نمایشگاه بینالمللی اکسپو ۲۰۲۵ تهران، فراتر از یک رویداد تجاری ظاهر شد؛ صدای بخشخصوصی ایران را به گوش رساند؛ صدایی برخاسته از عمق اقتصادی که سالهاست میان امید و تردید، در جستوجو راهی پایدار، تپنده ماندهاست. گرچه غیبت چشمگیر شرکای خارجی در این دوره، کمسوی نور تعاملات جهانی را یادآوری کرد، اما موج درونی امید، نسبت به آنچه در راه است، پررنگتر از همیشه خودنمایی کرد.
تقارن برگزاری این رویداد با گفتوگوهای دیپلماتیک میان ایران و ایالاتمتحده، نشانهای قابلتأمل بود؛ همزمانی دو مسیر که یکی در میدان سیاست حرکت میکرد و دیگری در میدان اقتصاد تنفس میکشید. اگر این دو مسیر، در نقطهای مشترک به هم برسند، جغرافیای آینده ایران در جهان، میتواند دوباره ترسیم شود؛ جغرافیایی که در آن، ایران بهمثابه بازیگری فعال، خوش خواهد درخشید.
در صورتیکه این مذاکرات به توافقی پایدار، واقعبینانه و مبتنی بر منافع ملی منتهی شود، دور دوم اکسپو در همین سال، شاید نه تکرار گذشته که تجلی حضور دوباره جهان در تهران باشد؛ با هیاتهایی از بازارهای هدف، سرمایهگذارانی مایل به تعامل و فضای گفتوگویی گسترده در حوزههایی فراتر از کالا، از جمله دانشبنیانها، انرژی، گردشگری و زنجیرههای ارزش جهانی. اکسپوی امسال، تصویری دوگانه از واقعیت امروز ایران ارائه داد؛ از سویی، حضور گسترده بنگاههای داخلی، اتاق بازرگانی صنایع معادن و کشاورزی ایران و اتاقهای سراسر کشور و از سوی دیگر، غیبت محسوس بازیگران خارجی. این نمایشگاه نه فقط محل عرضه تولیدات که معیاری برای سنجش میزان آمادگی ما در ورود به عرصه اقتصاد جهانی بود. ظرفیت داخلی، وزنهای پُرقدرت داشت، اما اتصال به جهان، همچنان به زیرساختی هدفمند و ساختاری هوشمند نیاز دارد.
در جهانی که سیاست، روزبهروز بیشتر تابع منطق اقتصاد میشود، باید پذیرفت که تعامل اقتصادی، قدرتمندترین زبان گفتوگو میان ملتهاست. از این منظر، اکسپو میتواند آغازی باشد برای شکلگیری دیپلماسی اقتصادی مدرن؛ دیپلماسیای که سخنگوی آن نه دولتها، بلکه نهادهای اقتصادی، تشکلهای صنفی و بنگاههای نوآور باشند. نمایشگاه امسال، میتواند فصل تازهای در روایت اقتصادی ایران بگشاید؛ روایتی که در آن، نهتنها صدای بخشخصوصی شنیده میشود، بلکه اعتبار، مسوولیت و جایگاه او در طراحی آینده اقتصادی کشور، بهرسمیت شناخته میشود.
فرصت امروز، میتواند به نقطه آغاز اصلاح حکمرانی اقتصادی تبدیل شود. اگر مدیریت و مالکیت نمایشگاهها،(بهویژه رویدادهایی با مخاطب اصلی بخشخصوصی داخلی و خارجی)، به نهادهایی چون اتاق بازرگانی ایران واگذار گردد، نهتنها تمرینی برای عبور از اقتصاد دولتی خواهد بود، بلکه به ارتقای کیفیت، بهرهوری و اثرگذاری چنین برنامههایی خواهد انجامید. شایسته است دولت، در چارچوب مسوولیتهای کلان خود، بهجای ایفای نقش اجرایی، بر ماموریتهایی نظیر تنظیمگری، تسهیلگری و سیاستگذاری متمرکز شود و میدان اجرا را به بخشخصوصی حقیقی واگذارد.
آنچه در اکسپوی ۲۰۲۵ رخداد، نه نقطه اوج و نه یک نمایش بینقص بود، اما حقیقتی بزرگ را پیش چشم گذاشت، ظرفیتهای درونی کشور، اراده و آمادگی بخش خصوصی، خلأ دیپلماسی اقتصادی هدفمند و نیاز فوری به تحول در نقشآفرینی دولت. اگر این نمایشگاه، ما را به بازنگری در سیاستگذاریهای کلان اقتصادی و بینالمللی رهنمون سازد، میتوان به آیندهای نهچندان دور اندیشید که در آن، اکسپوی تهران نهتنها رویدادی ملی، بلکه نقطه اتصال دوباره ایران با قلب تپنده اقتصاد جهانی باشد.