رادیو مجازی اتاق ایران ۲ دی 1403

رییس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران:

بهره‌برداری حداکثری از برجام مهم است نه بحث بر سر کم‌ و زیاد آن

محسن جلال‌پور: اگر ما نمره‌ حداقلی هم در برجام گرفته باشیم و آن را فدای دعواها کنیم و همین را هم از دست بدهیم؛ خسارت جبران‌ناپذیری است.

08 خرداد 1395 - 13:06
کد خبر : 1455
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران یکی از مهم‌ترین نهادهای خصوصی است که این روزها می‌توان روند کمی و کیفی اجرای برجام و تأثیرات آن بر اقتصاد ایران را از آن سراغ گرفت. از همین رو به سراغ رییس این اتاق یعنی محسن جلال‌پور رفتیم، آن هم در ایامی که تلاش برای استفاده حداکثری و بهینه از امکان فراهم‌شده تعاملات خارجی به نفع صنعت و اقتصاد ایران، وقت آزادی برای او باقی نگذاشته است.

محسن جلال‌پور فرزند حسین (از تاجران و خیرین به نام) متولد خردادماه 1342 است. او را که پیش از این نایب‌رییس اتاق ایران و رییس اتاق بازرگانی کرمان بود، به‌عنوان موسس انجمن پسته نیز می‌شناسند.

به نظر می‌رسد فارغ از بحث تحریم‌ و پساتحریم، برای همه مسجل شده که دوران "گذار از تحریم" را باید به رسمیت بشناسیم که این دوران نیز مشکلات خاص خود را دارد. این مشکلات ناشی از تطویل روند بازسازی اعتماد و ریل‌گذاری مجدد برای تعاملات اقتصادی است. در این دوران به یک استراتژی هم نیاز داریم. به نظر شما برای طراحی چنین استراتژی اقتصادی چه شاخص‌هایی را باید در نظر بگیریم و چه راهکارهایی را باید مدنظر داشته باشیم تا این دوران را پشت سر بگذاریم؟

از نظر من بدترین تجارت و بدترین کار اقتصادی این است که از دیدگاه اقتصادی برخی هزینه‌ها پرداخته شود اما درآمد و فایده آن مشاهده نشود. در تجارت نظریه‌ای وجود دارد مبنی بر آن‌که «هر جا هزینه‌ای دادی، منتظر بمان تا سود و درآمد آن را ببینی.»

نگرانی و دغدغه‌ای که در دوران پساتحریم بارها ابراز کرده‌ام و بارها در سخنرانی‌ها گفته‌ام، همین دغدغه ذاتی و فکری من هست که در یک هزینه‌کرد باید تحمل، تدبر و تامل و تمهید استفاده و برداشت از آن هزینه را نداشته باشیم. باز هم تاکید می‌کنم بدترین تجار و کار اقتصادی ما این است که در بخش‌های متعدد هزینه کنیم و هنگام برداشت بخش دیگری را انتخاب کنیم.

به نظر من در جریان‌های متعددی که در سال‌های اخیر در کشور اتفاق افتاده، بسیار هزینه کردیم اما برداشتی از این هزینه‌ها صورت نگرفته است. نه‌تنها در بحث‌های اقتصادی بلکه در بسیاری از زمینه‌ها این هزینه‌ها داده‌ایم. مهم‌ترین مساله‌ مطرح در دوران پسابرجام و دوران گذار این است که از هزینه‌های انجام‌شده بهره‌برداری داشته باشیم.

جمله آقای ظریف به نظر من برترین جمله درخصوص دوران برجام است: اگر برجام از صد، پنج نمره بگیرد یا 95، مهم این است که از نمره گرفته‌شده چگونه و تا چه‌اندازه بهره‌برداری کنیم. دعوا بر سر این‌که برجام چه آورده‌ای برای کشور داشت، چه نمره‌ای گرفت و چه امتیازاتی داشت، ما را از اصل موضوع، وظیفه اصلی یعنی بهره‌برداری از آن غافل می‌کند. باید در پی بهر‌ه‌برداری حداکثری از خروجی برجام باشیم نه درگیر دعوا بر سر کم‌وزیاد آن. مهم این است که از دوران تحریم درس‌ها و آموخته‌هایی به دست آورده‌ایم.

