در ادبیات توسعه، حکمرانی خوب موضوع مهم و اساسی تلقی میشود. حکمرانی مجموعهای از اقدامات فردی و نهادی، عمومی و خصوصی برای برنامهریزی و اداره مشترک امور است و فرآیند مستمری از ایجاد تفاهم میان منافع متفاوت و متضاد است که در قالب اقدامات مشارکتی و سازگار حرکت میکند و شامل نهادهای رسمی و ترتیبات غیررسمی و سرمایه اجتماعی شهروندان است (UN-HABITAT,2002,p5). هنگامیکه واژه حکمرانی بهکاربرده میشود باید به دو نکته توجه شود: نخست اینکه، حکمرانی، حکومت نیست. حکمرانی بهعنوان یک مفهوم، مشخص میسازد که قدرت در داخل و خارج از اقتدار رسمی و نهادهای حکومت وجود دارد. غالباً، حکمرانی سه گروه اصلی از بازیگران را شامل میشود: حکومت، بخش خصوصی و جامعه مدنی. دوم اینکه، حکمرانی بر «فرآیند» تأکید دارد و مشخص میسازد که تصمیمات با توجه به روابط پیچیده بین تعدادی از بازیگران با اولویتها و سلایق متفاوت گرفته میشوند. حکمرانی، توافقی را بین اولویتها و سلایق رقیب و متضاد برقرار میکند و این، اساس و شالوده مفهوم حکمرانی است (UN-HABITAT,2002,p6).
برای اداره امور عمومی دو پارادایم وجود دارد: در پارادایم نخست که حکومت نام دارد مسئولیت تمام امور را بر عهده دارد. حکومت موظف است که تمام خدمات را برای جامعه مدنی و یا شهروندان فراهم کند. در پارادایم دوم که حکمرانی نام دارد مسئولیت اداره عمومی میان سه نهاد حکومت، جامعه مدنی و بخش خصوصی تقسیمشده است، ضمن آنکه هر سه بخش مذکور در تعامل با یکدیگر قرار دارند بهگونهای که ضعف و قدرت بیشازحد یکی از آنها تعادل اجتماعی را بر هم خواهد زد. لذا ایجاد ارتباط و تعادل لازم و تفکیک وظایف هر یک از این سه بخش امکان بهتر زیستن را در یک جامعه مطلوب فراهم خواهد کرد (ایمانی جاجرمی و دیگران، ۱۳۸۱، ص ۹).
اصول بنیادین حکمرانی خوب که جهانیاند شامل احترام به حقوق بشر و حقوق زنان، رعایت اصل حاکمیت قانون، وجود فضای آزاد سیاسی، مشارکت، مدارا، تساهل و بردباری، پاسخگویی، شفافیت و کارآمدی و مؤثر بودن نظام اداری است. مباحث مربوط به حکمرانی خوب بسیار گستردهاند و شامل موضوعاتی مختلفی میشود. موضوع مدیریت بحران یکی از موضوعاتی است که تعامل و همکاری هر سه نهاد حکومت، جامعه مدنی و بخش خصوصی را در قالب مفهوم حکمرانی ایجاب مینماید. تعداد ذینفعان متفاوت، اولویتها، منافع و سلایق متفاوت و گاها متضاد باهم و پیچیده در میان آنان طلب میکند فرآیندی برای توافق میان ذینفعان مختلف طراحی و اجرا گردد یعنی همان حکمرانی خوب، تا بحران مدیریت شود و کمترین هزینه (ازنظر اقتصادی، اجتماعی و توسعهای) برحسب مکان و فعالیت وارد شود.
