محمود نجفی عرب رئیس اتاق تهران در یادداشتی به 6 پیشنیاز برای رشد صادرات و تحقق اهداف برنامه هفتم اشاره میکند.
کی از شاخصهای مهم اثرگذار روی روند رشد اقتصادی در هر کشوری توسعه صادرات است؛ حالآنکه آمارهای رسمی گمرک بیانگر آن است که تراز تجاری کشور (بدون در نظر گرفتن نفت) در سالهای گذشته منفی بوده و آمار صادرات غیرنفتی ایران با ظرفیتها و پتانسیلهای صادراتی کشور، همخوانی ندارد. طبق برنامه هفتم توسعه که رئیسجمهور بارها بر اجرای آن تاکید کرده است، میانگین رشد اقتصادی و رشد صادرات به ترتیب باید 8 و 23 درصد باشد و برای تحقق این مهم؛ اول از همه فضای کسبوکار باید بهبود پیدا کند و زیرساختهای تولید و صادرات فراهم شود و در گام بعدی دیپلماسی اقتصادی و تعامل با کشورهای دیگر گسترش یابد.
درواقع رشد صادرات و تحقق اهداف برنامه هفتم در این زمینه بدون رفع موانعی همچون قیمتگذاری دستوری، کاهش هزینههای تولید، پیمانسپاری، بیثبات بازار ارز و چند نرخی بودن، تحریمهای بانکهای بینالمللی، عدم پذیرش FATF و... بسیار سخت و همچون راه رفتن در مسیری پرسنگلاخ خواهد بود. به اعتقاد من نسخه اصلی رسیدن به رشد 8 درصدی در تولید صادرات محور خلاصه میشود که خود پیشنیازهای اساسی دارد:
1- شناسایی توانمندیهای ویژه اقتصادی: رقابت اقتصادی در جهان کنونی بسیار پیچیده شده است و در این بین تنها کشورهایی میتوانند در توسعه تجارت حرفی برای گفتن داشته باشند که به جای صادرات طیف وسیعی از کالاها تنها روی پتانسیلها و توانمندیهای ویژه خود متمرکز شوند و با توجه به ظرفیتهای کشورشان کالاهای صادرات محور تولید کنند تا در سبد تجارت جهانی سهمی به خود اختصاص دهند.
2- داشتن استراتژی صادراتی: یکی از ضعفهای بزرگ کشور ما در حوزه تجارت بهخصوص صادرات، نداشتن استراتژی کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت است یعنی ما هیچ برنامه مشخصی در این حوزه نداریم و همین باعث شده که بخش مهمی از ظرفیتها و پتانسیلها در این حوزه بدون هیچ دستاورد اقتصادی برای کشور از بین برود. اگر چین امروز به یک ابرقدرت جهانی بدل شده است تا جایی که با آمریکا وارد یک جنگ بزرگ تعرفهای میشود؛ مهمترین گامی که برداشته تدوین استراتژی توسعه صنعتی و صادراتی بوده است.
3- افزایش کیفیت تولید: بسیاری از کالاهای ساخت داخل به لحاظ کیفیت، تنوع و استانداردهای جهانی حرفی برای گفتن در بازارهای صادراتی و جهانی ندارند و همین موضوع باعث شده است حتی در بازارهای منطقه مانند حاشیه خلیجفارس و آسیای میانه بسیاری از کالاهای ایرانی شانس رقابت با کالاهای دیگر کشورهای همسایه مانند ترکیه را نداشته باشند. اگر میخواهیم در بازارهای جهانی حرفی برای گفتن داشته باشیم باید در وهله اول کالایی تولید کنیم که اگر برچسب تولید ایران روی آن خورد مشتریان خارجی مشتاقانه آن را انتخاب کنند.
4- تولید رقابتپذیر و رشد بهرهوری: بسیاری از کالاهای ایرانی در مقایسه با کالاهای مشابه خارجی با هزینه بسیار بالاتری تولید میشوند و همین موضوع باعث شده شرکتهای ایرانی در بازارهای هدف صادراتی توان رقابت با شرکتهای خارجی را نداشته باشند. این یک واقعیت است که هزینههای تولید در ایران به دلیل بروکراسیهای پیچیده، تحریمها و از همه مهمتر پایین بودن بهرهوری، بالاست.
5- تعامل سازنده با کشورهای دنیا: یکی از مهمترین پیشنیازهای رشد صادرات، توسعه روابط بینالمللی و تعاملات سازنده با کشورهای مختلف است و از همین رو تلاشهای دولت برای توسعه دیپلماسی و رفع تحریمها شایسته تقدیر است و امیدواریم که این کوششها به نتیجه مطلوب برسد. همچنین نکته مهم این است که دولت باید در این زمینه از ظرفیت فعالان اقتصادی و اتاقهای سراسر کشور هم برای توسعه دیپلماسی اقتصادی بهره ببرد.
6- بازارسازی: یکی از ضعفهای مهم کشور در حوزه صادرات به محدود بودن شرکای اصلی تجاری کشور بازمیگردد. طبق آمارهای رسمی 80 درصد کل روابط تجاری ایران تنها با 10 کشور جهان که این ضعف بزرگی محسوب میشود. سازمان توسعه تجارت باید با افزایش تعداد رایزن بازرگانی و فعال کردن رایزنهای کنونی بازارهای صادراتی کشور را فعالتر کند. همچنین باید از ظرفیت جدید عضویت ایران در پیمانهای شانگهای، بریکس و اوراسیا به بهترین شکل استفاده شود.
توسعه صادرات در افزایش تولید، اشتغال و بهصورت کلیتر بهبود وضعیت معیشت مردم نقشی غیرقابل انکاری دارد و اگر کشور در شرایط سخت تحریمها به دنبال راهکاری برای تأمین نیازهای ارزی خود است بهترین اقدام توسعه صادرات خواهد بود. اتاق تهران در دو سال گذشته با مشخص کردن 9 کشور هدف ازجمله چین، ترکیه، روسیه و.... کوشیده تا زمینههای رشد صادرات و تجارت با این کشورها را برای فعالان اقتصادی فراهم کند و موانع پیش رو را تا جای ممکن کاهش دهد. نمایشگاه ایران اکسپو میتواند فرصتی برای توسعه همکاریها و تبادل اطلاعات با طرفهای خارجی باشد.