یکی از آن درس‌ها این است که اقتصاد متکی به نفت و منابع دولتی و توسعه دولت‌محور، شکننده است و این درس بزرگی است. در سال‌های 90 و 91 که بیشترین تحریم‌ها به کشور اعمال شد صادرات غیرنفتی واقعی کشور، در آن روزها تفکیک می‌شد چرا که شرایط بسیار سخت بود. اگر تمام هزینه‌های پرداخت‌شده در طول دوران تحریم به همین یک درس رسیده باشد، آورده بزرگی است و اگر بخواهیم این آورده را به کاری ماندگار و یک بهره‌وری و فایده نتیجه تبدیل کنیم باید از آن درس بگیریم و در مسیر آینده‌ اقتصادی کشور را بر این مبنا ترسیم کنیم.

ما در دوران تحریم، هزینه‌کرد کشور را حدود 20 تا 25 درصد از نظر خرج‌کرد بالا بردیم. هزینه دور زدن تحریم‌ها، گران‌خریدن‌، هزینه‌های نقل و انتقال پول و هزینه‌های بسیاری که به دلیل نداشتن تکنولوژی و امکانات روز و وصل نبودن به اقتصاد دنیا و نبود امکان بسیاری از رفت‌وآمدها در دوران تحریم پرداخت کردیم؛ هزینه‌های بسیار بزرگی هستند. ضمن آن‌که به‌جز هزینه‌های مادی، هزینه‌های دیگری نیز پرداخت کردیم. از جمله آن‌که نتوانستیم در این دوران پاسخگوی بسیاری از نیازها و ارتباطات مورد نیاز باشیم. چراکه تحریم‌ها ما را به یک فضای محدود بردند. بنابراین نتیجه هزینه‌ها باید در این دوران خودش را نشان بدهد.

از دیگر آموخته‌های دوران تحریم این است که متوجه شدیم به کدام کشورها بیشتر می‌توان اتکا کرد و در سختی‌ها همراه ما هستند. همچنین دریافتیم که کدام‌یک از صنایع بهتر روی پای خود می‌ایستند و در کشور ما چه ظرفیت‌هایی وجود داشته که قبل از تحریم‌ها به آن‌ها اعتنا نمی‌کردیم.

دعوای سیاسی را از زمین اقتصاد بیرون ببریم/ بهره‌برداری حداکثری از برجام مهم است نه بحث بر سر کم‌ و زیاد آن

عملکرد بخش تولید و بازرگانی ایران را در دوران تحریم چگونه ارزیابی می‌کنید؟

صادرات غیرنفتی ما در سخت‌ترین سال تحریم‌ها بیش از 20 درصد افزایش داشت. منظور از صادرات غیرنفتی، صادراتی است که هیچ ارتباطی با نفت نداشت؛ نه صادرات میعانات و نه صادرات فرآورده‌های پتروشیمی. افزایش صادرات غیرنفتی ما در حالی بود که افت 40 درصدی صادرات نفتی موجب کاهش 17 درصد کل صادرات ما شده بود و همین افزایش 20 درصدی صادرات غیرنفتی بود که از سقوط بیشتر شاخص کل صادرات ما جلوگیری کرد. صادرات بخش خصوصی در شرایطی که خودش آن را مدیریت می‌کرد و شبکه‌های مویرگی خاصی را برای نقل‌وانتقال پول راه‌اندازی کرده بود، توانست کار خود را به خوبی انجام دهد.

