تبعات منفی افزایش ناگهانی نرخ ارز برای اقتصاد ایران چیست؟ اهمیت نرخ ارز در اقتصاد ایران به دلایل ساختارهای شکل گرفته این اقتصاد بسیار بالاست. بررسیها نشان میدهد که در تمام چهار دهه گذشته نه تنها وابستگی به دلار کاهش نیافته است بلکه توسعه صنعتی و اقتصادی بر این محور پیگیری شده است. حاکمیت دلار بر سطوح تولیدی صنعتی و حتی کشاورزی را اندکی کاهش دهیم چراکه صنعت ایران ساختاری واردات محور دارند و بخش عمدهای از تجهیزات و مواد اولیه مورد نیاز برای تولید وارداتی است.
هرچند هنوز گزارش دقیقی در خصوص میزان وابستگی تولید و صنعت به واردات در ایران منتشر نشده است اما ارزیابیهای اولیه نشان میدهد که همواره بین ۵۰ تا ۶۰ درصد از تولید در ایران ریشه در تامین خارجی دارند و همین امر سبب میشود اهمیت نرخ ارز برای تمامی بخشهای اقتصادی بسیار بالا باشد.
نگاهی به آمارهای واردات گمرک ایران در طول سالهای گذشته نیز دلیل این مدعاست چرا که بخش عمدهای از واردات به کشور را کالاهایی تشکیل میدهند که "کالاهای واسطهای" نام گرفتهاند. این بدان معنی است که این اقلام در فرآیند تولید به کار گرفته میشوند. در چنین شرایطی افزایش قیمت ارز میتواند هزینههای تولید در ایران را به سرعت دستگاه افزایش نماید و در نتیجه افزایش نرخ تورم ناشی از رشد هزینههای تولید را در کشور ایجاد نماید. شاید نگاهی به وضعیت صنایع مختلف بتواند بازگو کننده آنچه در کشور میگذرد باشد.
صنعت و معدن
این وضعیت در صنایع بسیار بزرگ کشور نیز قابل مشاهده است به عنوان مثال صنعت خودرو که یکی از صنایع استراتژیک کشور محسوب شده و سرمایهگذاری بالایی در آن صورت گرفته نیز از این وضعیت در رنج است. در شرایطی که نزدیک به نیمی از مواد اولیه قطعات مورد نیاز خودروهای تولیدی از خارج از کشور وارد میشوند طبیعی است که افزایش قیمت ارز به سرعت زمینه رشد قیمت خودرو در کشورهای ایجاد کند. اما این تنها صنعت خودرو نیست که درگیر چنین شرایطی است بلکه حتی صنایعی که شاید در باور عامه ارتباط چندانی با دلار نداشته باشند نیز از افزایش قیمت ارز تاثیر بگیرند. شاید برای بسیاری افزایش قیمت محصولات کشاورزی به دلیل رشد قیمت دلار کمی بیمنطق باشد این در حالی است که بخش عمدهای از سموم کشاورزی چه در بخش باغی و چه در بخش صیفی از خارج کشور تامین میشود . از سوی دیگر کودهای مورد استفاده برای تولید صیفی، سبزیجات و حتی علوفه،نهادههای دامی،خوراک مرغ،خوراک میگو،داروهای دامی و تقویتکنندههای دام و طیور از خارج از کشور تامین میشود در نتیجه افزایش قیمت ارز هزینه تولید مواد خوراکی در بخش کشاورزی و دامی را به همراه خواهد داشت. این چنین است که سفره مردم از پس رشد قیمت دلار با افزایش هزینهها روبهرو میشود و همین امر ممکن است منجر به کاهش مصرف مواد پروتئینی و میوهها و سبزیها مفید از سوی بخشی از جامعه شود.
