پوک آخر سیگارش را میزند؛ پسرکی که سنش از 15 سال تجاوز نمیکند و پشت لبش تازه سبز شده است. چنان با افتخار به اطرافش مینگرد که گویی نخ سیگار در دستش مدالی آویخته بر گردن است و هوا کردن دود آن نشانه بزرگ شدنش! ژست دست گرفتن سیگار از فعل کشیدن آن برایش مهمتر از هر هدف دیگری است و چشمانش مدام اطراف را جستجو میکند تا دیگران هم نظارهگر عمل او باشند.
«دوستام بهم میگفتن تو بچهای» حالا احمد سیگاری شدن را پلی برای گذر از نوجوانی میداند؛ سینای محتاط چند سال پیش که هراس از فاش شدن سیگاری بودنش نزد والدین، او را میترساند، حالا آنقدر جسور شده که پکهای بعدیاش را بیپرواتر و بیخیالتر از گذشته میزند و دیگر توجهی به گلایهها و حتی تهدیدهای خانوادهاش نمیکند.
«حالا دیگه بچههای بزرگتر مدرسه منو تو اکیپهاشون راه میدن، میگن تو جنم داری...» تحقیقات نشان میدهد که رقابت با گروه همسالان از طریق خودنمایی، بزرگترین دلیل شایع برای آغاز کشیدن سیگار است. سن احمدهای شهر حالا به 13 سالگی کاهش یافته است، یعنی به مقطع تحصیلی راهنمایی که زنگ خطر جدی برای کشور به حساب میآید.
مجید ابهری، روانشناس و آسیبشناس معتقد است: «بزرگنمایی و نشان دادن خود در مرحلهای بالاتر از سن واقعی از یک طرف و ضعف مهارت اجتماعی «نه» گفتن از طرف دیگر به دعوتهای غیرمنطقی باعث ورود نوجوانان و جوانان به عرصه دخانیات است.»
خودنمایی، کسب لذت، احساس آزادی و بزرگی از جمله دلایلی هستند که نوجوانان را به استعمال دخانیات متمایل میکنند. شاید آغاز مصرف سیگار در سنین جوانی و میانسالی تأثیر چندانی بر خلقیات فرد نداشته باشد، اما تجربه استعمال سیگار تا قبل از بیست سالگی یعنی در بحرانیترین سنین نوجوانی، به این سبب که دوران شخصیتسازی نوجوان است میتواند با خطراتی برای او همراه باشد.
یکی از دلایل اصلی رویآوری نوجوانان به سیگار، کنجکاوی در امتحان کردن آن است که اغلب از طریق دوستان و همسالان تبلیغ میشود و آرام آرام برای ادامه این تجربه، بهانههای دیگری نیز فراهم میشود. برخی از نوجوانان برای مخالفت با خانواده و رفع حقارتها به این کار دست میزنند و میخواهند از این طریق اعتماد به نفس بیشتری کسب کنند.
تحقیقات نشان میدهد 95 درصد از معتادان سقوط خود را از سیگار شروع کردهاند، یعنی میتوان سیگار و قلیان را دروازه ورود به مواد مخدر دانست.
دودکشان روشنفکر!
موهای بنفشرنگش که کوتاهی آن از هیچ نظم و ترتیبی پیروی نمیکند، از زیر مقنعه نمایان است. یک نخ سیگار باریک از لای انگشتانی که ناخنهایش هم به همان رنگ است کوتاه و کوتاهتر میشود و عاقبت روی چمنها سقوط میکند؛ چمنهایی که حالا رنگ سفید و نارنجی سیگارهای روی آن سبزیاش را پوشانده است.
پسر دیگری با شیشه عینک تهاستکانی و ریشهای بلندی که بیشباهت به محاسن کارل مارکس نیست، به گروه مستقر در حیاط میپیوندد و فندکش را بیرون میآورد. اینجا حیاط یکی از دانشکدههای سراسری دانشگاه تهران است که به خلوتگاه دانشجویان برای دود هوا کردن تبدیل شده است و حالا این بار سیگاری بودن نشانهای نیست جز نشانه روشنفکری!
اینها همان جمعیت کافه نشینی هستند که طبقهای جداگانه برای آنها در نظر گرفته شده است. دیگر امروز پاکت سیگار راحتتر از بسته آدامس در جیب جوانان و نوجوانان پیدا میشود که هرکدام به بهانهای سراغ این رفیق شفیق سرطانی آمدهاند.