صادرات در شرایطی که کشور نیاز به ارز داشت و نرخ ارز به دلیل تحریم‌ها و توقف صادرات نفت افزایش پیدا کرد، بیشتر شد. یعنی در دوران متوجه شدیم که اگر وابستگی‌مان را بر پایه بخش خصوصی و صادرات واقعی و ظرفیت‌های واقعی غیر از منابع زیرزمینی، ظرفیت‌های نیروی انسانی، مدیریت و تولید بخش خصوصی بگذاریم، حتما در شرایط سخت مستحکم‌تر خواهیم بود. بنابراین باید در این دوران مسیری را پایه‌گذاری کنیم از هزینه‌های گذشته درسی برای آینده بگیریم.

به نظر من بزرگ‌ترین کار این است که طوری پیش‌ برویم تا تحریم‌ امکان‌پذیر نباشد و اگر بخشی از تحریم امکان‌پذیر بود، آسیب‌پذیر نباشد. امکان‌پذیر نبودن تحریم یعنی با یک رویکرد برون‌گرا مجموعه‌ اقتصاد خود را با اقتصاد دنیا درهم بیامیزیم تا در صورت تحریم از سوی کشوری، آن کشور هم تحریم شده و بیشتر از ما متضرر شوند. این‌که اتاق ایران فریاد می‌زند ما دنبال کار و سرمایه‌گذاری مشترک با دنیا هستیم یعنی در کشور ما بنایی ایجاد می‌شود که هرکس با این بنا مخالفت کند، عملا با خودش مخالفت کرده است. امنیت ما اطمینان به اقتصاد و سرمایه‌گذاری را بیشتر می‌کند.

آسیب‌ناپذیر بودن هم به این معناست که با درون‌زایی بالا، میزان ضرر را درصورت بازگشت تحریم‌ها به حداقل برسانیم تا به اندازه دوران تحریم‌ها ضرر و زیان متحمل نشویم. در آن زمان یک‌باره درآمد‌های کشور به یک‌چهارم تقلیل پیدا کرد اما هزینه‌های کشور کم نشد. گرفتاری‌ها از آن‌جایی به‌وجود آمدند که صادرات نفت ما که دولتی است، دچار ایست و سکته شد و هزینه‌ها سر جای خود ماندند و کشور به سمت رکود و گرانی رفت.

اکنون، یعنی در دوران گذار از تحریم، چه باید کرد؟

باید خودمان را با واقعیت منطبق و مردم را همراه کنیم. نباید بعد از تحریم‌ها انتظار فوری برای مردم به‌وجود می‌آوردیم. باید به مردم بگوییم آن‌چه در گذشته تجربه کرده‌ایم، به ما آموخته‌ است که مسیر روشن پیش‌رو، مسیر توسعه بخش اقتصاد غیردولتی و مسیر توسعه اقتصاد بر پایه مردم و توان مردمی و به گفته مقام معظم رهبری اقتصاد مقاومتی است و این مسیر نیازمند حوصله است و این تغییر مسیر نیاز به زمان دارد و نباید منتظر باشیم آثار تحریم به سرعت بر سفره‌های مردم نمایان شود بلکه باید منتظر آثار رفع تحریم بر اشتغال باشیم و آن را در شکوفایی و رونق ببینیم. البته اثرات بعدی حتما بر سفره‌های مردم نیز نمایان خواهد شد.

ما بعد از تحریم دو کار می‌توانستیم انجام بدهیم؛ یا به اندازه دلارهای موجود، کالا وارد کشور می‌کردیم و آن‌ها را بر سر سفره‌ها می‌بردیم که نتیجه آن به وابسته‌تر شدن به ارز نفت و درآمد‌های نفتی بود و اشتغال‌زایی را مشکل‌تر و تولید را غیررقابتی‌تر می‌کرد. راه دوم این بود که به دنبال تولید و زیربناها می‌رفتیم و فضاهای مناسبی ایجاد می‌کردیم که زمینه‌ساز اشتغال بود. به نظر من دولت عاقلانه‌ترین راه دوم را برگزیده که همان توسعه بخش غیردولتی اقتصاد است.

