هفته بسیج گرامی باد

رادیو مجازی اتاق ایران 30 آبان 1403

یادداشت علی واعظ؛ ‌مدیر پروژه ایران در گروه بین‌المللی بحران

برجام؛ ایستاده بر غبار

امروز سومین سالگرد اجرای برجام است. از امید و آرزوهایی که روز اجرایی شدن این توافق تاریخی در دل بسیاری از ایرانیان شعله می‌کشید، امروز جز غباری باقی نمانده است. اگرچه سخن گفتن از توافقی جدید در وضعیت کنونی منطقی به‌نظر نمی‌رسد، اما واقعیت این است که هیچ‌یک از طرف‌های برجام، از جمله ایران، به‌طور کامل از آن راضی نیستند. 2سال آینده می‌تواند فرصتی مغتنم باشد تا ویژگی‌های قراردادِ جایگزینِ برجام بررسی شود.

علی واعظ

مدیر پروژه ایران در گروه بین‌المللی بحران
26 دی 1397
کد خبر : 17248
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک

امروز سومین سالگرد اجرای برجام است. از امید و آرزوهایی که روز اجرایی شدن این توافق تاریخی در دل بسیاری از ایرانیان شعله می‌کشید، امروز جز غباری باقی نمانده است. اما اینکه برجام بعد از ضربه خروج آمریکا کماکان زنده مانده است تا حد زیادی مدیون بردباری ایران و تلاش‌های سایر امضا‌کنندگان برای حفظ آن است. اما تحریم‌های آمریکا و تنش‌های روزافزون خاورمیانه 2 عاملی هستند که قادرند راه تنفس این توافق را برای همیشه ببندند. در این میان،  واکنش ایران بسیار تعیین‌کننده است. به احتمال قوی ایران به رویکرد کنونی‌اش،  یعنی رعایت تعهدات هسته‌ای و صبر راهبردی در برابر ترامپ،  ادامه خواهد داد؛ رویکردی که مستلزم استمرار تلاش‌های سایر کشورها و به‌خصوص اروپاست تا برای ایران انگیزه‌های اقتصادی و دیپلماتیک لازم را مهیا کنند. تهران نیز می‌تواند در تسهیل این تلاش‌ها نقشی کلیدی ایفا کند: اولا باید در جهت تقویت استانداردهای بانکی‌اش قوانین مربوط به کارگروه ویژه اقدام مالی (FATF) را تصویب کند و ثانیا نشان دهد که می‌تواند نقش سازنده‌تری در منطقه بازی کند. به‌عنوان مثال نخستین قدم ایران می‌تواند فشار آوردن به حوثی‌های یمن باشد تا توافق آتش‌بس سازمان ملل را به‌صورت کامل اجرا کنند.  در آستانه چهارمین سال اجرای برجام نباید از این حقیقت غافل شد که براساس گزارش‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی،  برنامه هسته‌ای ایران کماکان در چارچوب محدودیت‌های برجامی فعالیت می‌کند.

