در کشور هند، سهم کشاورزی در اقتصاد ملی در حدود ١٥ است. اهمیت بخش کشاورزی از نظر اقتصادی و اجتماعی بسیار فراتر از این شاخص است. اول اینکه نزدیک به سهچهارم از خانوادههای هند به درآمد روستایی وابسته هستند. دوم، اکثر افراد فقیر (٧٧٠ میلیون نفر یا حدود ٧٠ درصد) در مناطق روستایی ساکن هستند. سوم، امنیت غذایی هند بستگی به تولید محصولات زراعی و همچنین افزایش تولید میوهها، سبزیجات و شیر با توجه به تقاضای جمعیت روبهرشد و افزایش درآمد دارد. از این رو به یک بخش کشاورزی رقابتی، متنوع و پایدار و همپا با رشد و سرعت مناسب نیاز است.
از طرف دیگر هند یک کشور مهم از نظر کشاورزی در جهان محسوب میشود. هند بزرگترین تولیدکننده جهان از نظر شیر، حبوب، ادویهجات و ترشیجات بوده و دارنده بزرگترین گله گاو جهان (گاومیش) و همچنین بزرگترین منطقه تولید گندم، برنج و پنبه در دنیاست. دومین تولیدکننده بزرگ برنج، گندم، پنبه، نیشکر، ماهی پرورشی، گوشت گوسفند و بز، میوه، سبزیجات و چای است. این کشور دارای ١٩٥ میلیون هکتار زیر کشت که در حدود ٦٣ درصد دیم هستند، (در حدود ١٢٥ میلیون هکتار) و در حدود ٣٧ درصد کشت آبی است (حدود ٧٠ میلیون هکتار). علاوه بر این، جنگل در حدود ٦٥ میلیون هکتار مساحت هندوستان را پوشش میدهد. دولت هندوستان برای ارتقا و توسعه پایدار بخش کشاورزی و روستایی، مقابله با چالشهای بخش کشاورزی و روستایی و حضور قدرتمندتر در بازار جهانی از ابزارهای مختلف سیاستی استفاده میکند. یکی از چالشهای بخش کشاورزی هندوستان، کوچکمقیاسبودن آن است بهطوریکه در سال ١٩٧١ میانگین سطح زیر کشت حدود ٢,٣ هکتار بوده که این رقم به ١.٣ هکتار در سال ٢٠٠١ رسید. کوچکبودن اراضی، موضوعات توسعه پایدار کشاورزی و روستایی را با چالش مواجه میکند. یکی از این موضوعات مدیریت آب است. هند به دلیل جمعیت زیاد برای شرب و فعالیتهای اقتصادی (صنعت، خدمات و کشاورزی) نیازمند مدیریت آب است. در بخش کشاورزی، آب یکی از عوامل تولید است. توسعه آبیاری و مدیریت آب برای بالابردن سطح زندگی در مناطق روستایی بسیار مهم است. از سوی دیگر بخش کشاورزی برای تأمین آب مورد نیاز خود با بخش صنعت و مصرف شرب خانوار رقابت داشته و نیازمند مدیریت آب در بخش کشاروزی است.
در بخش کشاورزی، کشاورزان خردهپا در مقایسه با کشاورزان بزرگ دسترسی کمتری به کانال آب در مزارع خود دارند که این موضوع مشکل آب در آینده است. ازاینرو برای بهبود منابع آب و مدیریت آبیاری و زهکشی، برنامهریزی و سیاستگذاری شده است. راهکارهای متفاوتی برای افزایش بهرهوری آبیاری در نظر گرفته شده است. انتقال آب از طریق لولهکشی، استفاده از مکانیسمهای کارآمدتر آبیاری مانند آبیاری قطرهای و مدیریت بهرهبرداری استفاده از آبهای زیرزمینی از جمله این اقدامات است. دیگر اولویتهای اصلی برای مدیریت آب در بخش کشاورزی عبارتاند از: ١) بهکارگیری آبیاری و زهکشی مدرن و مشارکتدادن کشاورزان و سازمانهای دیگر در مدیریت آبیاری؛ ٢) بهبود هزینههای احیا؛ ٣) توجیه هزینههای عمومی و دولتی با اولویت انجام طرحهای با بیشترین بازده؛ ٤) تخصیص منابع کافی برای انجام عملیات تعمیر و نگهداری برای پایداری سرمایهگذاری در بخش آب. تاریخچه سرمایهگذاری در آب که به زمان استقلال هند برمیگردد، هم در بخش دولتی (کانال آبیاری) و هم خصوصی (لولهکشی از چاه) صورت گرفته است. سرمایهگذاری آبیاری باید بر تغییر فناوریهایی مانند بارانی و آبیاری قطرهای و جمعآوری آب باران تمرکز یابد.
بهمنظور تسهیل در این تغییر و بهکارگیری فناوریهای جدید آبیاری برای اعطای «وام زیرساخت» (درحالحاضر به کانال آبیاری) اقدام شده و هزینه دولت مرکزی و ایالتی درخصوص آبیاری کوچک افزایش یافته است. مطالعهای که روی وضعیت یارانه بخش کشاورزی در هندوستان شده، نشان میدهد یارانه دولت برای آبیاری از ٣٩٩.١ کرور روپیه در سال ١٩٨١ میلادی به رقم ١٤٧١١.٧ کرور روپیه در سال ٢٠٠١ بالغ شده است؛ یعنی در این ٢٠ سال حدودا ٣٦ برابر شده است. از برنامه پنجساله اول توسعه هند تا برنامه دهم آن برای آبیاری، یارانه پرداخت شده که مجموع این ١٠ برنامه یعنی ٥٠ سال در حدود ٢٣٨٤٥٢.٧ کرور روپیه است (Harshal A. Salunkhe, Dr. B. B. Deshmush,٢٠١٢). اطلاعات نشان میدهد بخشی از تأمین مالی مدیریت آب در بخش کشاورزی از سوی دولت و به صورت برنامه مدون در طول زمان و مستمر و پایدار برای دستیابی به اهداف مشخص بوده است.