با روی کار آمدن ترامپ و تحولات منطقه، جمهوری اسلامی ایران با شرایط کاملا متفاوتی نسبت به چند ماه گذشته روبهرو شده است. بهنظر میرسد عاجلترین موضوع این روزهای ج.ا. تصمیمگیری درباره چگونگی و نحوه برخورد با دولت ترامپ است. ایران، برخلاف سالهای گذشته، در روزهای اخیر از تریبونهای مختلف اعلام کرده که آماده مذاکره است.
هرچند ترامپ نیز بهدفعات در صحبت خود درباره ایران به مذاکره تقدم داده، لیکن با توجه به مشغلههای روزهای اول ریاستجمهوری و مسائل متقدمتر داخلی و بینالمللی، در حال جمعبندی چگونگی مذاکره با ایران است.
به نظر میرسد ترامپ این بار با اعتمادبهنفس بیشتر و همکاران منطقیتری به مقابله با ایران خواهد آمد و برخی اظهارات وی در مورد جنگ اسرائیل، نظیر «این جنگ ما نیست»، مبین آن است که او کارت سفید به اسرائیل نداده و این بار چندان مطیع لابی اسرائیل نیست.
انتظار میرود تحولات سریع و پیدرپی خاورمیانه و تغییرات اساسی آن در مقایسه با چند هفته قبل و مقایسه امکانات و قدرت ایران قبل و بعد از آن، موجب افزایش واقعبینی و واقعگرایی در مسوولان ایران شده باشد. هرچند فراموشی گذشته برای هر دو طرف دشوار است، لیکن ابعاد و حجم خطرات، مصیبتها و خسارات غیرقابل پیشبینی برخوردهای نظامی برای هر دو طرف، آنها را ناچار خواهد کرد که راهحل مذاکره و نیل به توافق را بهطور جدیتری مدنظر قرار دهند. به نظر میرسد ظرف چند هفته آینده مقدمات مذاکرات فراهم شود.
بدیهی است در چنین مذاکراتی ج.ا. بر مواضع قدیمی خود پای خواهد فشرد؛ هرچند با تحولات منطقه، دست ایران از این نظر چندان پر نیست. از سوی دیگر اوضاع بینالمللی چندان به نفع ایران نیست و مشکلات و کمبودهای داخلی، فشارهای اقتصادی بر مردم، مشکلات ناشی از تورم، قطع ارتباطات بانکی با جهان و تحریم، دائما در حال افزایش فشار بیشتر بر تودههای مردم است که ج.ا. نمیتواند نسبت به آن بیتفاوت باشد.
آمریکا برای ایجاد فشار بیشتر بر ایران دارای امتیازاتی است که مهمترین آن مکانیزم ماشه است که دست آن کشور و کشورهای اروپایی را برای تشدید تحریمها علیه ایران باز گذاشته است.
از سوی دیگر منافع قدرتهای بزرگ نظیر چین و روسیه در ارتباط با آمریکا، در حدی است که گمان نمیرود آنها بهخاطر ایران در مقابل آمریکا بایستند؛ کمااینکه با وجود اینکه هنوز ترامپ سیاست خود را درباره ایران اعلام نکرده، چین خرید نفت خود از ایران را کاهش داده است. ایران باید بداند که در این مذاکره و مواجهه با آمریکا کاملا تنهاست و روی هیچ کشوری نمیتواند حساب کند و در این وادی حتی از حمایتهای لفظی کشوری نیز برخوردار نیست. بلکه برعکس فشارهای مستقیم و غیرمستقیمی از سوی برخی همسایگان و اسرائیل برای فشار بیشتر آمریکا بر روی ایران وجود دارد.
فشارهای داخلی برای الحاق به FATF و رفع و کاهش تحریمها موجب شده است تا امروزه بسیاری از بخشهای حاکمیت و دولت خواهان تغییر سیاست قدیمی و مذاکره، پیوستن به FATF و کاهش تحریمها باشند.
در این مرحله تجزیه و تحلیل و شناخت ترامپ و چگونگی برخورد وی با ایران، برای کشور ما بسیار ضروری است تا بتواند از این مذاکرات با حداقل امتیاز، حداکثر امتیازهای ممکن را کسب کند. نکات زیر درباره برخی ویژگیهای ترامپ در این مذاکرات است که شاید بتواند مورد استفاده تیم مذاکرهکننده ایران قرار گیرد.
