هفته بسیج گرامی باد

رادیو مجازی اتاق ایران 30 آبان 1403

نامه سرگشاده سفرای کشورهای اروپایی در آمریکا

برخلاف ادعاهای ترامپ، آمریکا هرگز در تجارت با اروپا بازنده نبوده است

در روزها و هفته‌های اخیر صحبت‌های زیادی در مورد روابط تجاری و سرمایه‌گذاری بین اتحادیه اروپا و آمریکا در محافل گوناگون مطرح شده است. اما چه کسی در این بازی برنده است و چه کسی بازنده؟

22 خرداد 1397
کد خبر : 13847
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

سفرای 28 کشور عضو اتحادیه اروپا و سفیر این اتحادیه در آمریکا، طی نامه‌ای سرگشاده در انتقاد به سیاست‌های تجاری جدید دولت ترامپ، ادعاهای رئیس‌جمهور آمریکا مبنی بر زیان دیدن کشورش از تجارت با اروپا را رد کردند. در این نامه آمده است:

در روزها و هفته‌های اخیر صحبت‌های زیادی در مورد روابط تجاری و سرمایه‌گذاری بین اتحادیه اروپا و آمریکا در محافل گوناگون مطرح شده است. اما چه کسی در این بازی برنده است و چه کسی بازنده؟

واقعیت این است که ما هردو در تجارت با یکدیگر برنده می‌شویم و سال‌هاست که هر دو برنده بوده‌ایم. ادعاهای مخالف، ازجمله ادعاهای اخیر رئیس‌جمهور آمریکا مبنی بر بازنده بودن کشورش در روابط تجاری با اروپا، تنها شایسته این هستند که کنار گذاشته شوند؛ زیرا آمریکا از تجارت با اروپا بیش از تجارت با سایرین درآمد کسب می‌کند. آمارها و واقعیات موجود به‌خوبی گویای این مسئله هستند:

واقعیت 1: آمریکا و اتحادیه اروپا در کنار هم بزرگترین و ثروتمندترین بازار دنیا را ایجاد کرده‌اند. اقتصاد ترانس آتلانتیک نیمی از تولید ناخالص جهان را به خود اختصاص داده است و 15 میلیون شغل باکیفیت و 5.5 تریلیون دلار فروش تجاری در سایر نقاط جهان نیز از پشتیبانی مستقیم آن بهره‌مند هستند. ارزش تجارت کالا و خدمات بین آمریکا و اتحادیه اروپا، تقریباً یک‌سوم ارزش کل تجارت جهانی است.

واقعیت 2: سرمایه‌گذاری کشورهای عضو اتحادیه اروپا در آمریکا بیش از سرمایه‌گذاری آمریکا در این کشورها است. سرمایه‌گذاری مستقیم کشورهای عضو اتحادیه اروپا در آمریکا تاکنون حدود 2.56 تریلیون دلار بوده است، اما در طرف مقابل آمریکا 2.38 تریلیون دلار در کشورهای عضو اتحادیه اروپا سرمایه‌گذاری مستقیم کرده است. حدود 70 درصد از سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی در آمریکا را اروپایی‌ها رقم زده‌اند.

واقعیت 3: شرکت‌های آمریکایی در اروپا با شعار «کالای اروپایی بخرید» مواجه نیستند. ما در اینجا یک زمین بازی مسطح داریم و دولت‌های اروپایی در هنگام خرید و تدارکات، بین تأمین‌کننده اروپایی و آمریکایی فرق نمی‌گذارند. فراتر از آن، هزاران مانع قانونی و بوروکراتیک را از سر راه تجارت با آمریکا کنار زده‌ایم و راه ورود به بازاری متشکل از 500 میلیون مصرف‌کننده را برای آمریکایی‌ها باز گذاشته‌ایم.

واقعیت 4: اتحادیه اروپا مهم‌ترین مقصد کالاهای صادراتی آمریکا به شمار می‌رود. در سال 2016 ما 269.6 میلیارد دلار کالا از آمریکا وارد کردیم و در حوزه خدمات –که ستون فقرات اقتصادهای مدرن محسوب می‌شود- نیز صادرات آمریکا به اروپا همواره روندی صعودی را طی کرده و در سال 2016 به 231 میلیارد دلار رسیده است. اروپا اکنون بزرگترین واردکننده خدمات از آمریکاست و این مسئله باعث شده است که آمریکا در تراز تجاری خود با اتحادیه اروپا (شامل کالاها و خدمات) مازاد داشته باشد.