اما مابه‌ازای اصلی این محدودیت‌ها و نظارت‌ها،  یعنی لغو تحریم‌ها،  تحقق نیافته است؛ امری که باعث شده ایران از منافع موعود محروم شود. یکجانبه‌بودن تحریم‌های واشنگتن چیزی از اثر‌گذاری آنها کم نکرده؛ به‌طوری که متعاقباً درآمد نفتی ایران رو به کاهش گذاشته و نرخ تورم در کشور به‌صورت نجومی افزایش یافته است. هدف واشنگتن از وضع این تحریم‌های فلج‌کننده کاملا مشخص نیست. در بین مسئولان آمریکایی،  برخی به‌دنبال آوردن ایران بر سر میز مذاکره‌اند،  عده‌ای امید دارند تا ایران را وادار کنند اقدامات منطقه‌ای و برنامه موشکی‌اش را به‌علت کمبود منابع محدود کند و گروهی نیز درصدد متزلزل کردن یا حتی برانداختن نظام در ایران هستند. اما در پاسخ به این سؤال که این راه به کجا ختم می‌شود، باید گفت از آنجا که ایران نمی‌خواهد در برابر سیاست فشار ترامپ سر خم کند،  احتمال برقراری دور جدیدی از مذاکرات در 2 سال آینده بسیار پایین به‌نظر می‌رسد. از سوی دیگر،  ایران در مدیریت شرایط سخت اقتصادی سابقه‌ای طولانی دارد و بعید است نتواند در برابر فشار آمریکا مقاومت کند. بنابراین سیاست آمریکا حداکثر می‌تواند در ناتوان‌سازی‌ اقتصاد ایران موفق باشد و نه در سایر اهدافی که دنبال می‌کند. به‌ علاوه،  این سیاست‌ها می‌تواند منجر به این شود که ایران به‌تدریج از محدودیت‌های برجامی سر باز زند یا تنش در منطقه ایجاد شود. هر دو این اقدامات می‌تواند محرکی جدی برای یک مقابله نظامی بین 2 کشور باشد. در نهایت نباید فراموش کرد که این معادله یک مجهول دیگر نیز دارد و آن بالا گرفتن آتش رقابت‌های سیاسی در انتخابات‌ها و حوادث سیاسی پیش رو در هر دو کشور است: انتخابات مجلس 2020 و ریاست‌جمهوری 2021 در ایران و انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در 2020.

حتی با فرض اینکه برجام از همه این نقاط عطف بالقوه به سلامت عبور کند،  نمی‌توان انتظار داشت که به شرایط گذشته بازگردد. اگر ترامپ برنده انتخابات ریاست‌جمهوری پیش رو باشد،  تصور اینکه ایران برای 4 سال دیگر هم تحریم‌های طاقت‌فرسا را تاب بیاورد دشوار است و درصورتی که پیروز انتخابات یک کاندیدای دمکرات باشد،  گرچه وی به احتمال قوی با بازگشت به برجام موافق خواهد بود،  اما برای استحکام بخشیدن به توافق هسته‌ای با فشار زیادی مواجه خواهد شد؛ چراکه موعد رفع محدودیت‌های اساسی در مورد ظرفیت ایران برای غنی‌سازی‌ اورانیوم در سال 2024 مطابق برجام پایان خواهد یافت.

اگرچه سخن گفتن از توافقی جدید در وضعیت کنونی منطقی به‌نظر نمی‌رسد،  اما واقعیت این است که هیچ‌یک از طرف‌های برجام،  از جمله ایران،  به‌طور کامل از آن راضی نیستند: ایران به این دلیل که لغو تحریم‌ها حتی در دوران اوباما به قدر کفایت انتظاراتش را تأمین نکرد و آمریکا یا اروپا نیز به این دلیل که یکسری از محدودیت‌های هسته‌ای در زمان نسبتا کوتاهی منقضی خواهند شد و اینکه برجام به دیگر مسائل مورد اختلاف ایران و غرب نپرداخته است. بنابراین با وجود اینکه صبر در شرایط فعلی بهترین گزینه پیش روست،  2سال آینده می‌تواند فرصتی مغتنم باشد تا ویژگی‌های قراردادِ جایگزینِ برجام بررسی شود؛ توافقی که بادوام‌تر و در تأمین منافع همه طرف‌های مذاکره،  از جمله ایران،  به‌مراتب کاراتر باشد و در آخر،  نباید فراموش کرد همان محاسبه‌ای که بعد از 13 سال تنش و 2 سال مذاکره فشرده،  ایران و قدرت‌های جهانی را وادار به مصالحه کرد و امروز هم طرف‌های باقیمانده در برجام را مجاب کرده تا آن را با چنگ و دندان بدون حضور آمریکا حفظ کنند،  همچنان پا برجاست: یعنی گزینه جایگزین بهتری وجود ندارد. خروج از برجام و نیندیشیدن به توافقی پایدارتر مساوی خواهد بود با دور تازه‌ای از مسابقه بین تحریم‌ها و سانتریفیوژ‌ها که مهم‌ترین قربانیان آن مردم ایران و منطقه و در درجه بعد نظم و امنیت بین‌الملل خواهد بود. از چنین شرایطی هنوز می‌توان و باید جلوگیری کرد.

موضوعات :
در همین رابطه