اما در این میان آمار روی آوردن دختران به دخانیات و به خصوص قلیان روز به روز در حال افزایش است. دبیر کل جمعیت مبارزه با استعمال دخانیات ایران اعلام کرده که 35 درصد دختران تجربه مصرف قلیان را داشتهاند.
بر اساس آمارهای اعلام شده از سوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ایران، میزان مصرف دخانیات در میان دختران ایرانی در ۵ سال گذشته به دو برابر افزایش یافته است.
سیگاری بودن به چه قیمت؟
سیگار و تنباکو بهعنوان دومین علل مرگومیر در جهان شناخته شده است. سیگار سالانه جان 6 میلیون نفر در جهان را میگیرد. یعنی در حال حاضر هر 6 ثانیه یک نفر، روزانه بیش از 15 هزار نفر و سالانه حدود 6 میلیون نفر بر اثر استعمال دخانیات جان خود را از دست میدهند. با همین روند بیش از 10 میلیون مرگ تا 2020 پیشبینی میشود.
از هر ۲ سیگاری، یک نفر در اثر بیماریهای ایجاد شده در اثر سیگار فوت میکند که عمدتاً در کشورهای فقیر و جمعیتهای فقیر روی میدهد.
سخنگوی وزارت بهداشت اعلام کرده است که 90 درصد موارد ابتلا به سرطان ریه به دلیل مصرف سیگار است و مصرف دخانیات خطر ابتلا به بیماریهای قلبی و عروقی را تا 2.5 برابر و بیماریهای ریوی را تا 23 برابر افزایش میدهد. دخانیات در ایران سالانه 50 هزار نفر را به کام مرگ میکشاند و 500 هزار نفر را هم بستری میکند.
آمار و ارقام درباره ایرانیهای سیگاری چه میگویند؟
هر فرد ایرانی به طور متوسط روزی 10 نخ سیگار میکشد؛ یعنی سالی 3650 نخ. اگر قیمت متوسط هر نخ سیگار را 300 تومان در نظر بگیریم، به این معناست که هر سیگاری سالانه یک میلیون و 95 هزار تومان برای دود کردن سیگار هزینه پرداخت میکند.
دبیر کل جمعیت مبارزه با استعمال دخانیان ایران اخیرا گفته است که روزی 30 میلیارد تومان در ایران خرج سیگار، قلیان و پیپ میکنیم، یعنی سالی 10 هزار میلیارد تومان پول به دود تبدیل میشود. رقمی معادل خسارتی که زلزله کرمانشاه در سال 96 به جای گذاشت و مبلغی به اندازه کسری بودجه دولت برای اجرای کامل طرح تحول سلامت.
به عبارتی دیگر حدود 15 درصد ایرانیها روزی 55 میلیارد نخ سیگار میکشند؛ هر نخ سیگار دود 500 سانتی متر مکعب دود تولید میکند. بنابراین ایرانیهای سیگاری سالانه حدود 28 میلیون متر مکعب دود به هوا میفرستند که به اندازه برداشت روزانه گاز در یکی از فازهای پارس جنوبی است.
سازمان بهداشت جهانی تأکید کرده ایران در زمینه بیماریهای غیر واگیر به خوبی فعالیت میکند، اما ما را زیر سؤال میبرد که چرا کمترین مالیات بر سیگار را داریم. ترکیه ۸۴ درصد مالیات بر خردهفروشی سیگار دارد، اما این رقم در ایران کمتر از ۱۰ درصد است.
بالا رفتن آمار مصرف دخانیات نه تنها در ایران، که در بسیاری از کشورهای جهان حتی کشورهای پیشرفته و صنعتی به معضلی بزرگ تبدیل شده است. برای مثال در کشور انگلستان که به طور متوسط روزی 570 کودک برای اولین بار سیگار میکشند و به این ترتیب هر سال 207 هزار کودک بین 11 تا 15 سال مصرف دخانیات را آغاز میکنند.
در اکثر کشورهای دنیا، قوانین بازدارنده در کنار فعالیتهای فرهنگی برای از بین رفتن این مشکل وضع و اجرا میشود. چیزی که جای خالیاش با به صدا در آمدن زنگ خطر در کشور ما، هر روز چشمگیرتر میشود.