برای رسیدن به تولید دانش بنیان مسیر سخت و طولانی در پیش داریم.
تولید دانش بنیان سه رکن اساسی دارد:
1- قرار گرفتن در زنجیره ارزش جهانی تولید و تجارت
2- جابجایی ساده و مطمئن نهاده های تولید در اکوسیستم تولید و تجارت
3- زیربنای انسان
• قرار گرفتن در زنجیره ارزش جهانی تولید و تجارت از دو جهت برای تولید دانش بنیان حائز اهمیت است. اول اینکه تولید دانش بنیان به شدت نسبت به صرفه ناشی از مقیاس حساس است و تنها در سطح یک بازار جهانی شده به لحاظ اقتصادی معنادار خواهد شد و دوم اینکه رقابت پذیری تولید دانش بنیان نیاز به استفاده بهینه از انباره دانش و فناوری موجود بشری برای کنترل هزینه ها دارد. در واقع تعقیب ایده «خودکفایی» از سوی مسئولان در کنار روابط پرتنش با جهان موانع اصلی قرار گرفتن ایران در زنجیره ارزش جهانی تولید و تجارت است و یکی از موانع پیش روی تولید دانش بنیان
• جابجایی ساده و مطمئن نهاده های تولید بیش و پیش از هر چیز به کیفیت حکمرانی اقتصادی باز می گردد. اساس این جابجایی علامتدهی سیگنال بهره وری به سرمایه است و انتقال این علامت از طریق نظام قیمت و نظم طبیعی بازار صورت می گیرد. اگر می خواهیم سیگنال بهره وری هادی تصمیمات بازیگران نظام اقتصادی ایران باشد باید دولت از اخذ مالیات تورمی بی رویه، مداخله در نظام قیمتی و نظم طبیعی بازار جدا خودداری کند.
همچنین جایجایی سریع و راحت نهاده های تولید نیازمند عرضه خدمات عمومی با کیفیت در حوزه اقتصادی است که استانداردهای حاکمیت شرکتی، ضمانت اجرایی قراردادها، کارایی بازار دارایی های نامشهود و بازارهای مالی، بویژه بازار ریسک (که در حال حاضر در ایران عملا وجود ندارد) ارتقا یابد.
• در مورد زیربنای انسانی هم باید مراقب باشیم که گرفتار اشتباهات محاسباتی نشویم. بسیار ناصحیح است اگر قرار باشد هر فارغ التحصیل مقطع تحصیلات تکمیلی هردانشگاه بی کیفیتی را سرمایه انسانی در نظر بگیریم. سرمایه انسانی ملتی مرفه با تحصیلات ابتدایی و متوسطه با کیفیت، دانشگاه هایی در اتصال به شبکه جهانی نهادهای آکادمیک و فرهنگ و جامعه ای آزاد و پویا و شکوفا است که قادرند تنازعات طبیعی تعاملات اجتماعی را به تعادل ظریفی از همکاری و رقابت تبدیل کنند.
در جمعبندی حرکت به سوی تولید دانش بنیان جهتگیری خوبی است اما مقیاس این هدفگذاری سال نیست؛ دهه و نسل است.
مهمترین باید و نباید های موضوع هم در حال حاضر به دولت (در معنای وسیع کلمه) باز می گردد:
- دولت باید از ایجاد تنش در سطح بین المللی پرهیز کند و با جامعه بین الملل راه صلح و دوستی پیش بگیرد.
- از دخالت در نظم طبیعی بازار و نظام علامتدهی قیمت و توزیع سوبسید فله ای و وضع موانع ساختاری در تجارت داخلی و خارجی خودداری کند.
- از کارفرمایی و حمایت مستقیم پروژه های هایتک جدا خودداری کند.
- از حیف و میل اموال ملی و بر هم زدن نظم بازار از طریق توزیع وام کم بهره و تسهیلات مشابه میان شرکتهای مدعی تولید دانش بنیان به شدت پرهیز کند.
- از مداخله در تنظیم هنجارهای فرهنگی و اجتماعی دست بکشد و اجازه دهد «بازار آزاد ایده ها» مانند تمام کشورهای توسعه یافته ساختارهای اجتماعی و فرهنگی را شکل دهند.
امر خصوصی جمعی و اجتماعی را به رسمیت بشناسد، امر سیاسی را زیرمجموعه امر اجتماعی ببیند و نه برعکس و بخاطر داشته باشد سیاستمداران نه می توانند و نه شایسته اند که همزمان نقش رهبران و گروه های مرجع اجتماعی و فرهنگی جامعه را ایفا کنند.
- در کنار این موارد بهبود کیفیت خدمات عمومی برای ارتقای ضمانت اجرایی قراردادها و توسعه و ارتقای کارایی بازارهای دارایی نامشهود و بازار ریسک را در دستور کار قرار دهند.
با تعقیب چنین مسیری می توان امیدوار بود که در مقیاس 2 تا 3 دهه، کشور جایگاه قابل ملاحظه ای در اکوسیستم تولید دانش بنیان پیدا کند.