در عین حال باید توجه داشت که حتی صنایع صادراتی ایران مانند صنایع فولاد ، مس و آلومینیوم نیز با افزایش قیمت ارز، رشد هزینهها را تجربه میکنند و در نتیجه ممکن است به دلیل افزایش هزینههای تولید ، قدرت رقابتشان در بازارهای جهانی کاهش یابد. چرا که بخش مهمی از مواد اولیه در این صنایع نیز وارداتی است و در نتیجه این صنایع نیز از رشد قیمت ارز تاثیر جدی میپذیرند. این وضعیت حتی در صنایع ساختمانسازی و البته صنایع خانگی و ... قابلمشاهده است چرا که حتی در این صنایع نیز وابستگی بالایی به واردات مواد اولیه وجود دارد و در نتیجه تولید داخلی مسکن، لوازم خانگی و دیگر اقلام نیز با رشد هزینه روبرو میشوند.
نکته مهم اما به صنایع نفت گاز و پتروشیمی بازمیگردد. این صنایع که بخش مهمی از اقتصاد ایران را تشکیل میدهند اتفاقاً تاثیرپذیری بالایی از افزایش قیمت ارز دارند چرا که بیش از ۷۰ درصد از تجهیزات مورد نیاز در بخشهای پتروشیمی و پالایشگاهی و حوزههای نفت و گاز وارداتی است. در عین حال تکنولوژی مورد استفاده در این صنایع نیز به طور کلی وارداتی محسوب میشود و رشد قیمت ارز،هزینههای فعالیت در این حوزهها را با رشد چشمگیر روبرو میکند.
صنایع معدنی نیز به دلیل وابستگی از بُعد تامین تجهیزات و خطوط تولید و تامین قطعات به واردات تاثیر پذیری بالایی از قیمت ارز دارند. به این ترتیب حتی صنایع معدنی ایران نیز با افزایش قیمت ارز ممکن است قدرت رقابت خود در بازارهای جهانی را از دست بدهند.
سرمایهگذاری خارجی
آنچه تاکنون گفته شد تاثیرات افزایش قیمت ارز بر صنایع فعال و تولیدات کنونی را شامل میشود اما باید توجه داشت نوسانهایی از این دست و به قول برخی در رفتن لنگر نرخ ارز، خود ریسک سرمایهگذاری در کشور را افزایش داده و در نتیجه سبب میشود رشد صنعتی و تولید در کشور اتفاق نیفتد.
تاثیر افزایش نرخ ارز بر سرمایهگذاری خارجی و حتی سرمایه گذاری ایرانیان خارج از کشور نیز قابل بررسی و تامل است. متاسفانه رشد قیمت دلار و سایر ارزها در بازار ایران به همراه نوسان شدید قیمت و همچنین بیثباتی سبب میشود از یک سو ریسک سرمایهگذاری در ایران بالا رفته و از سوی دیگر سرمایهگذاری توجیه اقتصادی خود را از دست بدهد چرا که تبدیل ارز به ریال خود برای بسیاری از سرمایهگذاران برابر با زیان خواهد بود و در نتیجه بسیاری از این افراد ترجیح میدهند به حوزههای سرمایهگذاری ورود نکنند تا در اثر تبدیل سرمایههای ارزیشان به ریال متضرر نشوند.
در نظر بگیرید که بازپرداخت وامهای ارزی و یا حتی تسهیلاتی که از صندوق ذخیره ارزی به بخش خصوصی و دولتی پرداخت میشود نیز مشمول همین قانون خواهد بود چرا که افرادی که تسهیلات ارزی دریافت میکنند پس از کاهش ارزش ریال در زمان بازپرداخت ،با خسارتهای هنگفتی روبرو شده و بعضاً سرمایهگذاریهایشان با تسهیلات پرداختی ،فاقد توجیه فنی و اقتصادی میشود از این رو پیشگیری از نوسان نرخ ارز از یک سو و ایجاد ثبات در اقتصاد از سوی دیگر گام اول برای پیشگیری از تنش و همچنین بهبود فضای کسبوکار،تولید و سرمایهگذاری در کشور تلقی میشود.