رادیو مجازی اتاق ایران ۲ دی 1403

یادداشت محسن ضرابی برای پایگاه خبری اتاق ایران

ضرورت همسویی نظام آموزشی با نقشه راه توسعه کشور

رئیس اتاق ایران و عمان در یادداشتی به تحلیل وضعیت نظام آموزش و رابطه آن با محیط کار پرداخته است.

محسن ضرابی

رییس اتاق بازرگانی مشترک ایران و عمان
12 مهر 1396 - 13:03
کد خبر : 10426
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

بدون توسعه همه‌جانبه علمی، رسیدن به توسعه اقتصادی امری است ناممکن؛ چراکه در جهان امروز دست یافتن به موفقیت‌های توسعه‌ای بر پایه علم و دانش استوار است و تاکنون در کل جهان کشوری دیده نشده است که بدون توجه به توسعه همه‌جانبهٔ علمی، به توسعه اقتصادی رهنمون شده باشد.

هرساله با آغاز فصل پاییز و نواخته شدن زنگ مهر، همه نگاه‌ها به آغاز فصل جدید تحصیل علم و دانش معطوف می‌شود. آمارها بیانگر حجم قابل‌توجهی از محصلینی است که در مقاطع مختلف آموختن را آغاز یا پی می‌گیرند. جمعیت قابل‌توجهی از جمعیت ۸۰ میلیونی که به امید رسیدن به موقعیتی شایسته عزم خود را جزم برای نقش‌آفرینی در مسیر حرکت‌های توسعه‌ای کشور می‌کنند و حال این سؤال مطرح می‌شود که برنامه ریزان آموزشی، نقشه راه را با چه نگاهی ترسیم می‌کنند؟ آیا به اقتضائات و نیازهای صنعت و خدمات کشور نیز نظر دارند یا همچنان این رقابت مراکز دانشگاهی است که بی‌توجه به این‌که کشور ما نیازمند چه نوع آموزشی است، دنبال جذب و جلب طالبان علم بدون توجه به سرنوشت دانش‌آموختگان هستند؟

همیشه مدیران و مسئولان کشور در سخنرانی‌های خود حمایت کامل خویش را از توسعه مبتنی بر دانایی و پژوهش و فناوری اعلام می‌کنند ولی در عمل چیز دیگری مشاهده می‌شود. بی‌شک آنچه کشور ما در مقطع کنونی بدان نیازمند است، جهش در رشد اقتصادی است. اقتصادی که اگر به‌درستی نتواند نقش خود را ایفا کند، حرکت چرخ توسعه کشور را در ابعاد مختلف با بحران همراه می‌کند. برنامه ریزان آموزشی ما تاکنون به چه میزان در تدوین و تنظیم دروس پایه، درک مفاهیم اقتصادی را موردتوجه قرار دادند؟ به چه میزان محصلین را با دنیای واقعی و عملی دروس اقتصادی آشنا کرده‌اند و به چه میزان ذهن‌ها را به این مقوله مهم حساس نمودند؟ تا دانش آموزان ما بعد از سال‌ها تحصیل با ورود به بازار، با مفاهیم خرد و کلان اقتصادی بیگانه نباشند و بتوانند خود را با حرکت متوازن اقتصادی همراه کنند.

موضوع بعدی، اقتصادسنجی رشته‌های تحصیلی است. درحالی‌که وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی هر سه ماه یک‌بار آمار تفکیکی از جامعه بیکاران کشور ارائه می‌کند و این‌که در هر استان، فارغ‌التحصیلان کدام رشته‌های تحصیلی، شانس بیکاری‌شان بیشتر است، متأسفانه وزارتخانه‌های "علوم، تحقیقات و فناوری" و "بهداشت و آموزش پزشکی"، در تعیین سقف پذیرش دانشجو برای رشته- شهرهای مختلف، توجه بسیار کمی به این آمار نشان می‌دهند. حال‌آنکه انتظار می‌رود عرضه خدمت آموزشی، متناسب با تقاضای مؤثر در بازار اصلاح شود.