فرآیند پیشبینی و پیشگیری از وقوع بحران، برخورد و مداخله در بحران و سالمسازی بعد از وقوع بحران را مدیریت بحران گویند. مدیریت بحران علمی کاربردی است که بهوسیله مشاهده مستمر و هوشمند بحرانها و تجزیهوتحلیل آنها در جستجوی یافتن ابزاری است که بهوسیله آنها بتوان از بروز بحرانها، پیشگیری نمود و یا در صورت بروز آن در خصوص کاهش اثرات آن آمادگی لازم امدادرسانی سریع و بهبودی اوضاع اقدام نمود. درواقع بحران نیازمند مدیریت است، ازاینجهت که بحرانها آثار مخربی دارند و مردمی که تا قبل از بحران نیازمند کمک (انواع کمکهای مالی و غیرمالی) نبودند بهمحض وقوع بحران نیازمند کمک میشوند و ماهیت و پیامدهای آن ممکن است بلندمدت بوده و برخی هم قابل جبران نباشد. بحران، حادثهای که بهطور طبیعی و یا توسط بشر بهطور ناگهانی و یا بهصورت فزاینده به وجود میآید و سختی و به مشقتی به جامعه انسانی بهگونهای تحمیل نماید که جهت برطرف کردن آن نیاز به اقدامات اساسی و فوقالعاده است. حال این بحران میتواند ناشی از حوادث غیرطبیعی (ساخته دست بشر) و طبیعی باشد. با توجه به ویژگیها و خصوصیات بحران و پیامدهای آن (جانی، مالی و اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، محیط زیستی و توسعهای)، مدیریت بحران نه انتخاب بلکه ضرورت است. چراکه برخلاف مدیریت ریسک، که شامل ارزیابی تهدیدهای احتمالی و پیدا کردن بهترین راه جلوگیری از وقوع آن است، مدیریت بحران شامل برخورد با تهدیدها قبل، در حین و پس از وقوع بحران است. ازاینرو داشتن بینش و رویکرد بحران محور منجر به آن میشود که با خردورزی و بهکارگیری دانش و علوم مختلف و مرتبط با بحران با رویکرد سیستمی در مورد سناریوی بدترین حالتهای قابل وقوع و درعینحال ارائه راهحلهای بیشمار بیانجامد. رویکرد سیستمی به همان معنای حکمرانی خوب است که هر سه رکن آن باهم در مدیریت بحران مشارکت فعال دارند.
در میان بحرانهای مختلفی که اتفاق میافتد اپیدمی بیماری یکی از بحرانهایی است که همواره در طول تاریخ بشریت پیامدها و آثار نامطلوبی به همراه داشته بهخصوص از جنبه جانباختگان و از دست دادن سلامتی افراد همواره موردتوجه بوده است. بهعنوان نمونه شیوع سندرم حاد تنفسی سارس در مارس 2003، تقریباً زندگی 8588 انسان را تحت تأثیر قرار داده و 724 مورد مرگومیر در سراسر جهان را به همراه داشت. در حال حاضر نیز ویروس کووید 19 که از خانواده کروناویروس است در دسامبر ۲۰۱۹ در شهر ووهان چین با همهگیری در انسان شیوع پیدا کرد و در حال حاضر 209 کشورهای جهان را با خود درگیر نموده است. تعداد زیادی جان باختند، وضعیت اقتصادی کشورها رو به وخامت گذاشت، کمبود امکانات بهداشتی جلوهگر شد، تأمین امنیت غذایی و رفاه در معرض خطر قرارگرفته و بسیاری پیامدهای دیگر که هر روز جهان شاهد آن است و تهدیدی برای زندگی بشری است.
در ایران نیز شیوع این ویروس رسماً در تاریخ ۲۹ بهمن ۱۳۹۸ تأیید شد و همه استانهای کشور درگیر آن شدهاند. گستردگی شیوع ویروس در تمامی استانهای کشور نیازمند مدیریت هوشمند و کارآمد است تا در زمان مناسب، اقدام مناسب برای کنترل و مدیریت بحران اعمال شود. آنچه مسلم است الگو و شیوه مدیریت بحران برحسب مناطق و شهری و روستایی با توجه به عوامل مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، زیرساختها، اقلیم و جغرافیا و مؤلفههای تهدیدکننده شیوع بیماری بایستی متفاوت باشد. طراحی این الگوها و پیادهسازی، نظارت، کنترل و ارزیابی آن بهطور یقین توسط حاکمیت بدون مشارکت سازمانهای مردمنهاد، بخش خصوصی و مردمی امکانپذیر نخواهد بود. مقابله با ویروس کرونا مشارکت جمعی نیاز دارد چون پیشگیری، قطع زنجیره انتقال ویروس، درمان و کاهش تهدیدها (اقتصادی و غیراقتصادی)، با "فردیت" انجام نمیشود، بایستی همه "مشارکت" کنند. شاید این تجربه ما را بعدازاین به سمت مشارکت بیشتر سوق داده و فردیت کمتر شود. به عبارتی حکمرانی خوب عملیاتی شود.
