هفته بسیج گرامی باد

رادیو مجازی اتاق ایران 30 آبان 1403

یادداشت رضا پدیدار برای پایگاه خبری اتاق ایران

سرنوشت اقتصاد با دولت پویا و کارآمد، رونق و توسعه است

پدیدار، نایب‌رئیس فدراسیون صنعت نفت ایران درباره دولت کارآمد معتقد است: دولت کارآمد خواست همه مردم ایران است؛ این ساختار باید از ادامه منطقی فعالیت‌ها در انطباق با اسناد بالادستی و خط‌مشی تکلیفی بر کشور باشد چراکه ساختار سازمانی منسجم در هر دولتی منجر به کارآمدی و پویایی آن خواهد بود.

رضا پدیدار

عضو هیات نمایندگان اتاق ایران
13 تیر 1396
کد خبر : 9080
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

پس از انتخابات اخیر و حرکت کشور به سمت‌وسوی استحکام بیشتر در فراهم‌آوری دولتی موفق و پایدار، باید مراقب باشیم تا دچار بیماری همه‌گیر و واگیردار افراط‌وتفریط نشویم. در این دوره از انتخابات انسجام غیرقابل وصفی در صفوف مختلف زن و مرد، پیر و جوان، دولتی و غیردولتی، نظامی و غیرنظامی، شهری و روستایی و هر آنچه طیف‌های مختلفی را در کشور در برمی‌گیرد که یک‌صدا و یک‌دل جویای دولتی پویا و کارآمد شدند. تحقق این خواسته و هدایت دولت جدید در بستر اجرایی و عملیاتی کشور نیاز به یک ساختار قوی و منسجم دارد.

این ساختار باید از ادامه منطقی فعالیت‌ها در انطباق با اسناد بالادستی و خط‌مشی تکلیفی بر کشور باشد چراکه ساختار سازمانی منسجم در هر دولتی منجر به کارآمدی و پویایی آن خواهد شد. این موضوع مهم یک نمودار در یک فرآیند سازمانی است. توجه داشته باشیم که این موضوع در بسیاری از کشورهای جهان و حتی در منطقه مورد عمل واقع‌شده و توانسته است آن را به یک جریان سازمانی مداوم و نه در یک مقطع زمانی خاص مبدل سازد. اگر به اصل موضوع این جریان، (Flow Organization) بیاندیشیم ضرورت دارد که به‌صورت کاملاً جدی و فراگیر سطوح سازمانی را در بدنه دولت تقویت نموده و از یک الگوی تعاملی منسجم بهره جست، این بدان معناست که فرآیندهای ساختاری را در دو بعد تمرکز و عدم تمرکز ببینیم. در این مسیر دولت می‌باید فرآیندهای مدیریتی خود را به‌صورت کاملاً علمی و تجربی طراحی و به مرحله اجرا درآورد. این مسیرها عبارتند از:

 1- مدیریت و رهبری مداوم در کلان آن کاملاً متمرکز و در خرد آن کاملاً عدم تمرکز باشد.

2- برنامه‌ریزی و نظام طراحی و اجرای بودجه پایدار آن حتماً در قالب‌های استانی و عدم تمرکز باشد.

3- پشتیبانی و هدایت همه‌جانبه فعالیت‌های در دست اجرا را مطابق اهداف کلان عدم تمرکز اجرا کند.

4- تحقق اجرای عملیات برای تأمین اهداف خرد و کلان را با اختیارات کامل به مجریان واگذار نماید.

5- جریان کنترل را به افراد مسئول و جریان نظارت را به حوزه‌های عملیاتی و ارزیابی را در سطوح کلان عملی نماید.

6- نظام گردش اطلاع دهی به مردم و مسئولان را به‌صورت کاملاً سیستماتیک و ملموس طراحی و پیاده‌سازی نماید.