بهره‌مندی کشور از دستاوردهایی که بعد از برجام تا به حال داشته یا در آینده‌ نزدیک خواهد داشت، تا چه میزان بوده است؟

اگر برجام و اتفاق رخ‌داده را از سه منظر نگاه کنیم، میزان بهره‌برداری متفاوت است. اگر از دید اتمسفر و فضای داخل کشور نگاه کنیم، میزان بهره‌برداری با در نظر گرفتن وضعیت فعلی و بنگاه‌ها و شرایط امروز اقتصاد با نگاه از دید آینده متفاوت خواهد بود.

از نگاه اول یعنی دید اتمسفر و فضا، امکان بیشترین بهره‌برداری را از برجام داشتیم که به اعتقاد من در این زمینه خوب عمل نکردیم. بحث آقای ظریف درست بود که دعواها باید قبل از برجام اتفاق می‌افتاد و خوب و بد برجام قبل از آن سنجیده می‌شد. اگر ما نمره‌ حداقلی هم در برجام گرفته باشیم و آن را فدای دعواها کنیم و همین را هم از دست بدهیم؛ خسارت جبران‌ناپذیری است.

بعد از تحریم انگیزه و امید و فضای نشاط‌آوری در کشور ایجاد شد و هم آمدورفت هیأت‌ها و نگاه آن‌ها به ایران نشان‌دهنده نگاه جدید آن‌ها بود. بنابراین از نظر اتمسفر و فضا و جو اقتصاد داخل کشور، تحریم توانست نمره بالایی را در ابتدای دوران برجام و پسابرجام به دست آورد. شکی نیست که این نمره را در ماه‌های اخیر تقلیل داده‌‌ایم.

در ماه‌های اخیر با دعواهایی که عمدتا سیاسی هستند اما ضرر آن‌ها به اقتصاد کشور وارد می‌شود، این نمره را تغییر دادیم و شرایط را به سمتی بردیم که این فضای جدیدی نیست و اتفاقی نیفتاده که عملا به معنای سرشاخه نشستن و ته شاخه را بریدن بود. یعنی عملا امکانی را که می‌توانست برای اقتصاد ایران نشاط‌آور و امکان حضور و فعالیت فعالان اقتصادی داخلی و خارجی باشد، کاهش دادیم و این اشتباهی بود که بعد از جریانات پسابرجام مرتکب شدیم. بسیار مهم بود که در 26 دی‌ماه (ابتدای برجام) فضا امیدوارکننده و شرایط‌، ‌انتظارها و توقعات مناسب بود که بتوانیم از آن بهره‌برداری کنیم و عده‌ای در این فضا سرمایه‌گذاری کنند.

نگاه دوم مربوط به بنگاه‌های موجود است. نه بنگاه‌های اقتصادی در دوران پساتحریم انتظار داشتند و نه ما توقع داشتیم شرایط برای آن‌ها به فوریت رو به بهبود برود و حتی نگران آن‌ها بودیم. این نگرانی دلیل هم داشت؛ در آن فضای گلخانه‌ای محدود و بدون رقابت، این بنگاه‌ها توانسته بودند برای خودشان بازار و شرایط مناسبی را فراهم کنند.

حال اما نگران بودیم که با گشایش این عرصه، این بنگاه‌ها دیگر رقابت‌پذیر نباشند و شرایط برای آن‌ها سخت شود و از یک فضای گلخانه‌ای به یک فضای جهانی بپیوندند و زیر سیلی که در کشور امکان‌ وقوع داشت،‌ ناپدید شده و نادیده گرفته شوند. بنابراین برای بنگاه‌های موجود که شرایط قبلی؛ گلخانه‌ای و محدود بود، انتظار به وجود آمدن شرایطی مناسب در شرایط پسابرجام وجود نداشت. اما این انتظار وجود داشت خودشان را هماهنگ کنند و از این فرصت برای توسعه و مشارکت، ظرفیت‌سازی و رقابت‌پذیری استفاده کنند. بنگاه‌ها در این مورد نسبتا معقول عمل کردند، یعنی به سمت شفاف‌سازی و ایجاد فضای مناسب برای مشارکت، مذاکره و رفت‌وآمد در هیأت‌ها پرداختند.

