تصمیمگیریهایی که بر مبنای اطلاعات ناقص یا غیرواقعی باشد، به جای اصلاح میتواند تخریب و بازدارندگی بههمراه داشته باشد، بهطوری که در بحثهای مدیریت استراتژیک یا برنامهریزی در عرصههای مختلف، گفته میشود حدسها و گمانهای عالمانه به مراتب بهتر از آمارهای غیرقابل استناد و غیر واقعی است. بنابراین ضعف در نظامهای آماری دلایل مختلفی دارد. در ایران یکی از مشکلات در این زمینه نبود ساختارهای نظام مالی است.
البته مشکلات بعدی که شامل ما میشود، مشکلات فرایندی است که به روشها و دیدگاههای جمعآوری اطلاعات آماری مربوط میشود که بعضی از آنها عقبه علمی لازم را ندارد. به عنوان مثال، حتی در دادههای پایهای(Data Base) که مهمترین آن جمعیت است، شاهد هستیم که قبل از انقلاب و بعد از جنگ، تفاوتهای معناداری میان جمعیت بر اساس دادههای مربوط به ثبت احوال، وزارت بهداشت و ستاد بسیج اقتصادی وجود داشته و این اختلاف بالای ۱۰ درصد انحراف را نشان داده است. نکته مهم دیگر اینکه در نظام محاسباتی اطلاعات آماری موضوعات علمی صحیحی به کار گرفته شده است، اما در جمعآوری اطلاعات عدم استفاده از شیوههای عالمانه و علمی باعث شده تا انحرافاتی را در قوای مختلف و نه صرفا در قوه مجریه، مشاهده کنیم. نکته بعدی نوع تعریف و نوع جمعآوری اطلاعات شاخصها و معیارهایی است که در آمارها به کار گرفته میشود.
این موضوعات باعث میشود تفاوت میان اعلام آمارها دولتمردان و سیاستمداران مشخص شود. شاخصهای تورم، رونق، رشد اقتصادی و... در سالهای اخیر نشان میدهد اطلاعات آماری باید به صورت تقابلی در کنار هم بررسی شود که بر مبنای اصول علمی شناخته شده و تجربیات علمی قابل قبول انتخاب اصلی و اصلح صورت بگیرد که هنوز ما اینطور عمل نکرده ایم. بنابراین شاهد انحرافات در آمارهای اعلامی هستیم. نکته مهمتر نبود نظام آمار این است که دادههای خام باید به صورت علمی طبقهبندی و موضوعبندی شوند که بعد به سطح دیگری منتقل شوند که به آن اطلاعات آماری میگوییم.
ما در جمعآوری دادههای خام بعضا در تصادفات، مرگ و میر و... دادههای خام فراوان و قابل استنادی داریم، اما متاسفانه در توزیعبندی انحرافاتی مشاهده میشود. مهمترین حالت که داده خام(Data) به یک شناخت از پدیده میرسد، دانش(knowledge) است که تفاوت آن با اطلاعات(information) تحلیلهای تخصصی و عالمانه است. به عنوان مثال، متخصصان برای تحلیل آمار تصادفات، با اینکه دادههای خام را طبقهبندی میکنند عامل تصادفات را به عامل انسانی یا وسیله نقلیه تقسیمبندی میکنند و بعد تحلیلهای آماری خود را ارائه میدهند. ما در تحلیلهای آماری خود ضعف بنیادی داریم. این ضعف در آمارهای مربوط به تورم، بیکاری و... دیده میشود. اینکه تمرکز بر کدام مرکز اطلاعات آماری باشد، باید گفت قطعا مرکز آمار بهترین مرجع است. هم اکنون در ایران این هماهنگیها را به عنوان چالش داریم که معتقدم چالش اصلی نبود یک نظام آماری مناسب، قابل استناد و قابل اعتماد است. البته این مساله ساماندهی مجدد قابل اصلاح است.