همه آنها سایتهای تبلیغاتی دارند که بخشی از آن را به برنامههای اقتصادی خود اختصاص دادهاند و عنوانی دلربا برای آن انتخاب کردهاند؛ همه آنها ادعا میکنند که برنامه آنها باعث افزایش درآمد قشر فقیر جامعه امریکا خواهد شد. بهترین راه برای کسب رأی، مطرح کردن برنامههای اقتصادی است، برنامههایی که میتواند دست یک نامزد انتخاباتی را به ریاست جمهوری برساند و نامزدهای انتخاباتی امریکا نیز از این قاعده مستثنی نیستند. از دموکراتها گرفته تا جمهوریخواهان همگی برنامههای اقتصادی دارند که بیشتر روی مالیات مانور داده و ادعا میکنند به کمک آن امریکا را به شکوه اقتصادی خواهند رساند.
هیلاری کلینتون؛ نامزد دموکرات: برنامهای برای افزایش درآمد امریکاییها
سایت تبلیغاتی هیلاری کلینتون بخش ویژهای را به برنامههای اقتصادی این نامزد انتخاباتی اختصاص دادهاست و عنوان «برنامهای برای افزایش درآمد امریکاییها» را برای آن انتخاب کردهاست. ابتدای این برنامه نوشته شده: «هیلاری به خانوادههای کارگران فرصتی برای رهایی از مالیات میدهد تا از این طریق بتوانند افزایش هزینهها را مدیریت کنند.» کلینتون بر این باور است که مهمترین چالش اقتصادی امریکا افزایش درآمدهای کارگران است. در سایت تبلیغاتی این نامزد انتخاباتی نوشته شده: «هر روز بر تعداد افراد خانوادههایی که مشغول به کار هستند افزوده میشود؛ آنها هر روز سختتر و سختتر کار میکنند اما همچنان از ثروتمندان فاصله دارند. کشور ما دوباره به لحاظ اقتصادی سرپا ایستادهاست اما باز هم راه درازی در پیش دارد.» او وعده داده تا از نخستین روزی که پای خود را به دفتر ریاستجمهوری بگذارد برای کارگران تلاش کند تا آنها پول بیشتری با خود به خانه ببرند. البته هیلاری به خوبی واقف است که افزایش درآمد خانوادهها نیازمند رشد قدرتمند اقتصادی در درازمدت است و ادعا کرده برای دست یافتن به این رشد اقتصادی برنامههایی در سر دارد.
آنطور که در برنامههای اقتصادی هیلاری کلینتون به نظر میآید او قصد دارد سرمایهگذاریهای کلانی در بخش زیرساختها، انرژی پاک و پژوهشهای علمی و پزشکی داشته باشد تا از این طریق بتواند فرصتهای شغلی جدیدی را در امریکا ایجاد کند. از نظر او ایجاد فرصتهای شغلی به تقویت اقتصاد کمک خواهد کرد. او همچنین قصد دارد برای خانوادههای کارگران برنامههایی جهت رهایی از مالیاتهای سنگین اجرا کند. به این ترتیب کسانی که در کسبوکارهای کوچک مشغول به کار هستند از مالیاتهای کمرشکن تا حدودی آزاد خواهند شد. با همین روش ساده هیلاری سعی دارد به بازار شغل را به حداکثر برساند و کسبوکارهای مختلف را به جلو براند تا درآمدهای افراد ضعیف افزایش پیدا کند. کلینتون همچنین در برنامههای خود به نابرابریهای اقتصادی نیز به عنوان یک چالش مهم در اقتصاد امریکا اشاره کردهاست. از نظر او برخی پایههای معاملاتی در کشور امریکا باید دوباره احیا شوند تا مردم به برابری اقتصادی برسند. یکی از مهمترین مسائلی که نابرابری اقتصادی را نشان میدهد حداقل و حداکثر دستمزدهاست. او سعی دارد به وسیله تجدیدنظر در برخی قوانین کار امریکا، حداقل میزان دستمزدهای کارگران را افزایش بدهد و از این طریق درآمد آنها را بالا ببرد. کلینتون «رشد درازمدت» را در برنامه اقتصادی خود قرار داده و ادعا کرده که زمان آن رسیده والاستریت از چرخه رونق و ورشکستگی نجات پیدا کند و به صورت پایدار رشد داشته باشد.
