امروزه اغلب شهرها، به ویژه شهرهای بزرگ، در حوزه مولفههای زیستی با مسائل متعددی نظیر آلودگیهای هوا، آب، خاک و صوت رو به رو هستند، تا جایی که کنترل این آلودگیها، به عنوان یکی از اولویتهای مهم در برنامهریزی شهری، به ویژه در کشورهای توسعه یافته مطرح شده است. این کشورها، ابزارهایی را برای دستیابی به هدف فوق به کار بردهاند که در میان آنها، مالیاتهای سبز در سطح وسیع و با هدف کاهش آلودگی و حفاظت منابع طبیعی و در کنار آن به عنوان یک منبع درآمدی پایدار، مورد استفاده قرارگرفته است.
مالیاتهای محیط زیستی، بر این نظر استوارند، که هر کس به نسبت سهمی که در آلودهسازی محیط دارد، باید مالیات پرداخت کند، یعنی هزینه صرف شده، در کاهش خسارات ناشی از آلودگی را متحمل شود. ایده مالیات سبز اولین بار توسط یک اقتصاددان انگلیسی، به نام پیگو در سال 1920 مطرح شد و این گونه جریمهها را به نام مالیاتهای پیگو میشناسند. هدف استفاده از این مالیاتها، کاهش استفاده از منابع فسیلی ناپایدار و روی آوردن به استفاده از منابع تجدیدپذیر انرژی و انرژیهای پاک است. از دیگر اهداف این مالیاتها میتوان به کاهش تولید مواد آلاینده طبیعت همچون زبالهها و پسابها اشاره نمود. این مالیاتها به طور گسترده در اروپا و جاهای دیگر در طی بیش از 20 سال گذشته معرفی شده است.
مزیتهای اجرای مالیاتهای سبز
الف) کاهش هزینههای خارجی: مفهوم «هزینه خارجی» در اقتصاد، هزینههایی هستند که در نتیجه انجام یک فعالیت و یا استفاده از محصولی خاص به دوش جامعه تحمیل میشوند، بدون اینکه عامل ایجاد کننده هزینه، ملزم به پرداخت آن باشد. به عنوان مثال، آلودگی هوای محیط، به میزانی که منجر به وقوع برخی بیماریهای تنفسی شود، یک هزینه جانبی را به دوش افراد جامعه تحمیل میکند، بدون اینکه شخص و یا اشخاص آلوده کننده مسئولیتی در برابر پرداخت آن داشته باشد. آلوده کننده، به شکل ارادی محیط را آلوده میکند، در حالی که افراد جامعه به شکل غیر ارادی، مجبور به تحمل شرایط و پرداخت هزینه خسارتهای ناشی از آلودگی هستند.
اخیراً مطالعات زیادی در ارتباط با هزینههای جانبی انجام گرفته است و مدارک معتبری مبتنی بر تأثیر مستقیم آلودگیهای ناشی از فعالیتهای مختلف، مانند انتشار دود اتومبیلها و کارخانهها، مصرف دخانیات در مکانهای عمومی، ورود فاضلاب و شیرابههای پسماند به آبهای آشامیدنی و بوهای نامطبوع اطراف مکانهای دفن زباله، بر سلامتی افراد و همینطور ارزش مناطق مسکونی اطراف به دست آمده است. مالیات سبز مانعی در برابر ایجاد آلودگی و باعث افزایش رفاه اجتماعی است.