کنترل و مدیریت بحران شیوع ویروس کرونا در مناطق روستایی به چهار دلیل نیازمند مشارکت همه و حکمرانی خوب است. چرا؟
1: آنکه بر اساس آمار سرشماری سال 1395 در حدود 26 درصد جمعیت کشور در حدود 21 میلیون نفر در مناطق روستایی و عشایری زندگی میکنند. توزیع جمعیت روستایی حاکی از آن است که سهم جمعیت روستایی برحسب استان متفاوت است بهطوریکه بیشترین سهم جمعیت روستایی از کل جمعیت مربوط به استان سیستان و بلوچستان با 51 درصد سهم و کمترین با 5 درصد به استان قم اختصاص دارد. توزیع جمعیت و پراکندگی جمعیت در روستاهای مختلف نیازمند سیستم هوشمند و آنلاین برای مدیریت بحران شیوع ویروس کرونا و کاهش مبتلایان و افرادی است که جان خود را از دست میدهند. توجه به این نکته اهمیت دارد که توزیع این 21 میلیون نفر جمعیت روستایی در ۶۲۲۸۴ روستاست که مسافت و دروی آنان تا مراکز شهری و دسترسی به جاده برای رسیدن به شهر ازجمله تهدیدهای مبارزه با ویروس کرونا در مناطق روستایی است. گسترش چتر حمایتی (بهداشتی، درمانی، معیشتی و رفاه) برای این جمعیت با پراکندگی روستاها نیازمند مشارکت نهادهای مردمنهاد، بخش خصوصی و مردم است.
2: تعدادی از روستاهای کشور فاقد دسترسی به خدمات و امکانات بهداشتی در روستا و دسترسی به آب آشامیدنی سالم و آب برای شستشو میباشند. این روستاها هم از منظر دریافت اطلاعات و آگاهی در خصوص بیماری کرونا و هم توصیههای بهداشتی از طریق خانه بهداشت در محرومیت هستند و در صورت ناقل بودن به بیماری به دلیل ارتباطات زیاد روستاییان باهم میتوانند در سطح وسیعی بیماری را منتشر نمایند. ازاینرو ضرورت دارد توجه ویژه به این روستاها شود. به دلیل عدم انتشار اطلاعات مرتبط به امکانات و تأسیسات آبادیهای کشور در سرشماری سال 1395 نمیتوان تصویری از وضعیت امکانات بهداشتی روستاها ارائه نمود اما مشاهدات میدانی حاکی از آن است که در برخی روستاهای کشور این امکانات در دسترس نیست. بر اساس اطلاعات سرشماری سال 1390 بهعنوان نمونه برای استان سیستان و بلوچستان از 6553 آبادی دارای سکنه 15.4 درصد دارای خانه بهداشت،3.4 درصد دارای مرکز بهداشتی و درمانی،1.2 درصد دارای پایگاه بهداشت روستایی، 2.9 درصد دارای سامانه تصفیه آب میباشند. برای استان مرکزی از 1210 آبادی دارای سکنه 35.7 درصد دارای خانه بهداشت،11.5 درصد دارای مرکز بهداشتی و درمانی،3.7 درصد دارای پایگاه بهداشت روستایی و 23.6 درصد دارای سامانه تصفیه آب میباشند. این نمونهای از کمبود امکانات بهداشتی در مناطق روستایی است. تهیه امکانات بهداشتی و توزیع آن، ترویج و اطلاعرسانی در خصوص ویروس و راههای مقابله با آن در خانه و محل کار برای این گروه از روستاییان با توجه به محدودیت نیروی انسانی و مالی دولت و توجه به زمان و از دست ندادن فرصتها، نیازمند مشارکت جامعه مدنی است.
