نشست سی و ششم هیات نمایندگان اتاق ایران در مشهد برگزار شد. در این نشست غلامحسین شافعی رئیس اتاق ایران به سخنرانی در مورد شرایط جدید برجام و راههای تقویت توان اقتصاد ملی پرداخت.
متن کامل سخنرانی رئیس اتاق ایران به این شرح است:
یکی از مسایلی که در ماههای اخیر در جامعه ایران و بخش سیاستگذار کشور مطرح میشد، نتایج انتخابات دولت ترامپ و عدم توافق این دولت به موضوع برجام بود، مسئلهای که قابل پیشبینی بود و رهبر معظم انقلاب با درایت خود بارها بدان اشاره کرده بودند.
در روزهای گذشته آمریکا به خروج از برجام به ما ثابت کرد که نمیتوان در اقتصاد جهانی به این دولت و حتی دیگران اعتماد داشت؛ اعتماد، بایستی مطلقاً بر توانایی خودمان، جوانانمان، صنعتگران، تولیدکنندگان، صادرکنندگان و ظرفیتهای بالفعل و بالقوه خودمان باشد.
برجام تنها توافق درباره برنامه صلحآمیز هستهای ایران نبود بلکه مسیری در حال آزمون بود برای اثربخشی گفتوگو در راستای صلح، نظم و امنیت جهانی؛ آزمونی که متأسفانه با رویکرد نابخردانه دولت آمریکا به نتایج خوبی نرسید و این امر در جامعه جهانی و تصمیمات و گفتوگوهای آتی آن مسلماً بازتابی منفی خواهد داشت و عواقب سوئی به بار خواهد آورد.
بسته شدن باب گفتوگو و مذاکره یعنی نقش بر آب شدن اثربخشی سازمانهای بینالمللی و به خصوص سازمان ملل.
برجام از اجماع نظر همه اعضای شورای امنیت برخوردار بود و شایسته نبود که دولت آمریکا اینگونه سازمان ملل و اعضای آن را به بازی بگیرد.
موضع جمهوری اسلامی ایران بهدرستی و با درایت توسط ریاست محترم جمهوری اعلام شد و بیانکننده اراده ملت ایران است. بخش خصوصی و اتاقهای بازرگانی با تمام توان از چنینی موضعی پشتیبانی میکنند اما برای گذار از این شرایط لازم است راهکارهای منطقی تبیین گردد.
واقعیت این است که تحریمها کاغذپاره نیستند و نمیتوان به صنعتگران، تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی گفت که مشکلی به وجود نخواهد آمد. بنابراین باید باصداقت به گفتوگو نشست و وحدت و انسجام ملی را دوچندان کرد. در قدم بعدی گسترش روابط بینالمللی بهخصوص با کشورهای همسایه میتواند ما را در برابر اثرات سوء تصمیمات دولت آمریکا مصون دارد. انعقاد پیمانهای منطقهای، قراردادهای تجارت ترجیحی برای ما اثربخش بوده و نقاط قوت ما را پررنگ خواهد کرد. حضور مؤثر ما در مجامع بینالمللی و تقویت هرچه بیشتر دیپلماسی سیاسی و اقتصادی از مواردی است که در شرایط موجود جهانی بهطور جدیتری موردتوجه همهجانبه قرار میگیرد. این اعتقاد بهدرستی وجود دارد که کشور ما از نقاط قوت بسیار بالایی هم ازنظر موقعیت ژئوپلتیک و هم ازنظر نیروهای متخصص زبده و توانمند برخوردار است. اگر عقلانیت را اساس تصمیمگیری آینده خود قرار دهیم قطع بهیقین قادر خواهیم بود بر مشکلات فائق آمده و راه تعالی اقتصادی را ادامه دهیم.
دیگر نباید مثل سالهای گذشته اقتصاد کشور را بیپناه در اختیار اشتهای سیریناپذیر دلالان، واسطه گران و رانتخواران گذاشت. باید چارهای اساسی برای خروج از این وضعیت مخرب بیندیشیم. سایه سنگین غیرمولدها بر سر اقتصاد ایران بهشدت سنگینی میکند تا از این قاعده بهشدت مخرب و ضد توسعهای رهایی نیابیم ریشه تولید و صنعت در کشور ما پا نخواهد گرفت و حمایت از این بخشها معنا پیدا نخواهد کرد. سود فعالیتهای تولیدی، قادر به رقابت با سود این نوع فعالیتها نخواهد بود و ما دائماً شاهد فرار یا انحراف سرمایهها از بخشهای مولد به بخشهای نامولد خواهیم بود.
