ابراهیم رزاقی، اقتصاددان و نظریه پرداز اقتصادی معتقد است وابستگی بخش مهمی از مردم ایران به مصرف گرایی پاشنه آشیل اقتصاد تلقی می شود.
او اظهار کرد: متاسفانه از فرصت های تاریخی در بزنگاه های مهم استفاده مطلوبی نشد و فرهنگ مصرف گرایی در جامعه ایران رسوخ کرد.
وی با تاکید بر اینکه پس از روی کار آمدن دولت مرحوم هاشمی و اجرای سیاست تعدیل اقتصادی در کشور، ترویج فرهنگ لیبرالی در دستور کار قرار گرفت و جهار رییس جمهور پس از وی نیز به نوعی همگی این اجرای این سیاست را تداوم دادند، ادامه داد: مردم لازم است در این موقعیت خطیر خودشان تا حدی از منافع خود با دوری از فرهنگ مصرف گرایی ، تجمل گرایی و ثروت اندوزی با هر شرایطی دوری کنند.
او با تاکید بر اینکه خلا تشکل ها در اقتصاد ایران به شدت احساس می شود، گفت: متاسفانه مردمی که دوست ندارند تحت سیطره پول و ثروت باشند،همدیگر را نمی یابند و قدرت نمایی پول سبب شده است ساختارهای مصرف در ایران به شدت آسیب ببیند .
این استاد بازنشسته اقتصاد با تاکید بر اینکه از لحاظ اقتصادی هنوز به آنچه در قانون اساسی گفته شده است، عمل نکرده ایم، گفت: وقتی فرهنگ آمریکایی با المان های حداکثرسود، حداکثر ثروت و حداکثر لذت در ایران خریدار پیدا کرد ، متاسفانه مقاومتی جدی در برابر آن صورت نگرفت و در نتیجه شاهدیم که هر روز مردم بیش از گذشته به سمت مصرف گرایی و ثروت اندوزی حرکت می کنند و من در این پروسه آنها را چندان مقصر نمی دانم .
به گفته وی نتیجه این فرهنگ ، فقر و بیکاری است ، مردم از بیکاری ناراحت هستند اما توجه ندارند خرید کالای خارجی سبب بروز بیکاری شده و دولتمردان نیز حساسیتی نداشتند تا با آموزش دقیق و درست این نکته را به نسل ها بیاموزند.
او با اشاره به اینکه تحریم اقتصادی ایران نوعی حمله به اقتصاد کشور برای فراگیر کردن فقر و بیکاری است، توضیح داد: در این وضعیت به سختی می توان از مردم خواست در برابر این وضعیت مقاومت کنند و یا اینکه تلاش کنند نقشه دشمن را خنثی کنند. متاسفانه بخشی از مردم چنان شیفته مصرف، آن هم مصرف کالای خارجی هستند که دیگر کسی یارای توضیح دادن به آنها را ندارد. همین حالا آمار کسانی که به خارج سفر می کنند را ببینید ، واقعا با چه هدفی در این موقعیت 12 تا 13 میلیون ایرانی به خارج می روند؟ چه هدفی دارند؟ جز این است که دلار ارزان را می گیرند و تلاش می کنند عطش خود به مصرف را سیراب کنند؟
بحرانی به نام فاصله طبقاتی
وی گفت:گذر از دوره های سختی مانند دوره تحریم یاری مردم را می طلبد ، آگاهی نسبت به اینکه مصرف نکردن کالای خارجی ، کالای دشمن اقتصادی و تلاش برای تقویت بنیه داخلی تا چه میزان موثر است، ضروری است اما وقتی با شکاف عظیم طبقاتی روبرو می شویم و حضور طبقه ای که به هر چه می خواهند دسترسی دارند و هر چه اراده می کنند را مصرف می کنند، سبب می شود همکاری طبقه متوسط نیز کاهش یابد .
این کارشناس اقتصادی توضیح داد: در چنین شرایطی مردم انگیزه کافی را برای همکاری پیدا نمی کنند و می گویند برخی هر چه می خواهند می کنند و آن وقت از ما توقع همکاری دارند از این رو امیدها ناامید می شود و دستاوردها نیز به باد می رود.
او به حضور طبقه ای در ایران اشاره کرد که بسیار ثروتمند تلقی می شود و گفت: این ها نمی دانند با پول هایشان چه کنند ، چقدر خانه گران قیمت و خودرو و ... بخرند؟ در حالی که 75 درصد مردم سیستان و بلوچستان زیر خط فقر هستند، وعده های غذایی با اندازه درآمد یک ماه مصرف می کنند و فرهنگ جامعه را نابود می کنند .
او گفت: طبقه متوسط اما این چنین نیست . فقرا تکلیفشان روشن است، آنها دسترسی به امکانات ندارند اما طبقه متوسط فرهنگی ، در اوایل انقلاب سر از روستاها درآورد و کار جهادی می کرد و به مردم فقیر می رسید؛ امروز اگر این روحیه کمرنگ شده تحت تاثیر پیاده سازی ارزش های لیبرالی و همچنین شکل گیری طبقه نوظهور بسیار ثروتمندی است که جنون مصرف دارد.
به گفته وی در این شرایط بدون همکاری دولت و ایجاد تشکل سخت است که مردم را برای مقابله با دشمنی های اقتصادی تجهیز کنیم.
او پیش نیاز اصلاحات در این رفتارهای اقتصادی را راهاندازی تشکل های مردم نهاد دانست و گفت: در این شرایط مردم همدیگر را می یابند . مثلا در دوره سخت تحریم می توان از طریق همین تشکل ها و اعضایشان مردم را هدایت کرد که مصرف چه کالایی بر خلاف منافع ملی است و مصرف چه کالایی مانع رشد بیکاری می شود .
وی گفت: به لحاظ فردی دوری از لذت جویی و حداکثر سازی سود و ثروت می تواند به انسان ها عمق و آرامش بدهد اما وقتی تشکل ها نباشند این افراد همدیگر را نمی یابند و تاثیرگذاری چندانی بر محیط اقتصادی نخواهند داشت.