هنر و ترفند دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا این است که میتواند فضای تبلیغاتی را گونهای آرایش دهد که در آن فضا احساس کند نقش نخست را دارد و دیگران تماشاچی بازیگری او هستند. این قدرت ترامپ در جریان مبارزه انتخاباتی آمریکا آشکار شد و او توانست با همین ترفند رقبای جمهوریخواه و دموکرات خود را شکست داده و به کاخ سفید راه یابد.
این رئیسجمهور آمریکا در جریان مبارزه انتخاباتی خود وعدههایی داد و شهروندان را شیفته این وعدهها کرد که یکی از آنها پاره کردن برجام بود. برجام قراردادی میان ایران و 6 کشور است که یکی از آن کشورها آمریکاست. نزدیک به 9 ماه بود که ترامپ میخواست به شهروندان و بهویژه به هوادارانش نشان دهد پاره کردن برجام را فراموش نکرده و دنبال موقعیت است. وی با استفاده از ترفندهای تبلیغاتیاش کاری کرد که ایرانیان پرشماری را به ساعت 20 روز جمعه بکشاند تا ببینند او قرار است درباره برجام و مسائل ایران چه میگوید. به نظر میرسد تا اینجای کار ترفند تبلیغاتی ترامپ کامیاب بود و او برای چند ساعت آمریکا، ایران و اتحادیه اروپا را مات و مبهوت کرد. وی سرانجام در سخنانی عجیب، بیپشتوانه و پر از عصبانیت به مجموعه اقدامهایی که از سوی نهادهای دولتی آمریکا درباره ایران باید انجام شود اشاره کرد. اکنون و در صبح روز شنبه 22 مهرماه ایرانیان از خود میپرسند قرار است چه رخداد بزرگ یا کوچک در ایران بهویژه فعالیتهای اقتصادی رخ دهد.
چیزی که با قاطعیت میتوان درباره آن نظر داد این است که باید منتظر باشیم و ببینیم که تصمیمهای بعدی از سوی کاخ سفید و فرمانده آن چیست و چه مسیری را طی خواهد کرد. درباره این پیامدها بهویژه آثار تصمیم و رفتار و گفتار ترامپ در ایران باید به ساختار اقتصاد ایران از یکسو و رفتار آتی بازیگران اصلی آن یعنی خانوارها، بنگاهها که شامل بخش خصوصی نیز هست و نهادهای دولتی و حکومتی نگاه کرد. اینیک خلط مبحث خواهد بود که بگوییم و تأکید کنیم رفتار این بازیگران اصلی اقتصاد پیش و پس از سخنان تهدیدآمیز رئیسجمهور آمریکا هیچ تغییری نخواهد کرد و این نیز پذیرفتنی نیست که بازارهای ایران شامل بازار کالا، بازار آرزو طلا، بازار مسکن، بازار پول و بازار کار با دگرگونیهای شگرف همراه خواهد بود. به نظر میرسد شهروندان ایرانی بهویژه به بازار ارز بهمثابه بازاری با اثرپذیری آنی چشم خواهند دوخت و آدرس بعدی را از این بازار میگیرند. بازار بعدی که ممکن است با تلاطم مواجه شود بازار سهام خواهد بود. بازارهای دیگر بهسرعت و با شتاب با دگرگونی مواجه نمیشوند. دولت اما در هردو بازار بهویژه بازار ارز دست بالا دارد و اگر تمایل داشته باشد قادر به کنترل آن خواهد بود.
مداراجویی شهروندان در آرام نگاهداشتن فضای کسبوکار بسیار اهمیت دارد و نهادهای دولتی و حکومتی باید تا جایی که ممکن است با شهروندان بهطور روشن و شفاف سخن بگویند تا بازارها به دلیل ناروشی با دشواری همراه نشوند. به نظر بخش خصوصی ایران بهویژه تشکلهای بزرگتر باید بهجای اینکه تماشاچی محض باشند بهتر است با استفاده از تجربههای قبلی و با کمک گرفتن از آگاهان به مسائل بینالمللی در حوزه مناسبات جهانی و اقتصادی همه ابعاد داستان رخداده و پیامدهای احتمالی را در کانون توجه قرار دهند.