حدود ششماه از تحریم قطر میگذرد؛ تحریمی که توسط پنج کشور عربی، شامل عربستانسعودی، امارات متحده عربی، بحرین، مصر و لیبی کلید خورد. تهدید قطر از سوی کشورهای عربی، فرصتی است برای بازار ایران. همزمان با تحولات منطقه خلیجفارس و قطع روابط دیپلماتیک برخی از کشورهای عربی با قطریها، این سؤال مطرح بود که آیا ایران میتواند به شریک مهم تجاری قطر تبدیل شود؟ وقتی موضوع اختلاف قطر با عربستان و دولتهای عربی به اوج رسید، جدای از نقش سیاسی ایران در مسائل منطقهای، عدهای به دنبال پررنگ شدن تعامل دوجانبه اقتصادی ایران و قطر، تأمل کردند.
از همان زمان شروع تحریم، ایران صادرات کالا به قطر را از راه دریایی و هوایی شروع کرد؛ اگرچه آمارها ارزش دلاری مبادلات برونمرزی ایران و قطر را بسیار پایین و حداقلی نشان میداد اما در این میان این فرصت برای ایران فراهم است تا در کنار سایر رقبا، سهم خود را در مبادلات غیرنفتی با قطر بهخصوص در گروه کالاهایی چون چدن، آهن، فولاد، محصولات شیمیایی آلی، گچ، آهک، سیمان، محصولات لبنی و دیگر محصولات غذایی افزایش دهد.
جمال رازقیجهرمی، رئیس اتاق شیراز در گفتوگو با پایگاه خبری اتاق ایران میگوید: «اتاق شیراز مسئول ارسال و هماهنگی کالاهای موردنیاز به کشور قطر است. در ابتدای کار بخش خصوصی شیراز با اجاره هواپیمای «کارگو» صادرات هوایی به قطر را انجام داد؛ ولی هزینه نگهداری، پارکینگ و حمل بار بسیار بالا بود؛ طوری که بخش خصوصی توان پرداخت این هزینهها را نداشت. حالا هم این صادرات از راه دریایی و هوایی انجام میشود، اما با مشکلات زیادی روبرو هستیم.»
او مهمترین مشکلات حوزه صادرات به قطر را قیمت تمامشده تولید داخلی عنوان میکند؛ تراز تجاری ایران و قطر در این دوره افزایشیافته است؛ رازقی جهرمی با گفتن این نکته، تأکید میکند: «اما همه اینها به این معنی نیست که در بازارهای قطر موفق عمل کردهایم. اگر به بوشهر سفر کنید، در جلوی گمرک بوشهر صف تحویل کانتینر 40 فوتی ترکیه را میبینید که از غرب به جنوب آمدهاند تا از طریق بندر بوشهر به قطر کالا حمل کنند. این نشان میدهد که ما نتوانستهایم در بازار قطر موفق عمل کنیم.»
چرا؟ «ما با بازارهای در اختیار خود درست برخورد نمیکنیم»؛ این گفته رازقیجهرمی است درباره نوع مواجهه ایران با بازارهای منطقه.
او ادامه میدهد: «ما در بازاریابی خود خوب عملنکردهایم. مثلاً ما در مراحل اولیه بحران در قطر، هندوانه را با لنج و فلهای به آنجا ارسال کردیم اما رقبای ما در بستهبندی مناسب باقیمت چندبرابری این محصول را صادر کردند. این به معنی است که ما بهصورت غیر کنترلشده و غیرعلمی با بازارهای خود برخورد میکنیم.»
رازقیجهرمی مشکل دیگر بخش خصوصی را در بازار قطر چنین تبیین میکند: «در مواقع رقابت بسیار ناشیانه وارد بازارها میشویم درعینحال غیرقابلکنترل هم عمل میکنیم. از سوی دیگر دولت هم دقیق عملنکرده است؛ در شروع این بحران، سازمانهای نظارتی آنچنان به صادرکنندهها وارد کردند که واقعاً تحملناپذیر بود.»