-به دلیل تبلیغات انتخاباتی و شعارها و عملکرد دوره قبل ریاستجمهوری، وی همیشه خود را طرفدار صلح و بیزار از جنگ معرفی کرده است. او بهسان یک تاجر کارکشته و مجرب، میتواند بهخوبی از امتیازات غول نظامی، اقتصادی و سیاسی آمریکا در مذاکرات بهرهبرداری کند و کمتر نیازی به تهدیدهای نظامی دارد.
-او بهشدت مشتاق آن است که خود را راهگشا و حلال مشکلات جهان معرفی کند و حل معضل قدیمی ایران و آمریکا از راه صلحآمیز، برای وی برگ برندهای است که وی حاضر است برای آن دستاورد انعطاف زیادی نشان دهد.
-او تصمیمگیر مطلقالعنان آمریکا در این مورد است و بخشهای مختلف دولت و مجلسین سنا و نمایندگان از هر توافق وی با ایران حمایت خواهند کرد. تایید صلاحیت وزیر دفاع نشان از همراهی کامل مجلسین با وی دارد.
-برای ترامپ بهعنوان یک تاجر کارکشته، بسیار اهمیت دارد که بتواند ایران را از اردوگاه شرق جدا سازد و برای این جداسازی حاضر به پرداخت هزینه است.
جداسازی یا ایجاد فاصله ایران از اردوگاه شرق، میتواند برگ برندهای برای ایران باشد؛ بهخصوص که در طول سالهای گذشته، با وجود ارائه امتیازات کلان ایران به اردوگاه شرق، نصیب چندانی از خدمات متقابل آنان نداشته است.
-از ویژگیهای ترامپ سرعت است. بنابراین روشهای مذاکراتی طولانی ما با وی، نمیتواند دنبال شود و نتیجه معکوس خواهد داد.
-هیات مذاکرهکننده ایرانی باید دارای اختیارات لازم و کافی باشد و مذاکرات حتما مستقیم صورت گیرد و توصیه میشود مذاکرهکنندگان تسلط کافی به زبان انگلیسی و آداب دیپلماتیک داشته باشند و از مترجم استفاده نشود.
-تلاش شود زبان مذاکرات دوستانه باشد و از کلمات و جملات شعاری و تحریکآمیز استفاده نشود.
-ایران بالقوه بکرترین و دستنخوردهترین بازار نوظهور جهان است که سالها از مسیر اصلی تجارت جهانی دور بوده و تشنه بسیاری کالاهاست. نیازهای ایران به سرمایهگذاری در نفت و گاز، اتومبیل، صنایع، بانکداری و دهها رشته دیگر، انگیزه زیادی برای مراوده با این بازار جدید و ثروتمند فراهم میسازد. هجوم شرکتهای خارجی به ایران را پس از برجام به یاد داریم.
بر کسی پوشیده نیست که یکی از هدفهای جانبی ترامپ در این مذاکرات، داشتن سهمی در آینده این بازار است. کمااینکه پس از امضای برجام، تغییر مسیر ایران در خرید هواپیما از بوئینگ به ایرباس، یکی از دلایل خروج ترامپ از برجام بود. بنابراین یکی از امتیازات اصلی در دست تیم مذاکرهکننده ایران با ترامپ چگونگی فعالیت آینده آمریکا در بازار ایران است.
پیشنهاد فیالمجلس ایران در مذاکرات برای خرید از بوئینگ، با توجه به وضعیت بحرانی این شرکت، میتواند در فضای مناسبات جو مناسبی به وجود آورد. شرکتهای بینالمللی نمیتوانند نیازهای سرمایهگذاری و مصرفی گسترده این بازار بزرگ و ثروتمند ۹۰میلیونی را نادیده بگیرند. گامهای مثبت ایران در مورد الحاق به FATF قبل از آغاز مذاکرات میتواند علامت مثبتی در مورد حسننیت ما در این مذاکرات باشد.
موارد فوق و برخی موارد دیگر بیانگر آن است که اگر ایران این مذاکرات را جدی گرفته و از افراد حرفهای در این مذاکرات استفاده کند، خواهد توانست از این مذاکرات که میتوان آن را مذاکرات قرن نامید، با دست پر بیرون بیاید و علاوه بر پیشگیری از جنگی بزرگ ویرانگر در منطقه، کشور و ملت خود را به آیندهای بهتر هدایت کند.
شرایط فوقالعاده حساس بینالمللی و داخلی بیانگر آن است که روشهای قبلی ایران در مواجهه و مذاکره با آمریکا کارساز نبوده و لازم است تغییرات اساسی در نگرشها، روشها و انتظارات به وجود آید تا بتوان کشتی ایران را از بین دشمنان قدرتمند و بیشمار بینالمللی، به سرمنزل مقصود رساند.