ب) کنترل عوامل گرمایش جهانی و تغییر اقلیم: امروزه گرم شدن زمین، تغییر اقلیم و پیامدهای ناشی از آن به طور گسترده در سطح جهانی مورد توجه قرار گرفته است. یکی از نگرانیهای عمده محیط زیستی به ویژه در دستیابی به توسعه پایدار، انتشار گازهای گلخانهای در بیوسفر هستند، که به عنوان عامل اصلی تغییر اقلیم محسوب میشود. تغییرات اقلیم اثراتی همچون زیر آب شدن یخهای قطبی، بالا آمدن سطح آب دریاها و ازبین رفتن تالابها، شدت یافتن فصلها، سردتر شدن زمستانها و گرم و خشکتر شدن تابستانها، تغییر میزان و زمان وقوع بارش در مناطق مختلف و در نتیجه تأثیر بر فرسایش و رطوبت خاک و به طور خاص غیر قابل پیشبینی شدن اقلیم که خسارات جبرانناپذیر و شدیدی را به بخش کشاورزی و شیلات وارد میکند را به همراه دارد. هر گاز گلخانهای عمر جوی و اثرات مخصوص به خود را دارد. به منظور محاسبه این تفاوتها، شاخص پتانسیل گرمایش جهانی (GWP) تعریف شده است که در آن هر گاز گلخانهای به معادل co2 آن تبدیل شده است.
به طور مثال، طبق جدول فوق اثر گرمایشی یک کیلوگرم گاز متان در محدوده زمانی 100 سال، 21 برابر یک کیلوگرم دیاکسید کربن در همین مدت زمانی است. مقدار کربن سوختها، نقش مهمی در برآورد انتشار گازهای گلخانهای و اثرات مستقیم آنها در گرمایش زمین دارد، به همین دلیل، قوانین زیادی در ارتباط با مالیات بر کربن، در کشورهای مختلف به تصویب رسیده و اجرایی شده است.
ج) اثر درآمدی: در بین انواع منابع درآمدی، مالیات همواره به عنوان منبعی دائمی و قابل پیشبینی، مورد توجه دولتمردان بوده است. مالیات سبز هم از این جهت حائز اهمیت است. مالیات سبز به دو صورت غیر مستقیم و مستقیم اعمال میشود. مالیات مستقیم بر انواع نهادههای تولیدی و کالاهای مصرفی، که استفاده از آنها به نوعی با آسیب محیط زیستی همراه است، وضع میشود؛ از جمله مالیات بر مواد سوختی، مالیات بر انواع کود شیمیایی، روغنها، حشرهکشها، فرآوردههای نفتی و پلاستیکها و مالیات غیر مستقیم، مالیاتی است که بر مبنای سنجش میزان انتشار آلودگی تعیین میشود. اخذ مالیات مستقیم نسبت به مالیاتهای غیر مستقیم (که نیاز به سنجش میزان انتشار دارند) آسانتر و کاربردیتر است.
اصلاح قوانین و تصویب قوانین سبز
با جدی شدن مباحث مربوط به محیط زیست مانند گرم شدن زمین، دولتها در سراسر جهان در حال تصویب قوانین با محوریت انگیزههای مالیاتی، برای برانگیختن رشد صنعت انرژیهای تجدیدپذیر و تشویق شرکتها برای پیادهسازی شیوههای کسب و کار سبز، مانند بازیافت، کاهش مصرف انرژی و استفاده از محصولات سازگار با محیط زیست هستند. قوانین و مقررات باید به عنوان ابزاری در اختیار دولت بخشی از وظیفه حفاظت از محیط زیست را بر عهده بگیرد. به عنوان مثال بر اساس قوانین و مقررات مصوب در برخی از کشورهای در حال توسعه همچون هند، بوتان و بنگلادش ضوابطی اجرا شده است، که بر اساس آن استفاده از کیسههای پلاستیکی ممنوع شده است. کنگره آمریکا در سال 2009، پس از سقوط مالی 92 میلیارد دلار از مجموع 787 میلیارد دلار اعتبار مالی بازسازی اقتصادی را به سرمایهگذاری در بخش انرژیهای تجدیدپذیر اختصاص داد.
مالیات پیگویی در کشورهای مختلف
مالیات پیگویی، که در ادبیات محیط زیست به مالیات سبز معروف است، در کشورهای مختلف به صورتهای متفاوتی مورد استفاده قرار میگیرد. در کشورهای توسعه یافته مالیاتها را در سه دسته طبقهبندی میکنند: مالیات بر برق و انرژی، مالیات بر دفع زباله و مالیات بر حمل و نقل.
