انتظارات از اینستکس و چالش‌های آن

شرکت‌های اروپایی که از طریق اینستکس با ایران مراوده خواهند داشت، شرکت‌های کوچکی خواهند بود که حتی این شرکت‌ها برای تجارت با ایران به حمایت دولت‌شان نیاز دارند و شرکت‌های بزرگ اروپایی نیز به دلیل حجم مبادلات گسترده با آمریکا و ترس از جریمه‌های آمریکا با ایران کار نخواهند کرد.

فریال مستوفی

عضو هیات نمایندگان اتاق ایران
12 مرداد 1398
کد خبر : 29742
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

چرا اینستکس هنوز به مرحله عملیاتی نرسیده است؟ ارزیابی‌ها نشان می‌دهد این مکانیزم نخستین باری است که در دنیا پیش‌بینی شده و تجربه مشابه قبلی در این زمینه تاکنون وجود نداشته است. بنابراین اجرایی کردن آن مستلزم جزئیاتی است که به‌ سادگی میسر نیست و با چالش‌های اجرایی رو‌به‌رو خواهد بود. ایجاد سازوکار نوین مالی برای نقل‌ و انتقالات پولی که با مکانیزم‌هایی پیش‌تر تعبیه شده است با اینستکس هیچ‌ وجه اشتراک و تشابهی ندارد، زیرا پیچیدگی‌های خاص خود را دارد و در مرحله عملیاتی شدن چندان آسان نیست. با این وجود، اینستکس به‌رغم تمام چالش‌های آن، ظرفیت‌هایی دارد که در صورت حفظ فشار ایران بر اروپا می‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد. برای مثال، ایران باید از اینستکس بخواهد تا برای تسهیل معاملاتی که در بستر اینستکس انجام خواهد پذیرفت، یک بانک اروپایی مشخص کند و یک خط اعتباری به اینستکس تخصیص یابد. همچنین باید لیست کالاهای قابل خرید در اینستکس بر اساس یک معیار کاملا روشن تدوین شود.

یکی دیگر از چالش‌های عملیاتی شدن اینستکس، پذیرفتن ریسک تجارت با ایران توسط شرکت‌های بزرگ اروپایی است که به دلیل ترس از جریمه‌های آمریکا یا از دست دادن بازار خود در آمریکا، صورت نمی‌پذیرد. بنابراین باید پذیرفت که مراودات اینستکس با ایران در سطح شرکت‌های کوچک و متوسط اروپایی که مراوده خاصی با آمریکا ندارند، انجام‌پذیر خواهد بود. موضوع دیگری که برای عملیاتی شدن اینستکس لازم است، تطبیق ایران با استانداردهای بین‌المللی است. بنابراین مصوب کردن FATF و پالرمو اقداماتی است که باید برای اجرای موثر اینستکس در نظر گرفته شود. حال این سوال مطرح است که تجار ایرانی از اینستکس چه انتظاراتی دارند؟ انتظارات به این‌گونه است که در زمینه‌هایی که آمریکا با اعمال تحریم راه را برای ایران مسدود کرده، زمینه‌ای برای جبران به وجود آید. توقع این است که از طریق این سازوکار، مراودات تجاری بینایران و اتحادیه اروپا و مشخصا آنچه را که در برجام مورد توجه بوده و بخش مهمی از آن به خاطر تحریم‌های آمریکا تحت تاثیر قرار گرفته، عملیاتی شود.