مطابق نماگرهای اقتصادی جمعیت کشور در سال 97 به 81 میلیون نفر بالغ شده که از این جمعیت 60 میلیون نفر آن در شهرها ساکن هستند، نرخ بیکاری گفته میشود نزدیک 12 درصد و تورم حدود 10 درصد، سهم بخش صنعت و معدن از تولید ناخالص ملی حدود 13 درصد، سهم نفت 12.3 درصد، کشاورزی 10 درصد و خدمات 57 درصد است. بنابراین ما در بخشهای مولد کشور همچنان بسیار ضعیف هستیم در صورتیکه در افق بلندمدت 1404 و طبق بیانات مقام معظم رهبری و برنامههای توسعه بلندمدت کشور قرار بر این بود سهم بخش تولید افزایش یابد و این امر متأسفانه تحقق نیافت. در شرایطی که در پیش داریم برای این موضوع باید فکر اساسی کرد.
اما طی ماههای اخیر تحولات تکراری دیگری در اقتصاد ما در حال شکلگیری است که اگر با تدبیر و سیاستگذاریهای مناسب با آن برخورد نشود میتواند تمام داشتههای سالهای اخیر را که بسیار بدان افتخار کردیم در هم بریزد. تغییر و تحولات نرخ ارز و خدشه جدی به اعتماد و اطمینان یکی از این مسائل است.
نقدینگی اقتصاد ایران برابر تعریف بانک مرکزی در پایان دی ماه 96 بالغ بر 1463هزار میلیارد تومان بوده است. این انباشت نقدینگی در غیاب رشد محدود تولید است و عدم اصلاحات در ساختار نظام بانکی چنین پیامدهایی به دنبال خواهد داشت.
تاکنون بارها رئیسجمهور محترم اشاره داشتند که زمان آن رسیده که سیاست به اقتصاد یارانه بدهد در چنین موقعیت خطیری که با آن مواجه شدهایم نباید همچنان اقتصاد مکلف به پرداخت یارانه زیانبار به سیاست شود.
اقتصاد بدون تعامل و همیاری در فضای اقتصاد جهانی قابل پیشبرد نیست. نمیتوان در این فضای بیشکل به سرمایهگذاری و به خصوص صادرات غیرنفتی امید داشت و برای آن برنامه بلندمدت ترسیم کرد.
شرایط به طور ناگزیر، ما را با این موضوع مواجه میکند که در تقسیم کار بینالمللی وارد شدهایم و وارد شدن در این تقسیم کار آثار خودش را دارد. باید جایگاه شایسته و بایسته خود را پیدا کنیم و بدان دست یابیم و این امر مستلزم تلاش دوچندان، تلاشهای آگاهانه، هدفمند و درعینحال پیگیر و خستگیناپذیر وزیر امور خارجه است.
باید بپذیریم که اقتصاد دچار ضعفهای عمیقی است. تا زمانی که از درون قادر به حل اساسی و واقعی ضعفهای اقتصاد خود نباشیم نمیتوانیم در درازمدت با فشارها مقابله و اقتدار خود را در عرصه سیاست جهانی حفظ کنیم. با توجه به فرصت طلائی که در حال حاضر کشور برای اصلاح در اختیار دارد دیگر مجالی برای تعلل و فرصتسوزی نداریم.
باید بدانیم که ضعفهای درونی، چه بوده است و در چنین شرایطی باید محور تصمیمات حاکمیت در یک حرکت همراستا، تصمیمسازی برای خروج پایدار و همیشگی از بحرانهای متعدد فصلی اقتصاد کشور باشد.
انتخاب ما در برابر ترامپ باید تنشزدایی از سیاست خارجی، تعامل سازنده با دنیا و تقویت هرچه بیشتر حرکت بهسوی افزایش توان صادراتی و تولیدی کشور در رسیدن به مرزهای توسعه اقتصادی باشد. این راه حل عقلانی و پایداری است که میتوان کشور را هم از تنشها و التهابات داخلی و هم زیادهخواهی قدرتهای جهانی بهصورت پایدار و بلندمدت نجات داد و آن را بهسلامت به سرمنزل مقصود رساند. این همان سیاستهای اقتصاد مقاومتی است که رهبر معظم انقلاب بر آن تأکید جدی دارند.
اقتصاد مقاومتی به مفهوم مشارکت مردم در مسائل اقتصادی خاصه صاحبان اندیشه و بازیگران صحنه اقتصاد یعنی فعالان اقتصادی در انتخاب سیاستها، ابزارها و رویکردهای اقتصادی کشور است و تمرکز آن باید بر نقاطی باشد که گلوی اقتصاد کشور را میفشارد نه اینکه کارهای روزانه دستگاههای دولتی در قالب پروژههای اقتصاد مقاومتی تعریف شود.
با موضعگیریهای مدبرانه رئیسجمهور محترم در مقابل آمریکا، به نظر میرسد صحنه جدیدی برای وفاق و همدلی ایجاد شده است. این بار این همدلی و وفاق را همگی پاس بداریم، خود را به آن گره بزنیم و همه در اندیشه ایرانی آباد، نقطه عطفی در اقتصاد ایران آغاز کنیم.
البته اگر بپذیریم که باید طرحی نو دراندازیم.