بانک جهانی در برنامههای خود برای کاهش فقر و بهبود سطح رفاه در جهان، اهمیت ویژهای برای احیای زیستبومها قائل است. تخریب محیطزیست، اقشار آسیبپذیر را بیش از سایرین در معرض خسارات ویرانگر و جبرانناپذیر قرار میدهد و موجب ماندگاری فقر در جهان میشود.
آمارها نشان میدهند که حدود 42 درصد از فقیرترین مردم دنیا در مناطقی زندگی میکنند که ازلحاظ زیستمحیطی جزو زمینهای تخریبشده به شمار میآیند. سالانه 24 میلیارد تن خاک در جهان دچار فرسودگی میشود و بیش از 12 میلیون هکتار زمین در سراسر جهان به دلیل خشکسالی در آستانه تبدیلشدن به بیابان قرار میگیرد.
هزینههای ناشی از تخریب محیطزیست را میتوان با خسارات بلایای طبیعی مقایسه کرد. بهطور مثال، یک آتشسوزی چندماهه در مراتع و جنگلهای اندونزی بیش از سونامی وحشتناک سال 2004 به اقتصاد این کشور خسارت وارد کرد.
بااینوجود، خوشبختانه هنوز هم برای تغییر شرایط و پیشگیری از چنین زیانهای سنگینی دیر نشده است. کشورهای جهان این ظرفیت را دارند که سالانه دو میلیارد هکتار از جنگلهای تخریبشده را احیا کنند و زیستبومهایی پرفایده و مولد را به وجود آورند؛ زیستبومهایی که میتوانند به توسعه پایدار جوامع کمک شایانی بکنند. هفتمین کنفرانس جهانی احیای زیستبومها که اواخر ماه گذشته میلادی در برزیل برگزار شد، نشان داد که دولتها و سایر نهادها از انگیزه کافی برای تحقق این هدف برخوردارند.
در چنین شرایطی چگونه باید گامهای بعدی را برداریم و به آرزوی احیای زیستبومها در مقیاس وسیع جامه عمل بپوشانیم؟ پیش از هر اقدامی باید چند اصل کلیدی را مدنظر قرار دهیم:
در وهله اول ما باید اقتصاد جنگل و منابع طبیعی را از زاویهای نو بنگریم؛ احیای زیستبومها در مقیاس مدنظر بانک جهانی مستلزم این است که کشورها از حد حفظ جنگلها فراتر روند. باید بتوانیم بین تولید الوار، غذا و انرژی از یکسو و مدیریت بحرانهای زیستمحیطی از سوی دیگر توازن برقرار کنیم. باید از کشورهایی مانند اتریش، آلمان و کره جنوبی که اقتصاد روستاهایشان را بر پایه زنجیرههای ارزش مبتنی بر جنگل و با کمک گرفتن از فناوریهای پیشرفته زیستمحیطی بنا نمودهاند، الگو بگیریم. بانک جهانی از ترویج این رویکرد در سایر کشورها پشتیبانی کرده است. اخیراً در کشور چین یک طرح جلوگیری از فرسایش خاک با حمایت بانک جهانی به مرحله اجرا رسید و طی آن جلگه تخریبشده لوئس در حاشیه رود زرد بار دیگر به یک جلگه حاصلخیر و پررونق تبدیل شد تا کشاورزی پایدار را برای مردم منطقه میسر نموده و زندگی 2.5 میلیون نفر را تأمین کند.
دوم اینکه ما باید برای احیای زیستبومها در مقیاس گسترده، راهکارهایی کمهزینه و درعینحال کارآمد بیابیم. این راهکارها باید مبتنی بر روشهای مستحکم علمی باشند زیرا صحبت از اجرای طرح در یک مقیاس وسیع در میان است و هزینه اشتباهات در چنین مقیاسی بسیار سنگین خواهد بود. همچنین این راهکارها باید بتوانند پاسخگوی چالشهای مختلفی –از انتخاب بین گونههای گیاهی بومی یا غیربومی برای احیای زمین گرفته تا زمانبندی انجام طرح و مسائلی از این دست- باشند. شرکتهای خصوصی فعال در حوزه احیای زیستبومها در برزیل توانستهاند با اجرای پروژههای تحقیقاتی مشترک، ازلحاظ تجاریسازی فرآیند کشت گیاهان بهمنظور احیای زمینهای تخریبشده پیشرو باشند.
