هفته گذشته نخستوزیر هند نارندرا مودی اعلام کرد که میخواهد تولید ناخالص داخلی کشورش در افق 2024 به «5 تریلیون دلار» برسد؛ وی این هدف را دستیافتنی اما چالشبرانگیز خواند.
اگرچه نباید نارندرا مودی را به دلیل این بلندپروازی آشکار سرزنش کرد اما واقعیت این است که تبدیل کردن هند به یک اقتصاد 5 تریلیون دلاری ظرف مدت پنج سال بسیار دشوارتر از حد تصور و حتی با شرایط کنونی غیرممکن است. هند در حال حاضر یک اقتصاد 2.8 تریلیون دلاری است و برای تبدیل شدن به یک اقتصاد 5 تریلیون دلاری در افق 2024، تولید ناخالص داخلی اسمی این کشور (برحسب دلار) باید سالانه بیش از 12 درصد رشد کند.
برای درک بهتر موضوع باید به این نکته اشاره کنیم که تولید ناخالص داخلی واقعی هند در سهماهه نخست سال جاری میلادی نسبت به دوره مشابه سال قبل کمتر از 6 درصد رشد داشته است. جالب اینجاست که مشاور ارشد اقتصادی سابق دولت نارندرا مودی حتی همین رقم را نیز قبول ندارد و آمارهای اقتصادی دولت را ناقص میداند. وی میگوید رشد اقتصادی هند کمتر از چیزی است که دولت اعلام میکند.
البته هند میتواند و در واقع باید به سمت رشد اقتصادی دورقمی حرکت کند. بدون دستیابی به رشد اقتصادی پایدار دورقمی، هند قادر نخواهد برای یک میلیون نیروی جوانی که هر ماه وارد بازار کار این کشور میشوند، شغل ایجاد کند. از طرفی اگر هند نتواند از این نیروهای جوان استفاده کند، هرگز به یک جامعه مرفه و با سطح درآمدی متوسط به بالا تبدیل نخواهد شد و طبقه متوسط این کشور از لحاظ کمی و کیفی رشد نخواهد کرد.
با این حال هنوز برخی پیشنیازها هنوز برای حرکت اقتصاد هند به سمت رشد دورقمی فراهم نشده است؛ پیشنیازهایی که به تحول اقتصاد چین و اقتصادهای موسوم به چهار ببر آسیا (سنگاپور، کره جنوبی، هنگکنگ و تایوان) کمک شایانی کردند. در حال حاضر هنوز بازار هند برای توسعه نیروی کار این کشور و بهبود استفاده از زمین و منابع این کشور مناسب نیست. علاوه بر این، روند تأمین انرژی و توسعه زیرساختهای این کشور اگرچه نسبت به گذشته بهبود چشمگیری نشان میدهد اما هنوز برای ایجاد یک بخش تولید در کلاس جهانی مناسب نیست.
همه دولتهایی که در هند یکی پس از دیگری سر کار آمدهاند، به مردم این کشور وعده دادهاند که شرایط را برای ارائه آموزشهای همگانی و مهارتهای شغلی لازم برای جوانان هندی فراهم خواهند کرد تا آنها بتوانند در یک اقتصاد مدرن پیشرفت کنند؛ اما وقتی میزان تحقق این وعدهها را بررسی میکنیم به آمارهای ناامیدکنندهای میرسیم.
حتی اگر هند کار زیادی انجام ندهد، یعنی روند معمول خود را طی کند، اقتصاد این کشور همچنان با نرخی متوسط (طبق استانداردهای خودش) رشد خواهد کرد. با فرض اینکه اقتصاد هند طی سالهای آینده بهطور متوسط نرخ رشد 6 درصدی را به ثبت برساند، یک دهه طول خواهد کشید که تولید ناخالص داخلی این کشور به 5 تریلیون دلار برسد و این مدت دو برابر زمانی است که مودی برای رسیدن به هدفش مد نظر دارد.
هند با رشد سالانه 6 درصدی تولید ناخالص داخلی اسمی (برحسب دلار) در سال 2029 یک اقتصاد 5 تریلیون دلاری خواهد بود اما تفاوتهای زیادی با اقتصادهای هماندازه خود خواهد داشت. با این روند، اقتصاد هند در سال 2029 نهتنها در زمینه درآمد و ثروت شخصی بلکه از لحاظ وضعیت زندگی در مناطق مختلف این کشور با مشکل نابرابری شدید دستوپنجه نرم خواهد کرد.
بخشهایی از این کشور از جمله مناطق جنوب، دهلی، مناطق ساحلی گجرات و ماهاراشترا احتمالاً در سال 2029 به سطح درآمدی متوسط و رفاه نسبی خواهند رسید اما مناطق مرکزی این کشور همچنان فقیر خواهند ماند؛ مناطقی که از قضا بیشترین رشد جمعیتی در هند را دارند. این مناطق طی دو انتخابات عمومی اخیر ترکیب و جهت پارلمان و دولت را تعیین کردهاند. قدرت آنها در عرصه سیاسی هند رو به افزایش است و در آینده نگرشها و اولویتهای آنها در رفتار هند با سایر کشورها نمود پیدا خواهد کرد. همین حالا نیز بخشهایی از هند شبیه جنوب شرقی آسیا و بخشهایی شبیه کشورهای جنوب صحرای بزرگ آفریقاست. اگر رشد اقتصادی دورقمی در هند محقق نشود، این تفاوتها حتی بیشتر هم خواهد شد.
به طور کلی کشور هند با کشورهایی که از اقتصادی بزرگ و پویا برخوردارند، شباهت چندانی نخواهد داشت. هند امروز همچنان با فقر منابع مالی و برق مواجه است. این کشور در حال حاضر بیشتر برای تبدیل شدن به یک اقتصاد بزرگ با محوریت کشاورزی مناسب است تا یک اقتصاد مبتنی بر تولیدات جهانی و پیچیده. هند در زمینه اجرای طرحهای زیربنایی بزرگ و وضع مقررات مستقل و شفاف برای بخشهای پیچیده پیشرفت چندانی نداشته است. حتی این کشور برای بخش دفاعی خود نیز آنطور که هندیها و سایرین فکر میکنند، منابع مالی ندارد.
اما جهان چگونه با کشوری که با توجه به اندازه اقتصاد و بلندپروازیهایش یک ابرقدرت محسوب میشود اما سیاستها، نحوه اداره و توانمندیهایش تغییر نکرده، روبهرو خواهد شد؟ کار سادهای نیست. سایر اقتصادهای بزرگ جهان بهنوعی از سطح درحالتوسعه عبور کردهاند. وقتی هند به یکی از سه اقتصاد بزرگ دنیا (از لحاظ تولید ناخالص داخلی اسمی برحسب دلار) تبدیل شود اما همچنان نگرشها و الزامات یک کشور درحالتوسعه را داشته باشد، چه خواهد شد؟
بهتر است سایر کشورهای جهان امیدوار باشند که بلندپروازیهای نارندرا مودی برای اقتصاد هند محقق شود. اگر این اتفاق رخ دهد، معنایش این است که قبل از آن اصلاحات داخلی حیاتی که به هند اجازه میدهد یک بازیگر بزرگ در عرصه بینالمللی باشد و نقش یک رهبر را ایفا کند، به انجام رسیده است. بسیاری از مردم جهان امیدوارند که این چنین شود اما متأسفانه در حال حاضر شانس زیادی برای تحقق رؤیای اقتصادی نخستوزیر هند وجود ندارد.