از سوی دیگر در نظام آموزش دبیرستان و هدایت تحصیلی نیز، به نیازهای آتی اقتصاد کشور کم‌توجهی نشان داده می‌شود. هدایتگران تحصیلی که در آموزش‌وپرورش ایران خدمت می‌کنند، عمدتاً آشنایی کمی با تحولات بازار کار دارند و بر اساس ذهنیت‌های شخصی و قدیمی خود، استعدادهای درخشان دانش آموزان را به سمت رشته‌های بدون آینده شغلی هدایت می‌کنند و سرنوشت غمباری را برای برخی از آن‌ها رقم می‌زنند. این در حالی است که در عمده کشورهای در حال توسعه، برنامه‌ریزی آموزشی، در هر دو سطح مدارس و آموزش عالی، هماهنگی مناسبی با تحولات اقتصادی جامعه دارد و می‌کوشد تا پاسخگوی نیازهای بخش‌های صنعتی و تجاری کشور باشد. این در حالی است که انتظار می‌رود سرمایه عظیمی که خانواده‌ها، دولت و خیران برای آموزش کودکان، نوجوانان و جوانان کشور هزینه می‌کنند، با بهره‌وری حداکثری همراه باشد و افرادی توانمند برای حضور در عرصه‌های مختلف اقتصادی تربیت کند.

به‌عنوان نمونه درحالی‌که همکاری‌های اقتصادی، صنعتی و علمی ایران و دیگر کشورها، در گروی یادگیری مناسب زبان انگلیسی است، در نظام آموزش رسمی به این مسئله توجه کافی صورت نمی‌گیرد و دانش‌آموختگان ناچار می‌شوند برای رفع نیازهای کاری خود، دوره‌های آموزشی مجزایی را طی کنند. حال‌آنکه انتظار می‌رود نظام آموزش‌وپرورش و آموزش عالی کشور، این مهارت را به دانش آموزان و دانشجویان به شکل مناسب بیاموزد.

اگر نظام آموزشی کشور از کارآمدی لازم برخوردار باشد، نیازی نیست تا هر دستگاه اداری یا کارخانه یا شرکت خصوصی، وقت، هزینه و انرژی زیادی را صرف آموزش مجدد نیروهای انسانی خود کند و می‌توانند فقط به آموزش تحولات دانش کاری در سال‌های اخیر اکتفا کنند. اما فقدان کارآمدی نظام رسمی آموزشی باعث شده تا نیمی از عمر مفید هر عضو جامعه صرف آموزش‌های ناکارآمد شود و انتظار داشته باشیم همه این کاستی‌ها در قالب طرح‌های کوتاه مدتی همچون آموزش ضمن خدمت، کارورزی و ... برطرف شود که قطعاً چنین نخواهد شد و نمی‌توان راه صدساله را یک‌شبه پیمود. ذهنیت نادرست و انتزاعی که نظام فعلی آموزشی به دانش آموزان و دانشجویان تحمیل می‌کند، گاهی به مدد آموزش‌های تکمیلی نیز اصلاح نمی‌شود و مانع مهمی در مسیر تعالی سازمان‌ها و شرکت‌های اقتصادی خواهد بود.

امیدوارم برنامه‌ریزان آموزشی با نگاهی روشن به آموزش مسائل اقتصادی، مدرسان ما با آموختن علم اقتصاد، دانش‌آموزانمان را از همان ابتدا با مفاهیم اقتصادی و راه‌هایی کسب در دنیای پرآشوب رقابت‌ها آشنا کنند تا دانش‌آموختگان ما بهتر بتوانند نقش‌آفرین حرکت توسعه‌ای کشور باشند و فردایی بهتر را برای ایران اسلامی به ارمغان آورند.

موضوعات :
در همین رابطه