نگاه سوم، نگاه به آینده است. در این زمان انتظار اثر فوری و مناسب نبود و این نگرانی وجودداشت که به دلیل شرایط، اثر آنی بسیار سخت باشد. آینده به نوع برخورد ما در بحث جذب سرمایه‌گذاری برمی‌گردد. سرمایه‌گذاری کار یک‌شبه‌ای نیست. در عرف بین‌المللی اگر بنگاهی به طور متوسط حدود 13سال سرپا بایستد می‌توان گفت این بنگاه شناسنامه دارد، شکل گرفته و آینده دارد. نباید این امید در مردم ایجاد شود که طی چند ماه آثار برجام بر اقتصاد دیده شود. اگر ما شرایط را ایجاد کنیم این اتفاق رخ می‌دهد که سرمایه‌گذاری‌ها رونق پیدا می‌کند و در آینده هم شرایط ایجاد اشتغال را خواهیم داشت و هم شرایط رونق، تولید و رفاه بیشتر.

این سه نگاه را در بخش اقتصادی کشور می‌توان دید. مسلما اگر مسیری را برویم که تصور کنیم بعد از برجام با آزاد شدن چند میلیارد دلار می‌توانیم تمام آن را سر سفره مردم بیاوریم و نهایتا اصل پول و سرمایه‌ را صرف خرید و مصرف کالا کنیم، ممکن است مردم برای مدتی احساس خوبی داشته باشند اما آینده‌ای نخواهند داشت. مقام معظم رهبری هم فرمودند یک هیأتی باید وظیفه نظارت بر دلار‌ها و ذخایر ارزی آزادشده را برعهده بگیرد و بداند این مبالغ صرف انجام چه کارهایی می‌شود. این‌ها باید صرف امور زیربنایی شود نه مصرفی. با این نگاه باید برای ساخت زیربنا، کار تولیدی و ایجاد کار مولد باید صبر کنیم.

دعوای سیاسی را از زمین اقتصاد بیرون ببریم/ بهره‌برداری حداکثری از برجام مهم است نه بحث بر سر کم‌ و زیاد آن

چه چشم‌اندازی را برای خروج اقتصاد ایران از رکود متصور هستید؟

تمام مشکلات اقتصاد کشور به دلیل تحریم‌ها نبود. این‌که تنها به صرف رفع تحریم‌ فکر کنیم اقتصاد کشور به سمت یک مسیر درست و شرایط مناسب و رونق می‌رود، تصور اشتباهی است. در واقع این یک شرط لازم است اما کافی نیست. شرط لازم برای رفتن به سمت به یک اقتصاد سالم این است که با دنیا تعامل داشته باشیم و در تحریم به سر نبریم اما شرط کافی داشتن استراتژی و برنامه و تدوین یک استراتژی توسعه برای ایران است.

سوالات بی‌جواب بسیاری در اقتصاد ایران داریم. هنوز در اقتصاد ایران تعریف نکرده‌ایم در چه بخش‌های قصد سرمایه‌گذاری و مزیت سرمایه‌گذاری و امکان توسعه داریم و در چه بخش‌هایی نباید ورود کنیم. از آن‌جا که ظرفیت و نیروی انسانی و توان کشور محدود است، نباید در تمام بخش‌ها ورود کنیم. اقتصاد‌های بزرگ و اول دنیا بین 20 تا 30 رشته کاری تعریف و روی آن‌ها تمرکز کرده و تمام سرمایه‌ را روی آن‌ها هزینه‌ می‌کنند و مابقی را از فضای توسعه خود خط می‌زنند. در مرحله اول باید استراتژی توسعه کشور را در تمام زمینه‌ها ازجمله توسعه اقتصادی تعریف کنیم و بعد از آن بایدها و نبایدها را مشخص کنیم و بدانیم در چه زمینه‌هایی سرمایه‌گذاری کنیم و در چه زمینه‌هایی نباید سرمایه‌گذاری کنیم.