مالیات بر انرژی
برخی از کشورهای جهان با هدف کاهش مصرف انرژیهایی که حجم بالایی کربن منتشر میکنند، بر مصرف انرژی و برق مالیات وضع کردهاند. در برخی از کشورها مانند سوئد و فنلاند برای استفاده از انرژیهایی که از منابع پایدار حاصل میشوند یارانه یا معافیت مالیاتی اعطاء میگردد. چین، بر مصرف انرژی مالیات وضع کرده است و به شرکتهایی که مصرف انرژی خود را کاهش دهند و یا از منابع انرژی پایدار استفاده کنند، تخفیفات مالیات بر درآمد شرکت اعطاء میکند. آمریکا، برای گسترش استفاده از انرژی باد، خورشیدی، زیست توده و تکنولوژی بر پایه انرژیهای تجدیدپذیر، اعتبار مالیاتی اعطا کرده است. ژاپن، عوارض کالاها و خدماتی که از طریق کاهش مصرف انرژی منجر به ذخیره انرژی میشوند را حذف کرده است. کانادا، در برخی از ایالتهای این کشور مانند بریتیش کلمبیا، بر روی تمام کسب و کارها و اشخاصی که سوختهای فسیلی را برای تولید گرما و انرژی خریداری یا مصرف میکنند، مالیات کربن وضع میشود.
مالیات بر دفع زباله و مواد زائد
برخی از کشورها بر دفع زباله، به ویژه آنهایی که به محیط زیست آسیب میرسانند مالیات وضع میکنند. سوئد، بر زبالههای تجاری و خانگی مالیات وضع نموده و این امر موجب کاهش میزان زبالههای وارد شده به طبیعت و افزایش بازیافت شده است. فنلاند، به صورت مستمر مالیات بر ظروف نوشابه را گسترش داده است (قوطیهای فلزی و بازیافتی) و متقابلاً ظروف قابل بازیافت را از مالیات معاف کرده است، که این امر موجب کاهش زبالههای غیر قابل بازیافت شده است. کانادا، کسب و کارهایی که تولیدات آلاینده را به بازار مصرف عرضه میکنند، مشمول مالیات کرده است. درآمد حاصل از این مالیات در ایالتهای مختلف سالانه بیش از 100 میلیون دلار کانادا میباشد و سبب گردیده تا بنگاهها دائماً در جستجوی راهی برای کاهش آثار منفی خود در محیط زیست و به تبع آن کاهش مالیات سبز در فرآیند تولید خود باشند. وضع مالیات بر مواد دفعی نسبت به مالیات بر مصرف انرژی در کاهش استفاده از محصولات مضر و مخرب محیط زیست موثرتر است.
مالیات بر حمل و نقل
کشورهای آلمان و فنلاند، مثالهای خوبی از کشورهایی هستند که مستقیماً بر سطح انتشار آلودگی خودروها مالیات وضع کردهاند.کشور دانمارک یکی از کشورهای پیشرو و موفق در اعمال مالیات محیط زیستی است. در سال 2007 درآمد حاصل از انواع مالیات سبز در دانمارک حدود 11 میلیارد یورو بوده که حدود 4.5 درصد تولید ناخالص ملی را تشکیل داده است که در نتیجه آن شرکتها و مصرفکنندگان در دانمارک توجه بسیاری به محیط زیست معطوف داشتهاند.
آلودگیهوا، آلودگی صوتی، تراکم، کمبود آب سالم و انرژی میتواند تهدیدی جدی برای سلامت و رفاه اجتماعی باشد. مقدار بالای مصرف انرژی و همچنین وضعیت نگران کننده محیط زیست در ایران، موید آن است که اعمال و اجرای سیاستهای محیط زیستی در کشور برای توسعه پایدار الزامی است. در این راستا مالیات سبز راهی مؤثر برای دستیابی به اهداف و سیاستهای توسعه پایدار محسوب میگردد. اگر مالیاتهای محیط زیستی که نوعی سیاستهای تنبیهی هستند، با سیاستهای تشویقی محیط سیاستی مانند پرداختهای انتقالی یا معافیتهای مالیاتی همراه باشند، آثار این سیاستها دو چندان خواهد شد.