سوم اینکه ما باید رعایت حقوق جنگلها را تضمین کنیم. اقتصاد جنگل هرگز بدون وجود قوانین مستحکم در خصوص تصرف اراضی جنگلی (حتی برای بومیان و قبایل سنتی) رونق نخواهد گرفت. البته برخی کشورها پیشرفتهای خوبی در این زمینه داشتهاند. مثلاً در کشور نیکاراگوئه با حمایت بانک جهانی و به لطف اصلاحات قانونی، نهادی و سیاستی که از 15 سال قبل آغاز گردید، اکنون کل قلمرو تحت سکونت بومیان جنگلهای منطقه کارائیب با دقت نقشهبرداری و عنوانگذاری شده است.
چهارم اینکه ما باید درک بهتری از ارزش جنگلهای اطراف خود داشته باشیم. کشورها میتوانند با بهکارگیری یک نظام حسابداری ثروتهای طبیعی، اقدام به ارزشگذاری زمینها، جنگلها و منابع معدنی خود نموده و هزینههای اقتصادی ناشی از تخریب جنگلها و یا منافع بهدستآمده از احیای آنها را برآورد و در محاسبات تولید ناخالص داخلی لحاظ نمایند. بدین ترتیب وزرای اقتصاد و دارایی کشورها میتوانند با تکیه بر آمارهایی که در اختیار دارند، نقش مهمی در احیای منابع طبیعی ایفا کنند و دولتها ابزارهای محاسباتی مناسبی را برای اتخاذ یک رویکرد هوشمند در این حوزه در اختیار خواهند داشت. بهطور مثال، در کاستاریکا پس از آنکه دولت اقدام به راهاندازی یک نظام حسابداری جنگل نمود، مشخص شد جنگلها 10 برابر بیش از آنچه قبلاً تصور میشد، در اقتصاد کاستاریکا نقش دارند.
آخرین مسئلهای که نباید از آن غافل شد، بحث تأمین مالی طرحهای احیای زیستبومها است. ما باید تأمین مالی را در تمامی سطوح مدنظر قرار دهیم و البته بهتر است بنگاههای کوچک و متوسط فعال در این حوزه، در اولویت تأمین مالی قرار گیرند. باید کاری کنیم که توسعه جنگلها و کشاورزی جامع، برای کارآفرینان – بهویژه زنان و جوانان- جذابیت پیدا کند. از طرفی با اجرای طرحهای پژوهشی قوی بهمنظور یافتن بهترین راهکارها و فناوریها برای احیای زیستبومها، سیل عظیمی از منابع مالی نیز به سمت این حوزه سرازیر خواهد شد.
چنانکه که در ابتدا نیز اشاره شد، احیای اکوسیستم نقشی بسیار حیاتی در توسعه پایدار جوامع و کاهش فقر در جهان دارد. امروز فرصتهای متعددی در حوزه احیای زیستبومها با استفاده از رویکردهای نوین وجود دارد و بانک جهانی نیز به درک مناسبی از اصول و قواعدی که به موفقیتآمیز بودن طرحهای احیا کمک میکنند، رسیده است.
بانک جهانی آماده است تا با استفاده از ابزارهای مالی در اختیار خود و نیز در قالب طرحهای مشارکتی مانند «طرح ویژه جنگلها» که بهاختصار PROFOR نامیده میشود، از تلاشهای کشورها برای احیای جنگلهای خود حمایت کند. این تلاشهای مشترک نهتنها به بهبود وضعیت محیطزیست منجر میشود، بلکه کیفیت زندگی میلیونها انسان فقیر را در سراسر جهان بهبود خواهد بخشید.