رادیو مجازی اتاق ایران - 8 دی 1403

مقاله مجله کارآفرین

شکست بزرگ یا پیروزی کوچک؛ کارآفرینان کدام را انتخاب می‌کنند؟

شاید یکی از مهمترین سؤالات در دنیای کسب و کار این باشد که آیا بهتر است ریسک‌های بزرگ کرد و شکست خورد یا اینکه آرام حرکت کرد و پیروزی‌های کوچک به دست آورد.

07 شهریور 1397 - 08:55
کد خبر : 15093
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

وقتی در حال راه‌اندازی یک کسب‌وکار جدید هستید، توصیه‌های زیادی از اطرافیان خود می‌شنوید؛ توصیه‌هایی مانند «قوی باش»، «ریسک‌پذیر باش»، «عقب‌نشینی نکن» و مواردی از این دست. اما بعید است کسی به شما بگوید اشتباهات زیادی مرتکب شو!

شاید این توصیه در نگاه اول بسیار عجیب به نظر برسد اما حتی بدون گوش دادن به آن نیز شما چه در کسب‌وکار و چه در سایر جنبه‌های زندگی خود احتمالاً اشتباهات زیادی مرتکب می‌شوید. به عبارت دیگر اشتباه و شکست چیزی نیست که بتوان همیشه از آن اجتناب کرد؛ پس بهتر است ذهنیت خود را تغییر دهید و شکست‌های خود را با آغوش باز بپذیرید.

حتماً شما نیز این جمله معروف نیچه را شنیده‌اید که «آنچه مرا نکشد، قوی‌ترم می‌کند». در دنیای کسب‌وکار نیز همین واقعیت برقرار است یعنی اگر شما آنقدر اعتمادبه‌نفس داشته باشید که براثر اشتباهات و شکست‌ها اهداف خود را به‌راحتی رها نکنید، می‌توانید با تکیه بر تجربیاتی که از این اشتباهات و شکست‌ها به دست آورده‌اید، مدیر قوی‌تری برای کسب‌وکار خود باشید و تیم همراهتان را به‌سوی موفقیت هدایت کنید.

اگر هرگز شکست نخورید، احتمالاً هیچ‌گاه نیز برنده نخواهید شد

فرض کنید شما در هر کاری که انجام می‌دهید، موفق هستید و هرگز شکست نمی‌خورید. اگر کمی بیشتر در این مورد بیاندیشید احتمالاً متوجه خواهید شد که دلیل پیروزی‌های مکرر شما این است که هرگز به اندازه کافی ریسک نکرده‌اید و خود را با چالش‌های جدی‌تر درگیر نساخته‌اید. به عبارتی موفقیت‌های شما اغلب در امور روزمره و نسبتاً کم‌اهمیت رقم خورده است و شما هنوز موفقیت بزرگی که بتواند شما را از رقبایتان پیش بیاندازد، کسب نکرده‌اید.

وقتی ریسک شکست خوردن را می‌پذیرید و به خود فرصت اشتباه کردن می‌دهید، در واقع شانس یک پیروزی بزرگتر را برای خود فراهم می‌کنید. فراموش نکنید که موفقیت‌های کوچک اگرچه در کوتاه‌مدت حائز اهمیت هستند، اما شما در بلندمدت برای بقا در میدان رقابت نیاز به کسب موفقیت‌های بزرگتری دارید و به‌ناچار باید ریسک‌های بزرگتری را بپذیرید؛ ریسک‌هایی که بعضاً به شکست منجر می‌شوند.

ترس از شکست و فرصت‌هایی که از دست می‌روند

همه ما این واقعیت را پذیرفته‌ایم که همه چیز را نمی‌دانیم و اساساً به همین دلیل است که همواره به دنبال کسب اطلاعات جدید و به چالش کشیدن مفروضات قبلی خود هستیم. از طرفی ما همه می‌دانیم که تصمیم‌گیری بهتر در مورد مسائل کسب‌وکار وقتی میسر می‌شود که تک تک اعضای یک تیم کاری بتوانند ایده‌هایشان را آزادانه بیان کنند و به‌خصوص اعضایی که ایده‌ای مخالف با اکثریت دارند، از بیان آن ترسی نداشته باشند.

در صورتی که شما به‌عنوان رهبر یک کسب‌وکار هرگز تحمل شکست را نداشته باشید، افراد زیردست شما نیز هیچ‌گاه به خود جرأت نخواهند داد که ایده تازه‌ای را مطرح کنند زیرا می‌ترسند که مبادا ایده‌هایشان منجر به شکست شود و مورد خشم شما قرار بگیرند. اگر ایده‌های جدید را امتحان نکنید و نقاط قوت و ضعف آنها را در میدان عمل مورد بررسی قرار ندهید، آنگاه چیزی بر آموخته‌های قبلی شما اضافه نخواهد شد و فرصت‌های زیادی در عرصه کسب‌وکار برای شما از دست خواهد رفت.

در مورد شکست بیشتر صحبت کنید

صحبت کردن در مورد شکست مطمئناً بسیار آسان‌تر از تجربه کردن آن است، اما این کار به شما کمک می‌کند تا فرهنگ پذیرش شکست را در بین کارکنان خود نهادینه سازید. وقتی شما بعد از یک تجربه ناموفق به‌راحتی در مورد آن با اعضای تیم خود صحبت می‌کنید، درواقع به آنها نیز چراغ سبز نشان می‌دهید که نظراتشان را در مورد دلایل آن شکست بیان کنند. این باعث می‌شود که همه شما درس‌های بیشتری از شکست‌های اخیر بگیرید و تمهیدات لازم را برای جلوگیری از شکست‌های مشابه در آینده اتخاذ نمایید.

همان‌طور که متوجه شدید، فرهنگ صحبت کردن در مورد شکست باید از بالا آغاز شود. اگر مدیر بارها و بارها در مورد شکست صحبت کند (نه فقط در مواقع خاص)، دیگر اعضای بلندپایه نیز به‌تدریج جرأت صحبت کردن در مورد شکست را پیدا می‌کنند و در ادامه سایر کارکنان نیز خود را قادر به انجام این کار می‌بینند. باید این تفکر در بین اعضای سازمان ایجاد شود که شکست‌ها می‌توانند فرصت‌های تازه‌ای را پیش روی آنها قرار دهند.

شما در زندگی کاری و شخصی خود تصمیمات کوچک و بزرگ بسیار زیادی می‌گیرید که گاه به موفقیت و گاه به شکست منجر می‌شوند. فراموش نکنید که شکست لزوماً به معنای یک گام بزرگ به عقب نیست؛ شکست می‌تواند قطعه‌ای از پازل یک موفقیت بزرگ باشد.

در همین رابطه