دونالد ترامپ؛ نامزد جمهوریخواه: اصلاح مالیاتی که امریکا را دوباره امریکا خواهد کرد
«ما در یک حباب هستیم؛ حبابی که در حال ترکیدن است و راستش را بخواهید امیدوارم پیش از آنکه من رئیسجمهور بشوم این حباب بترکد چرا که نمیخواهم چنین آشغالهایی را در دولت خودم به ارث ببرم.» این یکی از اظهارات پراکنده دونالد ترامپ نامزد جمهوریخواه ایالات متحده امریکاست. هرچند همهجا از این اظهار نظرهای مأیوسکننده در مورد اقتصاد امریکا از ترامپ شنیده و دیده میشود اما هیچجا نمیتوان برنامه مشخص و مدون اقتصادی از این نامزد انتخاباتی پیدا کرد. البته او در سایت تبلیغاتی خود برنامهای تحت عنوان «اصلاح مالیاتی که امریکا را دوباره امریکا خواهد کرد» را قرار دادهاست که نقدهای بسیاری بر آن وارد شدهاست. او در سایت خود اینطور نوشتهاست: «امریکایهای بسیاری مشغول به کار هستند، شغلهای بسیاری ایجاد شدهاست و خانوادههای بسیاری در طبقه متوسط وجود دارند که نمیتوانند خرج خودشان را بدهند. این برنامه مالیاتی میتواند به در چهار هدف مشخص این چالش را برطرف کند.»
نخستین هدفی که ترامپ در برنامه اقتصادی خود قرار داده «آزادسای مالیات برای خانوادههای طبقه متوسط» است. او در توضیح این هدف خیلی ساده نوشتهاست: «برای اینکه رویای امریکایی محقق شود اجازه بدهید مردم پولهایشان را در جیبشان نگه دارند.» هدف دوم «ساده کردن کدهای مالیاتی» است که قصد دارد از این طریق امریکایی را از سردرگمیهای فراهم کردن مالیات نجات میدهد و اجازه میدهد آنها پولشان را برای خودشان نگه دارند. هدف سوم نیز «رشد اقتصاد امریکا» به وسیله رقابتی کردن فضای اقتصاد در این کشور است. در نهایت هدف چهارم در یک خط نوشته شده: «به بدهیها و کسریها اضافه نکنیم، همینحالا هم زیاد هستند.» در ادامه بیان این اهداف، چند حساب دو دو تا چهارتا آورده شده و اینطور نتیجهگیری شده که امریکا با پیروی از این برنامه دوباره به لحاظ اقتصادی پویا خواهد شد. بسیاری از منتقدان در مورد ترامپ نوشتهاند: «هیچ شکی نیست که ترامپ موفق شده کار و کاسبی خوبی برای خودش راه بیندازد و حدود 4.5 تا 10میلیارد دلار برای خودش جمعآوری کند اما آیا او میتواند امریکا را نیز ثروتمند کند؟» از آنجا که ترامپ همه اهداف خود را به صورت ساده و پوپولیستی بیان میکند بسیاری از امریکاییها به این باور رسیدهاند که او میتواند اقتصاد این کشور را از خاک بلند کند. اما منتقدان بر این باورند که آنچه ترامپ به عنوان برنامه اقتصادی مطرح میکند نمیتواند اقتصاد امریکا را به این اهداف نزدیک کند.
برنی ساندرز؛ نامزد دموکرات: درآمد 82هزار و 200دلاری تا سال 2026
«متوسط درآمد بیش از 22هزار دلار افزایش پیدا خواهد کرد. حدود 26میلیون شغل جدید ایجاد خواهد شد و نرخ بیکاری به 3.8درصد خواهد رسید.» اینها برخی از مواردی هستند که بر اساس ادعای سیانان مانی در صورت رئیسجمهور شدن برنی ساندرز در اقتصاد امریکا اتفاق خواهد افتاد؛ البته اگر او بتواند برنامههای اقتصادی خود را دنبال کند. بسته برنامه اقتصادی ساندرز نخستین بار توسط جرالد فریدمن استاد اقتصاد دانشگاه ماساچوست مورد بررسی قرار گرفت و سپس معرفی شد. فریدمن در گذشته با ساندرز همکاریهای بسیاری داشتهاست و همانند ساندرز عقاید سوسیالیستی دارد. آنها قصد دارند به کمک برنامه اقتصادی ساندرز درآمد خانوار امریکایی را تا سال 2026 به 82هزار و 200دلار برسانند. اما اقتصاددانان بسیاری وجود دارند که معتقدند فریدمن در این تحلیلهایش بیش از اندازه خوشبین است. برخی از این کارشناسان اقتصادی معتقدند برنامههای اقتصادی ساندرز شاید برای دوران رکورد و بحران اقتصادی مناسب باشد اما در درازمدت پاسخگو نیست. برای مثال تحرکبخشی به اقتصاد از طریق افزایش تقاضا تنها در دوران رکود اقتصادی پاسخ میدهد اما در درازمدت چنین چیزی عملی نیست.