بحث دوم، سرمایه‌گذاری و میزان آن است. سرمایه‌گذاری تیغ دولبه‌ای است که اگر آن‌را مدیریت نکنیم و برای آن تدوین استراتژی نکنیم، ممکن است لب برنده آن شامل حال ما شود؛ مانند اتفاقی که در کشورهای آمریکای جنوبی رخ داده و سرمایه‌گذاری گرفتاری و مشکلات کشور را چندین برابر افزایش داده است. در چه زمینه‌هایی سرمایه‌گذاری خارجی انجام می‌دهیم؟ در چه زمینه‌هایی صد درصد سرمایه‌گذاری خارجی می‌پذیریم و در چه زمینه‌هایی 50 درصد؟ در چه زمینه‌هایی سرمایه‌گذاری نمی‌پذیریم؟ این‌ها مسائلی است که در کشور همچنان نامشخص است.

قبل از این‌که به دنبال زمان رونق و بهبود اقتصاد باشیم، باید استراتژی مشخص و جامع برای حرکت اقتصادی و ریل جدید اقتصادی کشور تدوین کنیم. مسلما اگر در فضای مبهم فعلی پیش برویم، نباید امیدوار باشیم که هر چیزی به صورت شانسی و اتفاقی سر جای خودش قرار بگیرد. امروز دنیا با برنامه هر موضوعی را دنبال می‌کند.

یکی دیگر از این پیش‌نیازها بحث فضای فرهنگی، عمومی و رسانه‌‌ای و فهوایی جامعه است. باید یک‌صدا به سمت توسعه و ایجاد شرایط مناسب برای جذب سرمایه‌گذاری پیش برویم. دریافت‌ پالس‌های متفاوت در کشور ابهام ایجاد می‌کند و چندگانگی به وجود می‌آورد. جریان اقتصادی باید بر پایه جذب سرمایه‌گذاری، توسعه پایدار و توسعه بخش خصوصی با محوریت ابلاغیه مقام معظم رهبری (که اقتصاد مقاومتی است)، اقتصاد مردمی، دانش‌بنیان، اقتصاد بدون وابستگی به نفت و اقتصاد با ظرفیت‌های نیروی انسانی گذاشته شود.

در این صورت سال‌های آینده، سال‌های خوبی برای ما خواهد بود. در این زمینه هم وحدت کلمه‌ نیاز هست. مسائل سیاسی سایه سنگینی روی اقتصاد کشور انداخته است و برخی از دعواهای سیاسی خودش را در اقتصاد نشان می‌دهد. در فضاهای اقتصادی، صحبت‌های سیاسی مطرح می‌شود. در نتیجه این وضعیت نمی‌تواند فضای شفاف، قابل تبیین و قابل تعریف برای سرمایه‌گذاری چه داخلی و چه خارجی به‌وجود بیاورد و برای رفتن به سمت شکوفایی و رونق زمان بیشتری را نیاز خواهیم داشت. دعوای سیاسی را باید از زمین اقتصاد بیرون ببریم.

همان‌طور که مقام معظم رهبری امسال را سال اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل نامیده‌اند و تاکیدشان بر این است که همه ظرفیت‌های کشور در سال 95 به این سمت سوق داده شود، اگر این اتفاق‌نظر و این همراهی وجود داشته باشد و تمام سازمان‌ها و ارگان‌ها و قوای محترم هم همین را به عنوان دستورالعمل کاری خود قرار دهند، و بخش خصوصی هم با آمادگی به میدان وارد شود، خیلی زود می‌توانیم این شرایط را محقق کنیم. اما با این اختلافات و نگا‌ه‌های متفاوت و شرایط موجود انتظار ندارم به یک جریان قابل تعریف و قابل‌اندازه‌گیری در رونق دست‌ پیدا کنیم.