اتحادیه اروپا خواهان این است که ایران در برجام بماند. از طرف دیگر باید به این موضوع توجه داشت که باقی ماندن ایران در برجام، تضمینی برای عملیاتی شدن اینستکس توسط اتحادیه اروپا در راستای تحقق کامل خواسته‌‌های ایران نیست. همان‌گونه که قبلا ذکر شد، شرکت‌های اروپایی که از طریق اینستکس با ایران مراوده خواهند داشت، شرکت‌های کوچکی خواهند بود که حتی این شرکت‌ها برای تجارت با ایران به حمایت دولت‌شان نیاز دارند و شرکت‌های بزرگ اروپایی نیز به دلیل حجم مبادلات گسترده با آمریکا و ترس از جریمه‌های آمریکا با ایران کار نخواهند کرد. بنابراین این سازو کار با انتظارات تجار ایرانی ایران فاصله قابل توجهی دارد و اینجاست که ایران باید براساس منافع خود عمل کرده و به درستی تصمیم‌گیری کند. باید توجه داشت که اینستکس به چند دلیل نمی‌تواند به اقتصاد ایران که درگیر چالش‌های جدی است، کمک چندانی کند. اول اینکه اینستکس کالاهایی که تحت تحریم آمریکا هستند را پوشش نمی‌دهد؛ نفت و فرآورده‌های نفتی که با اختلاف فاحش نسبت به سایر کالاها مهم‌ترین اقلام صادراتی ایران به اروپا محسوب بوده‌اند نیز اکنون در فهرست کالاهای تحریمی قرار دارند. بنابراین ایران باید پافشاری کند که اینستکس به جز اقلام بشردوستانه اقلام دیگر را نیز پوشش دهد و مکانیزمی باشد که امکان تجارت همه کالاهای مجاز طبق برجام فراهم شود و این انتظاری است که تجار ایرانی از اینستکس دارند.

در این بین بعضی معتقدند اینستکس مشابه سیاست نفت در برابر غذا است که در مورد عراق به انجام رسید. باید دید این ادعا تا چه حد درست است. اینستکس نفت در برابر غذا نیست، چون فعلا نفتی در آن فروخته نمی‌شود که پولش به غذا یا چیز دیگر تبدیل شود. اگر نفت و فرآورده‌های نفتی را از اینستکس حذف کنیم، این سازوکار مالی حتی در مقایسه با برنامه نفت در برابر غذا -که سازمان ملل در سال ۱۹۹۵ برای عراق راه‌اندازی کرد- نیز به مراتب محدودتر خواهد بود. بنابراین تحریم‌های فعلی را باید متفاوت از ماهیت برنامه «نفت در برابر غذا» دانست. ماهیت و هدف تحریم‌ها در آن زمان بسیار متفاوت از تحریم‌های امروزی است و تحریم‌های ثانویه آمریکا وسیله‌ای برای تحت فشار گذاشتن ایران برای پذیرفتن تعهدات کلان‌تری است و بنابراین مقایسه آن با سازوکار برنامه نفت در برابر غذا مقایسه درستی نیست. فلسفه ایجاد اینستکس، در ابتدا حمایت از مبادلات ایران و اتحادیه اروپا در مقابل تحریم‌های آمریکا بوده است.

اما با اعلام آمریکا مبنی بر اینکه مبادلات اینستکس صرفا می‌تواند اقلام بشردوستانه را شامل شود، این مکانیزم در حد انتظاراتی نیست که ایران داشته، بنابراین امیدواریم که در فازهای بعدی، این روند به سایر تبادلات تجاری از جمله نفت تعمیم ‌یابد. آنچه به نظر می‌رسد این است که باید به اینستکس زمان داد و در روند پیش‌رو با واقع‌بینی بیشتر پیش رفت. با توجه با اینکه در فاز اولیه، مراودات صرفا به اقلام بشردوستانه اختصاص دارد، بنابراین نباید انتظار حجم مبادلاتی بالایی داشت و در این سطح، مراودات در حد میلیون دلار خواهد بود. در این بین می‌توان شرکت‌های کوچک و متوسط اروپایی را به استفاده از مکانیزم اینستکس ترغیب کرد. زیرا شرکت‌های کوچک اروپایی که حجم بالایی از مبادله را با آمریکا ندارند، از اینستکس برای تجارت با ایران استقبال می‌کنند، درحالی‌که شرکت‌های بزرگ به دلیل رابطه با آمریکا، برای تجارت با ایران ریسک نخواهند کرد. با فرصت دادن به طرف‌های اروپایی و ایجاد اعتماد می‌توان انتظار تعاملات مثبت داشت هر چند در این خصوص باید منافع بلندمدت ایران حفظ شود و این موضوع با مدیریت کارآمد بخش خصوصی به بهترین نحو هدایت شود.

در همین رابطه