سید محسن میرصدری، رئیس کمیسیون کسبوکارهای نوین و دانشبنیان اتاق ایران در یادداشتی یادآور شد: در ادبیات سالهای اخیر، نه تنها ارزش کلی صادرات بلکه سطح فناوری بهکار گرفته شده در تولیدات نیز دارای اهمیت بسزایی در رتبهبندی مناطق از دیدگاه توسعهیافتگی قلمداد میشود.
در کشورهای در حال توسعهای همچون ایران که درگیر شرایط تحریم نیز هستند، تکیه بر اقتصاد دانشبنیان یکی از بهترین راههای شکوفایی اقتصادی محسوب میشود. سیاستهای کلان و قوانین کشور نیز بر توسعه صادرات محصولات و خدمات دانشبنیان تأکید داشته و این امر در اسناد بالادستی از جمله برنامه چهارم، پنجم و ششم توسعه و سند چشمانداز 1404 نیز دیده شده است.
در همین راستا، برای شرکتهای دانشبنیان که بهعنوان یکی از اصلیترین محورهای تحولآفرین در اقتصاد ایران شناخته میشوند علاوه بر تولید، مسئله صادرات فناوری و ورود پایدار به بازارهای بینالمللی بسیار حائز اهمیت است. این مسئله با علم به تأثیرات صادرات محصولات دانشبنیان با فناوری بالا بر ایجاد ارزشافزوده و ارزآوری برای کشور و سرایت تأثیرات و نتایج آن به دیگر بخشهای اقتصاد و در نهایت افزایش بهرهوری و رونق سایر کسبوکارها، پررنگتر میشود.
بر اساس دیدگاه بسیاری از صاحبنظران اقتصادی، آینده تحولات اقتصادی نیز در گرو بسط فعالیتهای دانشمحور و ایجاد نوآوری در تمام عرصههای تولید و صادرات است. این در حالی است که با وجود ظرفیتهای قابل توجه داخلی در زمینه دانش، نیروی انسانی متخصص و محصولات نوآورانه، میزان فعالیتهای دانشبنیان در کسبوکارهای داخلی در مقیاس کلان و مقدار سهم شرکتهای دانشبنیان از صادرات غیرنفتی کشور همچنان ناچیز است. پس پرداختن به موضوع صادرات دانشبنیان، شناسایی موانع آن و طراحی سازوکارهای عملیاتی برای توسعه آن از ضرورتهای راهبردی امروز اقتصاد ایران به شمار میرود.
جایگاه صادرات دانشبنیان در اقتصاد ملی
اگرچه میزان تولیدات صادراتی هر کشور به تنهایی میتواند معیاری برای سطح رفاه آن کشور قلمداد شود؛ اما در ادبیات سالهای اخیر، نه تنها ارزش کلی صادرات بلکه سطح فناوری بهکار گرفته شده در تولیدات نیز دارای اهمیت بسزایی در رتبهبندی مناطق از دیدگاه توسعهیافتگی قلمداد میشود. چراکه صادرات فناوری، علاوه بر ارزآوری و کاهش وابستگی به منابع خام و نفتی، بسترساز ارتقای استانداردها، ورود به زنجیره ارزش جهانی و تثبیت برند ملی در عرصه بینالملل خواهد بود.
به طور ویژه برای شرکتهای دانشبنیان، صادرات به معنای حضور در رقابت جهانی، دریافت بازخوردهای کیفی از مشتریان خارجی و توانایی توسعه محصول متناسب با نیازهای واقعی بازار است. از سوی دیگر صادرات پایدار، بستری برای افزایش سرمایهگذاری خارجی، انتقال فناوری معکوس و افزایش اعتبار بینالمللی کشور در سطح بینالملل را فرآهم میکند.
مروری بر وضعیت فعلی
بر اساس آمارهای منتشر شده از سوی معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری تا پایان سال 1403، بیش از ده هزار شرکت دانشبنیان در ایران به ثبت رسیدهاند که میزان صادرات این شرکتها با رقم تقریبی 3 میلیارد دلار در مقابل عدد صادرات غیرنفتی کشور به میزان تقریبی 58 میلیارد دلار، قابل توجه نیست. از سوی دیگر بررسی دادههای مربوط به مقصد صادرات شرکتهای دانشبنیان نیز نشان میدهد بیشتر صادرات شرکتهای دانشبنیان با مقصد کشورهای آسیایی بوده است که به نظر میرسد بسیاری از این صادرات به صورت موردی، بدون استراتژی بلندمدت، بدون پشتیبانی حقوقی و فاقد ساختار لجستیکی مناسب بودهاند و در نتیجه، پیشبینی میشود تعداد زیادی از این شرکتها یا از ادامه مسیر بازمیمانند، یا فعالیت صادراتی آنها پایداری لازم را ندارد.