3- گسترش ویروس و ترس و واهمه ناشی از آن در روستاها و توجه کمتر دولت به آنها ممکن است باعث تخلیه برخی روستاها شده که کانونهای تولید بخش کشاورزی است که هم امنیت غذایی و هم برقراری امنیت منطقه به دلیل تخلیه روستا را دچار مشکل ساخته و هزینه دولت برای برقراری امنیت را دوچندان میسازد. بهخصوص این موارد در استانهای مرزی کشور همانند سیستان و بلوچستان که از امکانات حداقلی بهداشتی مواجه هستند تهدید خطر جانی را شدید مینماید. ازاینرو ضرورت دارد با حضور سازمانهای مدنی و بخش خصوصی توزیع عادلانهتری از حمایتهای اجتماعی از روستائیان کشور رقم بخورد که جابجایی جمعیت کمتر اتفاق بیفتد.
4- هزینههایی (آشکار و پنهان) که دولت بهمنظور درمان بیماری متقبل میشود از منابع درآمدی کشور است که میتوانست سرمایهگذاری برای افزایش قدرت و توان بهداشتی جامعه شهری و روستایی شود. بنابراین برای کاهش این هزینهها ضرورت دارد از شیوع آن جلوگیری شود. به عبارتی پیشگیری در اولویت قرار داده شود. پیشگیری به دلیل گستردگی موضوعات آن نیازمند همکاری میان حاکمیت، سازمانهای مردمنهاد و بخش خصوصی است.
از طرف دیگر، شیوع ویروس کرونا و بیماری حاصل از آن تنها یک پدیده پزشکی نیست بلکه پدیده انسانی، اجتماعی، اقتصادی و توسعهای است که در صورت نبود یک سیستم مدیریت هوشمند و روزآمد هزینههای فراوانی به کشور تحمیل نموده که در کوتاهمدت و میانمدت آن هزینهها قابل جبران نیست. لذا ضرورت دارد حکمرانی خوب بهمنظور مدیریت بحران شیوع ویروس کرونا در مناطق روستایی کشور شکلگرفته و این مهم با همکاری دولت با جامعه محلی، نهادهای مدنی، بخش خصوصی امکانپذیر است. یکی از اصول حکمرانی خوب روستای، مشارکت و جلب کمکهای مردمی در تصمیمسازیها، تصمیمگیریها، اجرا و نظارت بر فعالیتها و اقدامات حکومتها در مواجه با مدیریت بحران کروناویروس هست. توصیههای بینالمللی توجه به این نکته توجه شده است که کشاورزان خردهپا و فقرا در شرایط بحران ویروس کرونا ازجمله اقشار آسیبپذیر بوده که نیازمند حمایتهای اجتماعی هستند. فائو توصیه میکند که سازوکارهایی برای کمک به این گروه از افراد جامعه توسط دولتها طراحی و پیادهسازی شود، سازوکارهایی که ممکن است با توجه به شرایط موجود نیاز به تغییر و اصلاح داشته باشد و یا ایجاد سازوکار جدیدی را ضرورت بخشد. بر اساس اطلاعات فائو 80 درصد فقرای جهان را کشاورزان خردهپا تشکیل میدهند که در مناطق روستایی ساکن هستند. کشاورزان خردهپا با مشکلات بسیاری ازجمله تأمین مالی و سرمایه در گردش، بهره روی، تأمین معیشت و رفاه روبرو بوده و در شرایط بحرانی ویروس کرونا نیازمند حمایت اجتماعی هستند. حمایت اجتماعی مؤثر، کارآمد و هدفمند که با مشارکت حاکمیت، جامعه مدنی و بخش خصوصی برای ادامه و پایداری تولید، تأمین معیشت، سلامت خانواده و امنیت غذایی کشور موردنیاز است. توجه به سازوکارهایی که بتواند حکمرانی خوب را پیادهسازی نماید ازجمله اولویتهای شرایط کنونی جامعه ماست.