وقتی قرار است وضعیت نرخ ارز را پیشبینی کنیم و نظری در مورد اینکه نرخ بالا میرود یا پایین میآید بدهیم، باید هر دو طرف عرضه و تقاضا را در نظر بگیریم. مهمترین عرضهکننده ارز در بازار دولت است، دو موضوعی که مردم را نگران کرده این است که درآمدهای ارزی دولت کاهش یافته یا بهدشواری وارد کشور میشود که تمام این موضوعات با لحاظ مشکلاتی است که در شبکه بانکی ما وجود دارد.
از سوی دیگر، آمریکا نیز در این زمینه سنگاندازیهایی میکند که کار را برایمان دشوار میسازد. البته خوشبختانه یکی از لوایح FATF بهتازگی در مجلس شورای اسلامی تصویب شده است، وگرنه به دست خودمان دستوپایمان را کامل میبستیم. یک مسئله مهم دیگر هم این است که چون ما با شبکه مالی بینالمللی در ارتباط نیستیم و در این زمینه مشکلاتی داریم، وقتی به کشور دیگری سفر میکنیم نمیتوانیم با خودمان کارت داشته باشیم و بهناچار اسکناس حمل میکنیم.
بنابراین چون در این زمینه محدودیت جدی وجود دارد، تقاضا برای اسکناس بالا میرود و این یک موضوع بسیار جدی تلقی میشود و دولت بهراحتی نمیتواند این اسکناس را وارد بازار کند. بههرحال، آنچه میتوان برای آینده بازار ارز پیشبینی کرد این است که عرضه اسکناس با توجه به اینکه وضعیت اقتصادی با اعمال تحریمها نامطلوب است، در آینده خیلی روان نخواهد بود.
ازاینرو وقتی در طرف عرضه وضع خوبی وجود نداشته باشد و مردم هم حدس بزنند که دولت نمیتواند قیمتها را خیلی پایین نگه دارد، من تصور میکنم این روند معکوس قابلدوام نیست مگر اینکه چشمانداز امیدبخشی که در مورد تقویت ارتباط با کشورهای اروپایی و بقیه جهان وجود دارد محقق شود و تا حدی مشکلات ما در سطح بینالمللی را کم کند؛ درواقع این موضوع میتواند تا حدودی در بازارهای مختلف کشور آرامش ایجاد کند، وگرنه اتفاقی که فعلاً در بازار میافتد این است که با افزایش ریسک در بازار ارز، بعضیها به وحشت بیفتند و وارد بازار ارز نشوند.
در سالهای 91 و 92 همچنین نوساناتی برای مدتزمان زیادی مردم را از بازار دور نکرد، مگر اینکه واقعاً بتوان این آرامش را در بازار ایجاد کرد. من نمیدانم با توجه به نقدینگی بسیار بالایی که در دست مردم است، دولت چطور و با چه سازوکاری میتواند در این زمینه به موفقیت برسد. ممکن است با وعدههایی که در زمینه کاهش نرخ ارز داده شده، مردم صبر کنند تا ارز ارزانتر خریداری کنند، به تعبیری وقتیکه ارز ارزان شود قطعاً خیلیها به بازار مراجعه میکنند تا ارز خریداری کنند.
حال سؤال اصلی این است که دولت با توجه به محدودیتهایی که در زمینه درآمدهای ارزی و اسکناس وجود دارد چگونه میتواند تقاضای بالای ارز را پاسخگو باشد؟ ازنظر من این کار بسیار دشواری است و چندان امیدی در این مورد ندارم. اما یک مسئله بسیار جدی هم که در این زمینه وجود دارد این است که دلار 20هزارتومانی واقعیت اقتصادی نبود که به افت بسیار سنگین ارزش پول ملی ما ظرف مدتزمان کوتاهی منجر شد، بلکه هیجانی بود که در اقتصادمان بروز کرد و حال اگر این هیجان و نگرانی فروکش نکند ممکن است هرلحظه دوباره بازی ارز از نو آغاز شود.