مهمترین موانع و چالشهای پیشروی صادرات دانشبنیانها
1) کمبود سرمایهگذاری لازم؛ سرمایهگذاری در فعالیتهای تحقیق و توسعه از جمله مهمترین عوامل مؤثر بر ایجاد نوآوری است. فعالیتهای تحقیق و توسعه از طریق به کارگیری سرمایههای دانشی، بستر را برای بهبود کیفیت و تنوع محصولات، کاهش هزینههای تمام شده و به تبع آن افزایش قدرت رقابتپذیری در بازارهای بینالمللی، رشد صادرات و ثبات بیشتر فراهم میکند.
کشورهای پیشرو، هزینه زیادی را برای تحقیق و توسعه کالاهای پیشرفته با هدف صادرات بیشتر صرف میکنند و این سرمایهگذاری بیشتر در امر تحقیق و توسعه، ایشان را برای مبارزه و کسب موقعیتی بهتر در صادرات محصولات نامبرده در سطح جهان توانمندتر کرده است.
لازم به ذکر است، فعالیتهای تحقیق و توسعه حتماً باید به طور مستمر و پیوسته انجام گیرد و شدت تحقیق و توسعه از ثبات نسبی برخوردار باشد. بنابراین در اتخاذ تصمیمها و سیاستهایی که به دنبال افزایش تحقیق و توسعه با هدف افزایش قدرت رقابتپذیری در بازارهای بینالمللی و صادرات هستند، باید استمرار و ثبات آن را نیز در نظر گرفت.
از سوی دیگر موانع بینالمللی و تحریمی یکی از جدیترین موانع برای دسترسی نداشتن به کانالهای مالی رسمی برای دریافت و انتقال ارز، گشایش اعتبار اسنادی و یا بهرهمندی از خدمات بیمه صادراتی است و تحریمها باعث شدهاند بسیاری از سرمایهگذاران و خریداران خارجی نسبت به سرمایهگذاری و انجام معامله با شرکتهای ایرانی مردد باشند.
2) عدم شناخت بازارهای هدف؛ بسیاری از شرکتهای فناور داخلی، برنامه مشخصی برای ورود به بازار خارجی ندارند. مطالعه بازار، تحلیل رقبا، شناخت نیازهای بومی کشور مقصد و انطباق محصولات با الزامات آن بازار، معمولاً مغفول میماند. این عدم شناخت، منجر به انتخابهای اشتباه، شکست در مذاکرات یا طراحی نامناسب بستهبندی و خدمات پس از فروش میشود.
3) مشکلات دریافت استانداردهای بینالمللی و گواهیهای معتبر؛ ورود موفق محصولات دانشبنیان به بازارهای هدف، مستلزم تطابق کامل با الزامات فنی و قانونی کشورهای مقصد است. با این حال، بخش قابل توجهی از این محصولات به دلیل موانعی نظیر تحریمهای بینالمللی، عدم دسترسی به مراجع صدور گواهی و پیچیدگیهای فرآیندهای ارزیابی، فاقد گواهینامههای بینالمللی نظیر CE، FDA، IEC، ISO و سایر گواهیهای انطباق با مقررات ایمنی، سلامت و عملکرد هستند.
دریافت این گواهینامهها، علاوه بر نیاز به توانمندیهای فنی و مستندسازی دقیق، مستلزم ارتباط با نهادهای معتبر بینالمللی و پرداخت هزینههای بالا است. در شرایط فعلی، فرآیند دریافت گواهی به طور عمده از طریق واسطهها و با هزینههای قابل توجه انجام میشود که این موضوع دسترسی بسیاری از شرکتهای دانشبنیان را محدود کرده است.
4) ضعف در برندینگ و اعتمادسازی؛ محصولات ایرانی، به ویژه در حوزه فناوری، هنوز نتوانستهاند جایگاه معتبری در ذهن مخاطب خارجی پیدا کنند. نبود استراتژی برند بینالمللی، ضعف در ارتباطات عمومی، عدم حضور در نمایشگاهها و رسانههای جهانی و ناتوانی در انتقال پیام برند، مانع بزرگی برای جلب اعتماد خریداران خارجی است.
5) محدودیتهای لجستیکی و گمرکی؛ فرایندهای گمرکی پیچیده، نبود مشوقهای صادراتی، ناهماهنگی میان نهادهای اجرایی و نبود پشتیبانی حملونقل و انبارش بینالمللی، منجر به افزایش هزینهها و کاهش رقابتپذیری محصول ایرانی در خارج از کشور میشود.
راهکارهای اجرایی برای توسعه صادرات شرکتهای دانشبنیان
برای توسعه شرکتهای دانشبنیان راهکارهای اجرایی گوناگونی میتوان در نظر گرفت که از جمله آنها میتوان به مواردی نظیر ایجاد بسته جامع حمایت صادراتی فناورانه، توسعه آزمایشگاههای و نهادهای صدور گواهی انطباق بینالمللی، دفاتر صادرات فناوری و ... اشاره کرد.