واقعیت 5: نرخ‌های تعرفه ما ثابت، هم‌سطح و قابل پیش‌بینی هستند و این مسئله به شرکت‌های آمریکایی کمک می‌کند که بی‌وقفه و بدون نگرانی از تغییرات ناگهانی و غیرمنتظره در نرخ تعرفه، وارد بازار ما شوند. در حال حاضر واردات 330 قلم از کالاها به آمریکا، با تعرفه‌ای بالاتر از 15 درصد انجام می‌شود، اما شرکت‌های آمریکایی تنها در 45 قلم از کالاهای صادراتی خود به اتحادیه اروپا با چنین تعرفه‌ای مواجه هستند.

به زبان ساده، اروپا بیشتر در آمریکا سرمایه‌گذاری می‌کند، خدمات بیشتری از آمریکا می‌خرد و کارگران آمریکایی بیشتری را استخدام می‌کند (در قیاس با طرف مقابل). برای مثال می‌توان به این مقایسه اشاره کرد که از بین 50 ایالت سرزمین اصلی آمریکا، ارزش صادرات جداگانه 45 ایالت به اتحادیه اروپا بیشتر از صادرات آنها به چین است. و اما درباره سرمایه‌گذاری مستقیم چینی‌ها در آمریکا باید بدانیم که رقم آن در حدود یک‌صدم سرمایه‌گذاری مستقیم کشورهای اروپایی در آمریکاست.

رابطه بین آمریکا و اروپا، یا بهتر است بگوییم شراکت بین آنها، چیزی است که سایر کشورها تنها رؤیای آن را دارند. طیف وسیعی از ارزش‌های مشترکی که ریشه در درک مشترک طرفین از مفاهیمی همچون آزادی، صلح و رفاه دارند، شالوده این شراکت مستحکم را تشکیل داده‌اند. اما مانند هر شراکت دیگری، اگر یکی از طرفین بخواهد اقدامی یکجانبه صورت دهد و منافع طرف مقابل را به خطر اندازد، آنگاه رابطه بین دو طرف به‌کلی در معرض ریسک قرار خواهد گرفت. وضع تعرفه بر واردات فولاد و آلومینیوم از اروپا توسط دولت آمریکا، گام مهمی به سمت حمایت‌گرایی تجاری به شمار می‌رود. همین رویه قرار است برای صنعت خودروسازی اروپا نیز پیاده شود؛ صنعتی که میلیاردها دلار در آمریکا سرمایه‌گذاری کرده و میلیون‌ها شغل در این کشور ایجاد کرده است.

آمریکا و اروپا به‌عنوان آزادترین اقتصادهای جهان باید به جای اتخاذ چنین سیاست‌هایی، روی راهکارهایی تمرکز کنند که به سود هر دو طرف باشد. ما باید با همکاری یکدیگر، مسئله مازاد ظرفیت تولید فولاد در چین و دیگر انحرافات بازارهای جهانی را حل‌وفصل کنیم. ما باید در راستای دستیابی به یک نظام تجارت جهانی منصفانه‌تر، بازتر و قاعده‌مندتر با یکدیگر همکاری داشته باشیم. ما باید در کنار هم برای بهبود دسترسی شرکت‌ها و کشاورزانمان به بازارهای سراسر جهان تلاش کنیم. ما باید در کنار هم معضل سرقت حقوق مالکیت فکری را ریشه‌کن نماییم و به دنبال یافتن راهی برای کاهش هرچه بیشتر خط قرمزها، مقررات محدودکننده و تعرفه‌های تجاری باشیم تا از این طریق نوآوری و سرمایه‌گذاری را تسهیل نموده و منافع تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان را در هر دو طرف اقیانوس اطلس تأمین کنیم. نه تعرفه‌گذاری و نه سهمیه‌بندی، هیچ‌یک مسیر درستی برای ما محسوب نمی‌شوند.

این نامه به امضای سفرای کشورهای بلغارستان، اتریش، رومانی، فنلاند، کرواسی، آلمان، پرتغال، اسلوونی، فرانسه، جمهوری چک، سوئد، اسپانیا، بلژیک، مجارستان، لهستان، دانمارک، قبرس، ایرلند، لیتوانی، یونان، ایتالیا، لتونی، لوکزامبورگ، هلند، اسلواکی، مالت، انگلیس، استونی و نیز سفیر اتحادیه اروپا در آمریکا رسیده است.

در همین رابطه