اتاق بازرگانی در راستای سیاست اقتصادی اعلام‌شده یعنی اقتصاد مقاومتی چه موضع و برنامه‌هایی دارد؟

در چند جلسه برگزارشده هیأت‌رئیسه در سال جدید، روی چند برنامه جدی تمرکز کرده‌ایم. در گام نخست، ده فرمانی را که مقام معظم رهبری در مشهد مقدس فرمودند، به‌عنوان ده آیتم جدی در اتاق دنبال می‌شود و معتقدیم ما هم باید از ظرفیت‌ها و بنگاه‌های موجود حفظ و حراست کنیم. رهبری هم روی حفظ بنگا‌ه‌های اقتصادی تاکید داشتند. در این زمینه با دولت هم مذاکره کرده‌ایم.

دولت هم اخیرا براساس مذاکرات و فرمان رهبری اعلام کرد از بنگاه‌های کوچک و متوسط حمایت‌های خاص انجام می‌دهد و تسهیلات ویژه به آن‌ها ارائه می‌دهد. اتاق در این زمینه همراهی می‌کند و ایده ارائه می‌دهد.

بحث ظرفیت‌ها و توان‌های مجموعه‌های بزرگی که در کشور وجود دارند هم یکی دیگر از بندهای ده‌گانه بود. در مورد بحث اصلی یعنی اقتصاد دانش‌بنیان این برنامه را داریم که در زمینه تکنولوژی و انتقال آن و نوسازی فضای اقتصادی کشور و استفاده از ظرفیت‌های فراوانی به‌وجودآمده بعد از تحریم،‌ کار کنیم. در این زمینه با هیأت‌هایی که به ایران رفت‌وآمد می‌کنند، هم در اتریش و هم در سفرهای آتی، پنل انتقال تکنولوژی را در نظر گرفته‌ایم. به غیر از پنل صنعت، کشاورزی و زیربنایی، در اتریش پنل خاص انتقال تکنولوژی را در هیأت‌ها داشتیم.

مبنای پذیرش و ارسال هیأت‌ها را نیز روی کار عملی و عمل‌گراشدن گذاشته‌ایم. ثبت‌نام‌ها با استناد به قراردادها و کارهای صورت‌گرفته اتفاق می‌افتد. گروه‌ها بر مبنای کار جدی و سرمایه‌گذاری که قرار است در ایران انجام شود، شکل می‌گیرند. البته همه باید بپذیریم که زمان می‌برد تا این‌ کارها به عرصه و عمل تبدیل شود. کار سرمایه‌گذاری گاهی مدت‌ها بررسی، طرح و طرح توجیهی و مطالعه نیاز دارد و باید اقدامات اولیه را طی کند تا به مرحله اجرا برسد و این موارد گاهی ماه‌ها زمان لازم دارد.

با این نگاه به دنبال عملگرایی و اقدام هستیم، ضمن این‌که اصلی‌ترین وظیفه خود را بهبود فضای کسب‌وکار می‌دانیم و ارتقای رتبه فضای کسب و کار از سه رقمی به دورقمی است. پیش‌بینی ما این است که در پایان برنامه ششم این رتبه از 118 به 50 برسد.

تمام توان اتاق برای این مساله مصروف خواهد شد که با هماهنگی سازمان‌ها و نهادها و پیشنهادها و ایده‌ها و رفع مسائل موجود و راهگشایی‌ها و راهنمایی‌های اتاق بتوانیم فضای کسب‌وکار را بهبود ببخشیم و رتبه مناسبی را در این زمینه کسب کنیم و نهایتا از همه ظرفیت‌های اتاق شامل کمیسیون‌ها، تشکل‌ها، اتاق‌های مشترک و اتاق‌های شهرستان‌ها در این زمینه تمام تلاش خود را برای اجرایی شدن و نتیجه‌گرابودن آن‌چه در ابلاغیه و بند‌های ده‌گانه اقتصاد مقاومتی در نظر گرفته شده، به‌کار گیرند.

در همین رابطه