1) ایجاد بسته جامع حمایت صادراتی فناورانه شامل:
یارانه دریافت گواهینامههای بینالمللی و مشاوره انطباق محصول
پوشش بخشی از هزینههای ثبت اختراع بینالمللی و برندسازی
تسهیل حضور در نمایشگاههای معتبر جهانی و تورهای تجاری
پشتیبانی بیمهای از ریسکهای صادراتی
2) توسعه آزمایشگاهها و نهادهای گواهی انطباق با ردیابی بینالمللی
یکی از پایههای صادرات فناوری، وجود نهادهای مورد اعتماد برای آزمون و صدور گواهی است. توسعه آزمایشگاههایی که گواهیهای آنها از طریق ILAC قابل ردیابی باشد، همچنین ایجاد نهادهای صدور گواهی انطباق در حوزههای تخصصی مانند تجهیزات پزشکی، برق، نانو، دارو و ICT که از طریق IAF قابل ردیابی باشند، باعث میشود شرکتهای دانشبنیان بدون وابستگی به خارج و بدون خروج ارز، اسناد صادراتی لازم را تأمین کنند.
3) ایجاد دفاتر صادرات فناوری در بازارهای هدف
با همکاری وزارت خارجه، سازمان توسعه تجارت و اتاقهای بازرگانی، میتوان دفاتر تخصصی صادرات دانشبنیان در کشورهای هدف ایجاد کرد که خدماتی از قبیل مشاوره، مذاکره، ترجمه قراردادها، معرفی شریک محلی و تحلیل بازار را به شرکتها ارائه دهند.
4) آموزش تخصصی در حوزه صادرات فناوری
برگزاری دورههای آموزشی برای مدیران شرکتهای دانشبنیان در زمینه مذاکرات بینالمللی، حقوق قراردادها، ثبت برند، بازاریابی بینالمللی و مدیریت زنجیره تأمین میتواند توانمندی منابع انسانی این شرکتها را افزایش دهد.
5) طراحی پلتفرمهای دیجیتال صادراتی
ایجاد سامانههای B2B بینالمللی با تمرکز بر محصولات دانشبنیان، امکان ارتباط مستقیم شرکتها با خریداران خارجی را فراهم میکند. همچنین توسعه داشبوردهای تحلیلی برای شناسایی بازارهای نوظهور و تقاضای جهانی، میتواند به شرکتها در تصمیمگیری راهبردی کمک کند.
6) تشکیل کنسرسیومهای صادراتی
برای ورود به پروژههای بزرگ بینالمللی، شرکتها میتوانند در قالب کنسرسیوم یا شبکه صادراتی عمل کنند. ترکیب توانایی چند شرکت مکمل در زنجیره ارزش (تولید، نرمافزار، خدمات نصب و پشتیبانی) منجر به ارائه بسته کاملتر و رقابتپذیرتر در بازارهای خارجی میشود.
7) تقویت دیپلماسی فناوری
دستگاه دیپلماسی باید به صورت فعال، از صادرات فناوری حمایت کند. گنجاندن محصولات دانشبنیان در توافقنامههای تجاری دوجانبه، حضور در نشستهای بینالمللی نوآوری، و رایزنی برای شناسایی گواهیهای داخلی ایران در کشورهای مقصد، میتواند مسیر صادرات را هموارتر سازد.
شرکتهای دانشبنیان امروز ستونهای توسعه اقتصاد دانشمحور کشور هستند. توسعه صادرات آنها، نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت برای تقویت تولید ملی، اشتغال، ارزشآفرینی و کاهش وابستگی به منابع خام است.
به طور کلی برای تحقق رشد صادرات محصولات و خدمات دانشبنیان، اتخاذ رویکردی سیستمی، مشارکتی و آیندهنگر الزامی است؛ بهگونهای که از مرحله ایدهپردازی و تولید تا انطباق، بازاریابی، برندسازی و صادرات، کلیه زیرساختها و نهادهای لازم در کنار شرکتهای فناور قرار گیرند. بهمرسانی شرکتهای کوچک و متوسط دانشبنیان با صنایع بزرگ نیز ایشان را قادر خواهد کرد تا از توانمندیهای صنایع بزرگ در حوزه بازاریابی و ... استفاده کرده و بستر مناسبی برای معرفی و صادرات محصولات و خدمات دانشبنیان برای ایشان فراهم شود.
برای دستیابی به این هدف، لازم است نهادهای حاکمیتی، اتاقها، صندوقهای حمایتی و شرکتهای بزرگ صنعتی در کنار شرکتهای دانشبنیان قرار گیرند و با ایجاد زیرساختهای هماهنگ، بستر رشد صادراتی آنها را فراهم کنند.