بدین ترتیب و با تفکیک حرفه‌ای و تخصصی نظام‌های اندیشه‌گرایانه تا مرحله تحقق هر یک از خواسته‌ها و یا نیازهای جامعه می‌توان گفت که کشور دارای یک نظام کارآمدی در دولت دارد که با هدایت صحیح آن نقش نظام‌های جانی را در بهبود فرآیندی امور فراهم خواهد آورد. به‌درستی باید گفت: "دولت کارآمد و پویا می‌تواند نشاط را در جامعه پایدار کند" به دنبال آن جریان توسعه و پیشرفت می‌تواند نموداری از حضور دولت کارآمد باشد. فراموش نکنیم که با اعمال سیاست‌گذاری‌های برنامه‌ای و هدایت جریان سازمان به‌عنوان اصول اصلی و پایه‌ای در تحقق دولت پویا و کارآمد می‌توان به اهداف عالی در نظام اجرایی و عملیاتی دست‌یافته که خود نشانه‌ای دیگر از پویایی و کارآمدی دولت است. علاوه بر آن وجود نظام آموزشی مداوم و تأثیرگذار در تمام سطوح سازمانی و به‌ویژه در بخش‌های اجرایی و عملیاتی کشور می‌تواند منتهی به پایداری در توسعه کشور باشد. با توجه به‌سرعت فزاینده و غیرقابل وصف گردش اطلاعات در دنیا باید مراقب باشیم که اهداف و برنامه‌های کشور دچار تخریب فضاهای مجازی و یا هرگونه فضای غیرمتعارف در کشور نشود.

برای عبور از چنین بحرانی، امروزه در اکثر کشورهای توسعه‌یافته و نیز در تعداد زیادی از کشورهای درحال‌توسعه به‌وضوح می‌توان درک نمود که جریان آموزش مداوم و حرفه‌ای در محیط کار، مثلاً نیم ساعت قبل از شروع فعالیت رسمی به‌ویژه در طرح‌های اجرایی و عملیاتی مستقل در کشور می‌تواند ضمانت بخش تحقق اهداف پروژه‌ها و فعالیت‌های موظف دولت در جامعه فعالیتی باشد.

این مصداق همان فرآیند پایداری در دولت کارآمد و پویاست. از طرفی سیاست‌گذاری‌های دولت نیز باید در اولویت باشد و امروز که دولت دست‌به‌گریبان بیش از 80 درصدی مدیریت اقتصادی کشور است می‌باید خود را از بنگاه‌داری و دخالت در امر اقتصادی جامعه رها ساخته و به سمت رگلاتوری و ایجاد نظم و هدایت عادلانه منابع در کشور باشد. به‌خوبی می‌دانیم که ترکیب سبد مدیریت اقتصادی کشور در حال حاضر بسیار نامنسجم و نزدیک به 84 درصد آن وابسته به دولت، صندوق‌های بازنشستگی و شرکت‌های خصوصی است. ادامه این روند کارآمدی را از دولت سلب نموده و بجای هدایت نرم‌افزاری یا بهتر بگویم مغزافزاری، خود را در لابیرنت پیچیده اجرایی گرفتار کرده و نمی‌تواند اثربخشی و کارآمدی را نمایان سازد. تجارب جهانی و بهتر بگویم نگاه تطبیقی به کشورهای توسعه‌یافته که دارای دولتی کارآمد و پویا هستند می‌توان به سهولت دریافت که ابعاد مدیریتی کلان با ابعاد خرد و کلان اجرا و عملیات کاملاً تفکیک‌شده و هرکدام در جایگاه خود متولی واقعی را دارد و هیچ‌گاه به مسیر حرکتی و هدایتی خود دست‌درازی نمی‌کنند.

