نیروگاههای ایران در شرایط عادی قادر به تولید 70هزار مگاوات برق هستند که البته این میزان در فصل گرم سال بهدلیل روشن شدن سیستمهای سرمایشی کفاف تأمین کل نیاز را نمیدهد، اما در فصل سرما میزان مصرف برق کشور بهشدت افت میکند و نیروگاهها بدون تحمل هیچ فشاری میتوانند ضمن انجام تعمیرات دورهای، برق مورد نیاز کل مشترکان صنعتی، تجاری و خانگی را تأمین کنند. نکته قابل توجه این است که ما در فصل سرما با مشکل ناترازی گاز مواجهیم و نیروگاهها بهدلیل کمبود سوخت قادر به تأمین برق مورد نیاز کشور نیستند.
در این وضعیت، متولیان حوزه انرژی 2حق انتخاب دارند. راه اول این است که بهدلیل کاهش توان تولید برق بهعلت کمبود سوخت در نیروگاهها، مصرف برق را با روشهایی نظیر خاموشی برنامهریزیشده کاهش دهند. راه دوم هم این است که اصل مشکل را هدف بگیرند و بهدنبال مدیریت و اصلاح مصرف گاز باشند.
در راهکار اول، حتی اگر شرکت توانیر و وزارت نیرو بتوانند برق همه مشترکان را بهتناسب قطع کنند و آن درصد محدود مشترک پرمصرف نیز تنبیه شود، دستاورد چندان چشمگیری نخواهند داشت، چراکه در فصل سرمایه از انرژی برق عمدتا برای روشنایی استفاده میشود و بسیاری از مشترکان بهخصوص ثروتمندان که پرمصرف نیز قلمداد میشوند، دارای ژنراتورند و به ازای برقی که بهناچار صرفهجویی میکنند مصرف سایر حاملهای انرژی را افزایش میدهند.
به عبارت دیگر، بهدلیل اینکه نیروگاه سوخت ندارد و نمیتواند برق تولید کند خاموشی برنامهریزیشده اعمال میشود و همین خاموشی باعث افزایش مصرف گاز و گازوئیل میشود و دوباره نیروگاهها به گاز و گازوئیل کمتری دسترسی خواهند داشت.
گرچه برای درمان کمبود برق در فصل سرما در ظاهر باید روی کاهش مصرف برق در مشترکان خانگی ترمز کنیم تا چرخ صنعت هم بچرخد، اما عاقلانهتر این است که روی صرفهجویی سوخت تمرکز کنیم تا نیروگاه مجبور به کاهش خروجی نشود و مشترکان هم در مضیقه قرار نگیرند.
ما سالهاست که در فصلهای مختلف با ناترازی انرژی روبهرو شدهایم و هر بار با برنامههایی از آن گذشتهایم، اما واقعیت این است که ما ناچار به تجدید نظر در سیستم حکمرانی انرژی هستیم و باید ضمن مدیریت و اصلاح الگوی مصرف گاز، روی توسعه نیروگاههای برق تجدیدپذیر با مدلهای مالی و مشارکتی جذاب تمرکز کنیم.
آمارهای رسمی میگویند که در ایران 21میلیون دستگاه بخاری فعال داریم، بخاریهایی که عمدتا در خانههای فاقد عایق حرارتی میسوزند و در بهترین حالت راندمان آنها زیر 60درصد است. ما از سالهای پیش طرح تعویض بخاریهای فرسوده با بخاریهای دارای راندمان بالا را داشتیم. این طرح 24آذر 1388در دفتر معاون اول ریاستجمهوری طرح شد و همچنان در دفتر معاون اول رئیسجمهوری مطرح است، اما پیگیری و اجرا نمیشود.
در آن سوی ماجرا، بهینهسازی و اصلاح 2میلیون موتورخانه کشور نیز که قرار بود هزینه آن را دولت بپردازد، سالهاست به فراموش سپرده شده، در حالی که در دوره سرما با اصلاح بخاریها روزانه 100میلیون مترمکعب و با اصلاح موتورخانهها روزانه تا 90میلیون مترمکعب در مصرف گاز کشور صرفهجویی میشود.
در این میان، ما مبحث19 مقررات ملی ساختمان را داریم که بر صرفهجویی مصرف انرژی از مسیر استانداردسازی ساختمانها تمرکز دارد و هیچگاه نه از سوی ناظر قانونی جدی گرفته شده و نه در سازمان نظام مهندسی. جالب است که اگر پنجرههای قدیمی را با پنجرههای عایقدار جایگزین میکردیم، فقط با اصلاح پوسته ساختمانها میتوانستیم روزانه تا 60میلیون مترمکعب در مصرف گاز صرفهجویی کنیم.
ما وقتی در سالهای متمادی متهمان اصلی هدررفت انرژی، یعنی بخاریهای فرسوده، موتورخانههای ناکارآمد پرمصرف و ساختمانهای عایقنشده را جدی نمیگیریم، بهناچار با هدررفت بالای انرژی و کمبود انرژی مواجه میشویم و مجبوریم در چرخه ناترازی بهدنبال اجرای برنامههایی باشیم که هیچ دردی را درمان نمیکند.