اقتصاددانانی که به برنامه ساندرز باور ندارند میگویند دست یافتن به چنین رفاهی بسیار دشوار است. ساندرز قصد دارد طبق برنامه 14.5تریلیون دلار به اقتصاد امریکا پول و سرمایه تزریق کند. برنامههایی مانند رایگان کردن هزینه دانشگاه و همچنین درمان جزو مهمترین بخشهای برنامه ساندرز است. طبق برنامه ساندرز با تغییراتی که در حداقل دستمزدها و افزایش مالیات ایجاد میشود، افراد ثروتمند به طبقه متوسط نزدیک میشوند و طبقه کارگر موفق میشود خود را به سطحی از رفاه نزدیک کند. فریدمن بر این باور است که برنامه ساندرز میتواند تحرک و پویایی بالایی به اقتصاد امریکا ببخشد چرا که پول بیشتری را به اقتصاد تزریق میکند. ساندرز قصد دارد حدود 1تریلیون دلار در زیرساختها سرمایهگذاری کند که این اقدام در نخستین سال ریاستجمهوریاش انجام خواهد شد. بسیاری از کارشناسانان اقتصادی برنامههای ساندرز را فانتزیهای این نامزد انتخاباتی دانستهاند. هفتهنامه اکونومیست در گزارشی گفتهاست که هر چند ساندرز ادعا میکند سوسیالیست است اما در مقایسه با کسانی مانند جرمی کوربین در بریتانیا او به هیچوجه یک سوسیالیست نیست. اکونومیست برنی ساندرز را بیشتر یک افراطی دانستهاست. از نظر اکونومیست، برخی از برنامههای ساندرز مانند برنامه افزایش مالیات برای دریافت امکانات بهداشتی بهتر، بر پایه فرضیات اشتباهی صورت گرفتهاست.
تد کروز؛ نامزد جمهوریخواه: برنامه ساده مالیات ثابت
«4.9میلیون شغل جدید را تصور کنید. به جای دوران دردناک درآمدها در زمان اوباما به افزایش 12.2درصدی درآمدها در یک دهه آینده فکر کنید. سرمایهگذاریها رشد 43.9درصدی خواهد داشت.» اینها تنها بخشی از تصوراتی است که در مورد آینده اقتصا امریکا در زمان ریاست جمهوری تد کروز در سایت تبلیغاتی این نامزد انتخاباتی دیده میشود. او برنامه خود را اینطور آغاز کردهاست: «زمان انقلاب بعدی امریکا فرا رسیدهاست؛ دوباره باید موتور رشد اقتصادی را روشن کرد. بهترین راه برای شروع این کار نیز اصلاح ساختار و اساس مالیات است.» بخشهای نخستین برنامه کروز به تخریب اوباما میپردازد میگوید: «اوباما با خلفوعدههای خود در این سالها مانع رشد اقتصادی امریکا شدهاست.» او ادعا کرده که اوباما موفق به مدیریت نیروی کار در امریکا نشده و به همین خاطر بسیاری از امریکاییها دست از جستجو برای شغلهای مطلوب و یاد گرفتن مهارتهای تازه برداشتهاند. کروز معتقد است در این شرایط برنامه مالیات ثابت میتواند موثرترین قدم برای آغاز راه باشد. این برنامه قصد دارد تغییراتی را در ابعاد بزرگ در اقتصاد امریکا ایجاد کند.
افزایش 13.9درصدی تولید ناخالص داخلی، افزایش 12.2درصدی دستمزدها و ایجاد 4میلیون و 861هزار شغل جدید از جمله تحولاتی است که با یک برنامه ساده مالیات ثابت کروز قرار است در اقتصاد امریکا اتفاق بیفتد. او بر خلاف هیلاری کلینتون با افزایش حداقل دستمزد مخالف است و سعی دارد تمامی برنامه خود را از طریق تغییر در مالیات اجرایی کند. بر اساس برنامه کروز ابتدا یک مالیات 10درصدی ثابت برای همه در نظر گرفته میشود و سپس این استاندارد برای موارد مختلف دستخوش تغییراتی جزئی خواهد شد. او که به کوچکسازی دولت اعتقاد دارد بسیاری از سازمانهای اقتصادی دولت امریکا را حذف خواهد کرد؛ حذف 25 برنامه در فدرال رزرو امریکا نیز جزو برنامههای کروز است. او در برنامه خود به کارتهایی اشاره میکند هر امریکایی میتواند به سادگی مالیات خود را روی آن پر کند. کروز اظهار کرده که رشد اقتصادی از درون دولت ایجاد نمیشود بلکه افراد با فعالیتهای خلاقانه خود میتوانند رشد اقتصادی را ایجاد کنند. او در پایان تأکید کرده که رشد اقتصادی همواره به عنوان یک سناتور جزو اولویتهایش بوده و اکنون نیز در صورت دستیابی به صندلی ریاستجمهوری امریکا همین اولویت را در دستور کار خود قرار خواهد داد.