نگاه جامع و همه‌گیر دولت به فرآیند دیگری نیز نیاز دارد و آن "جریان رفتاری" است. چراکه در جامعه‌ای، سازمان‌ها در فضای وسیع کلمه که از شالوده‌های اصلی اجتماع امروزی هستند و "مدیریت"، مهم‌ترین عامل در حیات، رشد و بالندگی یا نابودی سازمان‌ها می‌باشند. در این حالت مدیر، روند حرکت از "وضع موجود" به‌سوی "وضعیت مطلوب" را هدایت می‌کند و در هرلحظه، برای ایجاد آینده‌ای بهتر در تکاپوست.

گذشته با تمام اهمیت و آموختنی‌هایش و با تمام تأثیری که می‌تواند بر آینده داشته باشد، اتفاق افتاده است و هیچ نیرویی قادر نیست آن را دگربار و به‌گونه‌ای متفاوت بیافریند، ولی آینده در پیش است و قسمت مهمی از آن به آنچه "امروز" می‌گذرد ربط می‌یابد.

ما باید سهم فرزندان این سرزمین را از آینده جهان معلوم کنیم و برای این منظور به عزمی ملی نیاز داریم که دولت مجری آن است. عزم جامعه را مجموعه مدیریت کشور هدایت می‌کند، لذا امر" مدیریت" نیز مهم‌ترین مقوله‌ای است که باید برای رشد و تعالی فرهنگی، اقتصادی و سیاسی جامعه موردتوجه قرار داد. ازاین‌رو و به لحاظ اهمیت بسیار بالای موضوع " مدیریت" در تمامی عرصه‌های کشور این مقوله را به‌مثابه عاملی بنیادین برای موفقیت اجرای برنامه‌های توسعه ملی مطرح نموده‌اند و شاخه نوینی از پژوهش‌ها و انتشارات نوین را با عنوان "فرهنگ مدیریت" در اختیار مشتاقان و علاقه‌مندان این علم نو قرار داده است که دولت را متولی اصلی می‌داند. هدایت فرهنگ توسعه‌یافته مدیریتی نیز باید ازلحاظ ساختاری و سیستمی موردمطالعه مداوم قرارگرفته و در صورت نیاز مورد تجدیدنظر جدی قرار داده شود.

دولت کارآمد و پویا می‌باید چه ازنظر جنبه‌های ساختاری و رسمی و چه ازنظر ابعاد مدیریتی/ رفتاری کارنامه‌ای مطلوب برای عملکرد رسمی خود داشته باشد. تحقق این مهم یعنی ارتباط و همبستگی بین "مردم و نهادها" با مردم". در این صورت و به‌منظور تداوم این جریان به‌عنوان نموداری دیگر در هدایت دولت اثرگذار می‌باید تکنولوژی و سازمان‌ها را باهم در یک مدار موردتوجه قرار داد. چراکه: تکنولوژی و سازمان با یکدیگر بسیار....، برهم تأثیرمی گذارند و از هم‌رنگ و بو می‌گیرند."

 

 

باملاحظه نمودار و جریان فوق حاصل از وجود سیستم‌های سازمانی و سیستم‌های محیطی در بستر رفتار/ ساختار/ تکنولوژی می‌توان امید داشت که حاکمیت برنامه و هدایت برنامه‌ریزی در فرآیند موزون خود نقش‌آفرینی نموده و موقعیتی را حاصل می‌آورد که حاصل آن کسب نوآوری و خلاقیت به‌ویژه در سطوح مدیریتی و اجرایی در دولت خواهد بود. و در کلام خلاصه آنکه رفتار مدیریتی و سیستمی در کشور می‌تواند به پایداری و حاکمیت اهداف کلان دولت کمک نموده و نتیجه آن چیزی جز نشاط فردی/ گروهی/ سازمانی و درنهایت خرسندی اقتصادی برای همگان نخواهد بود. ایجاد مرکز برنامه‌ریزی واحد (CPU) از دیگر آرمان‌های ارزشمند کشور است که ضمن روان‌سازی درحرکت مدیریتی و ساختاری یادشده، آینده‌نگری را برای نسل جوان و امروز کشور تسهیل و نمایان می‌سازد.

در همین رابطه