مرکز تحقیقات و بررسی های اقتصادی اتاق ایران، بولتن بررسی مسائل روز اقتصاد ایران مربوط به تیر ماه 97 را با عنوان «بایستههای راهبردی آزادسازی قیمت در بازار انرژی با تأکید بر تجربه هدفمندسازی یارانهها» منتشر کرد.
بررسی ادبیات تجربی موجود در زمینه اصلاح یارانههای انرژی حاکی از آن است که وقوع ترکیبی از بحرانهای اقتصادی و محیط زیستی، اصلاح یارانههای انرژی را اجتنابناپذیر میسازد و انگیزه لازم را برای دولتها بهمنظور آزادسازی در بازار انرژی و افزایش قیمت انواع حاملهای انرژی، ایجاد میکند. اما باید توجه داشت که محدود کردن نقش دولت در بازار انرژی و سپردن آن به دست مکانیسم بازار، بسیار پیچیده است. چراکه بخش انرژی دارای ویژگیهایی است که بهطور انکارناپذیری باعث شکست بازار میشود.
مروری بر تجارب جهانی اصلاح یارانههای انرژی در 22 کشور حاکی از آن است که موانعی پیشروی اصلاحات ازجمله فقدان اطلاعات در خصوص حجم یارانهها، عدم اعتبار دولت، نگرانی در خصوص اثرات معکوس حذف یارانهها بر خانوارهای فقیر، در تضاد بودن اصلاحات با منافع گروههای بهرهمند از وضعیت موجود و اثرات معکوس حذف یارانههای انرژی بر تورم، رقابت بینالمللی و نوسانات قیمت داخلی انرژی، اجرای برنامه اصلاحات را در بسیاری از کشورها پرهزینه و چالشبرانگیز ساخته است. بر این اساس کشورهای موفق در اصلاح یارانههای انرژی، جهت غلبه بر موانع فوق برنامههای خاصی را در راهبرد اصلاح یارانههای انرژی خود گنجاندهاند.
در این زمینه میتوان به طراحی استراتژی جامع با اهداف روشن و بلندمدت، تعیین استراتژی ارتباطی شفاف با ذینفعان، رعایت تدریج و مرحلهبندی در افزایش قیمتها، ایجاد شرکتهای دولتی کارآمد، در نظر گرفتن اقدامات حمایتی - جبرانی برای فقرا و سیاستزدایی از مکانیزم قیمتها اشاره کرد.
نگاهی بر عملکرد قانون هدفمندسازی یارانهها حاکی از این حقیقت است که بعد از گذشت نزدیک به هفت سال از اجرای شدن، این قانون به دلایلی مانند عدم شناسایی درست گروههای هدف، پرداخت یکسان مبلغ یارانه نقدی به افراد، عدم پرداخت سهم بخش تولید از محل اجرای این قانون، عدم پرداخت سهم بخش مسکن و اشتغال جوانان از رسیدن به اهداف تعیین شده بازمانده است. ازاینرو، در راستای تحقق اهداف قانون هدفمند کردن یارانهها که همان عدالتمحوری و توزیع بهینه منابع کشور است، مجموعه راهکارهایی به شرح زیر پیشنهاد میشود.
- التزام دولت به شناسایی دقیق گروههای هدف و تأکید به پرداختهای انتقالی نقدی هدفمند، بهجای پرداختهای همگانی.
- ایجاد کمپینهای اطلاعاتی بهمنظور اطلاعرسانی عمومی و تعامل مؤثر با تمامی مسئولان و گروههای ذیربط
- بهکارگیری رویکرد تدریجی مبتنی بر رعایت توالی زمانی و اهمیت نوع انرژی در سبد مصرفی خانوار.
- فراهم کردن زمینههای لازم جهت جایگزینی سوختها در عین ارتقای کارایی انرژی.
- اجرای سیاستهایی که دسترسی اقشار آسیبپذیر را به داراییهای درآمدزا تسهیل میکند.
- حمایت دولت از بخش تولید کشور با پرداخت سهم این بخش از محل درآمدهای حاصل از اجرای قانون هدفمندی.
- مدیریت مصرف انرژی به روشهای غیر قیمتی (کاهش اتلاف انرژی در شبکه تولید و توزیع حاملهای انرژی، نوسازی ناوگان حملونقل و تقویت حملونقل ریلی کشور، اصلاح الگوی تولید خودروها بر اساس مصرف انرژی مطابق با استاندارهای جهانی).
در نهایت بر اساس آنچه که از مروری بر ادبیات نظری و تجربی اصلاح یارانههای انرژی ملاحظه شد میتوان نتیجه گرفت اگر بهجای هرکدام از راهبردهای مورد اشاره در فوق، تنها حاملهای انرژی را با جهش قیمتی روبرو سازیم، نهتنها بهبودی در بهرهوری انرژی و کنترل مصرف انرژی پدیدار نمیشود، بلکه بروز بسیاری از ناهنجاریهای دیگر نیز محتملتر میشود.
متن کامل بولتن بررسی مسائل روز اقتصاد ایران مربوط به تیر ماه 97 را اینجا مشاهده کنید.