او درباره نوع برخورد دولت میگوید: «سازمانهای نظارتی از طریق سازمان استاندار و گمرک ایران نوع مواجهه ناشیانهای با کالاها و بستهبندی داشتند.» عضو هیات نمایندگان اتاق ایران در پاسخ به اینکه درنهایت بالا بردن استاندارها به نفع بخش خصوصی است، میگوید: «اگرچه باید کالاها در بستهبندی مناسبی صادر شود، اما برخورد دولت حمایتی نیست بلکه تنبیهی-توبیخی است.»
رازقیجهرمی توضیح میدهد: «ما در برخورد با بازار قطر و ارسال محموله در کنار تصاحب بازار، خود بازار را خراب میکنیم و بعد باید کلی تلاش کنیم تا روندها اصلاح شود.»
بهبود این وضعیت به چه عواملی اجتماعی بستگی دارد؟ او پاسخ میدهد: «بهبود وضعیت در حوزه صادرات عوامل گوناگونی دخالت دارد؛ دولت، سازمان گمرک و سازمان توسعه تجارت باید باهمدیگر همکاری و همبستگی داشته باشند. باید سیاستگذاری درست و منسجمی داشته باشند اما در عمل اینگونه است. مثلاً در روزهای اولیه صادرکنندگان گلایه داشتند که تأخیر در ارسال و روند بوروکراتیک سبب میشود محصول ما به بازار نرسد یا فاسد شود. البته این مشکلات برطرف شده است اما هنوز خیلی از ساختارها در خدمت صادرات نیست.»
در حوزه صادرات به قطر شرکتهای بخش خصوصی فعال بودند چرا از اینهمه حجم مشکلات سخن میگویید؟ او جواب میدهد: «برای اینکه بخش خصوصی هم مشکلات جدی دارد؛ بخش خصوصی در ایران چابک نیست. اینها مدام از دولت انتظار دارند که باید مشکلات بخش خصوصی را برطرف کند. درحالیکه بخش خصوصی باید متکی به توان خود باشد. وقتی بخش خصوصی چابک نباشد درنهایت نمیتواند با بخش خصوصی ترکیه یا هر کشور دیگری رقابت کند. درواقع ما در انتقاد از دولت باید حتماً انتقاد به بخش خصوصی را فراموش نکنیم. بخش خصوصی باید بازارشناسی کند ولی در عمل چنین نیست.»
عضو هیات نمایندگان ادامه میدهد: «بخش خصوصی به حمایت دولت تمایل دارد ولی باید فکر کند دولت کمکی به او نمیکند. بخش خصوصی نباید منتظر حمایت دولت باشد ولی هنوز منتظر دولت و متکی به دولت است. آنها باید بدانند دولت نهتنها تسهیلگر وضع موجود و بسترهای فعالیت برای بخش خصوصی نیست بلکه مشکلزا هم است بخش خصوصی باید با بازار منطقی برخورد کند.»
او ادامه میدهد: «من معتقدم در خود بخش خصوصی بزرگترین مشکل تمایل به انحصارگری است. در ابتدای شروع فعالیت با قطر چون روابط سیاسی ما با قطر خوب نبود، کار سختتر شد. از سوی دیگر صادرکنندههای ما عمدتاً آنهایی بودند که قبلاً با قطر ارتباط داشتند. این افراد نمیخواستند گروهی را در کار خود سهیم کنند یا همراه خود در بازار قطر رقبای داخلی هم داشته باشند.»
رازقی جهرمی ادامه میدهد: «برای همین سعی میکردند همه نیازهای بازار قطر را خود بهتنهایی تأمین کنند که درنهایت چنین هم نشد. آنها بعد از مدتی در کنار خود، رقبایی از کشورهای دیگر را دیدند و بخشی از بازار قطر را از دست دادند.»
بار دیگر رئیس اتاق شیراز تأکید میکند: «ما باید با بازارهای جهانی بهصورت تخصصی برخورد کنیم. باید به بازارها و حفظ آنها، نگاه میانمدت و بلندمدت داشته باشیم. مثلاً در شرایط فعلی قرار است اتاق شیراز روی چهار بازار تمرکز کند: بازارهای سوریه، عراق، قطر و روسیه.»
به گفته رازقیجهرمی برنامه اتاق شیراز در این حوزه شناسایی فرصت و تهدیدهای این بازار است تا بهصورت تخصصی و شناختهشده در این حوزه کار کند.»