هفته بسیج گرامی باد

رادیو مجازی اتاق ایران 30 آبان 1403

گفت‌وگو با پدرام سلطانی

کاهش تجارت چین با ایران، متاثر از جنگ تجاری آمریکا و ضعف در قدرت چانه‌زنی سازمان‌های دولتی است

آمارها نشان می دهد طی ماه‌های گذشته مراودات تجاری چین با ایران به طور قابل‌توجهی افت کرده است؛ پدرام سلطانی در گفت‌وگو با پایگاه خبری اتاق ایران در توضیح چرایی این موضوع معتقد است که دستگاه‌های دولتی باید قدرت چانه زنی خود را با کشورهای عمده طرف تجاری با ایران بالاتر ببرد.

شفق ضرغامی

خبرنگار
28 بهمن 1397
کد خبر : 17576
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک
آمارها نشان می دهد طی ماه‌های گذشته مراودات تجاری چین با ایران به طور قابل‌توجهی افت کرده است؛ پدرام سلطانی در گفت‌وگو با پایگاه خبری اتاق ایران در توضیح چرایی این موضوع معتقد است که دستگاه‌های دولتی باید قدرت چانه زنی خود را با کشورهای عمده طرف تجاری با ایران بالاتر ببرد.

پدرام سلطانی، نایب رئیس اتاق ایران - عکس: حنانه عدلی

خروج آمریکا از برجام و اعمال تحریم‌های این کشور علیه ایران، روابط اقتصادی چین و ایران را به عنوان دو شریک استراتژیک تحت تاثیر قرار داده است. وب‌سایت Bourse & Bazaar در گزارشی تحلیلی آورده که ارزش صادرات چین به ایران در ماه‌های پایانی سال 2018 به میزان قابل‌توجهی کاهش پیداکرده و از 1.2 میلیارد دلار در اکتبر (مهر 1397) به تنها 400 میلیون دلار در ماه دسامبر (آذر 1397)  رسیده است. به عبارتی، صادرات چین به ایران طی یک بازه 2 ماهه حدود 70 درصد کاهش‌یافته است. 

تا سال 2011 ایران بیشتر ماشین‌آلات و تجهیزات صنعتی مورد نیاز خود را از کشورهای اروپایی تأمین می‌کرد. تحریم‌های آمریکا و متحدانش علیه ایران در سال 2012 باعث شد که چین در زمینه صادرات کالاهای سرمایه‌ای به ایران از اتحادیه اروپا پیشی بگیرد. اکنون کاهش شدید صادرات چین به ایران، ورود کالاهای سرمایه‌ای و ماشین‌آلات را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد که مخل فرآیند توسعه صنعتی ایران است.

فعالان اقتصادی معتقدند از زمان آغاز دور دوم تحریم‌های آمریکا علیه ایران، شرکت‌های بزرگ چینی به دلیل ترس از آمریکا، ریسک همکاری با شرکت‌های ایرانی را نمی‌پذیرند و دولت چین هم برخلاف صحبت‌های سیاسی خود در بحث مراوات اقتصادی و تجاری با ایران تصمیم معقولی نگرفته است. کارشکنی چینی‌ها در تامین قطعات ماشین آلات و مواد اولیه مورد نیاز ایران به گفته یکی از اعضای اتاق مشترک بازرگانی ایران و چین، عدم ارایه خدمات بانک کانلون به فعالان اقتصادی ایران و تعلیق سرمایه‌گذاری شرکت ملی نفت چین در پارس جنوبی از جمله مصداق‌های تردید چینی‌ها در توسعه روابط اقتصادی خود با ایران در ماه‌های اخیر و  همزمان با اعمال فشار از سوی آمریکا است.

دوم آبان سال جاری، خبرگزاری رویترز از توقف پرداخت‌های ایران توسط بانک چینی « کانلون» خبر داد؛ رویترز به نقل از منابع آگاه اعلام کرده بود که کانلون، اصلی‌ترین کانال رسمی برای جریان مالی بین ایران و چین، در آستانه دور جدید تحریم‌های ایران به علت ریسک تحریم‌های ثانویه آمریکا برای بانک‌های چینی، به‌طور شفاهی به مشتریانش اعلام کرده که دیگر پرداخت‌های ایرانیان یوان را از اول نوامبر قبول نمی‌کند.

مدتی پس از انتشار این خبر، اسدالله عسگر اولادی رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و چین در گفت‌وگو با پایگاه خبری اتاق ایران، ضمن اعلام گشایش مجدد مسیر مبادلات بانکی ایران و چین پس از یک ماه، تأکید کرد که مهم‌ترین دلیل عدم ارائه خدمات بانک کانلون به ایرانی‌ها، توقف فروش نفت به چین بوده است که این مشکل حل شده است.

بااین‌حال، فعالان اقتصادی معتقدند ازسرگیری روابط کارگزاری با بانک کانلون همراه با محدودیت‌های شدیدی است که نه‌تنها نگرانی فعالان اقتصادی را برطرف نساخته بلکه نشان می‌دهد چین حاضر است در روابط راهبردی خود با آمریکا، حتی ایران را قربانی کند.

جنگ تجاری آمریکا و چین  و سرنوشت ایران

پدرام سلطانی نایب‌رئیس اتاق ایران با نگاهی به استراتژی تعامل چین با کشورهای دنیا، رویکرد احتیاطی این کشور در قبال ایران را ناشی از دو دیدگاه می‌داند. سلطانی در گفت‌وگو با «پایگاه خبری اتاق ایران» می‌گوید: بخشی از این رویکرد احتیاط‌آمیز به مذاکرات آمریکا و چین برمی‎‌گردد و بخشی هم مربوط به تصمیم‌گیری محتاطانه سازمان‌های اقتصادی چین است که نگران پیامدهای ارتباط با ایران هستند.

سلطانی تأکید می‌کند: واقعیت این است که آمریکا به دنبال آن است که از هر ابزاری برای فشار علیه شرکت‌های چینی، به‌خصوص شرکت‌های بزرگ چینی استفاده و آنها را به تحریم‌های آمریکا علیه ایران پایبند کند؛ نمونه اخیر این اعمال فشار هم در نحوه رفتار آمریکایی‌ها با مدیر ارشد شرکت « هوآوی» در خاک کانادا شاهد بودیم.

سلطانی در همین زمینه توضیح می‌دهد: آنچه از سال گذشته تاکنون تشدید شده، تنش‌های تجاری چین و آمریکا و استفاده شخص ترامپ از اهرم قدرت اقتصادی آمریکا برای امتیازخواهی و به عبارت دقیق‌تر باج‌گیری از کشورهایی است که تراز تجاری آنها با آمریکا منفی است؛ بدون شک، چین مهم‌ترین این کشورهاست که بیشترین تراز تجاری منفی را با آمریکا دارد و از یک سال گذشته شاهدیم که آمریکا اقدام به اعمال تعرفه‌های تنبیهی علیه واردات کالاهای چینی کرده است.

به گفته نایب‌رئیس اتاق ایران، چینی‌ها تلاش می‌کنند تا از طریق مذاکره این موضوع را حل‌وفصل کنند؛ بااین‌حال وقتی پای مذاکره به وسط کشیده می‌شود، ایران موضوع ثابت آمریکا در مذاکره با هر کشوری است که معمولاً  توافق آمریکا با کشورهای طرف مذاکره هم در گروی محدود کردن روابط اقتصادی آنها با ایران است.

اینستکس و ورود چین به سازوکار ویژه مالی اروپا

بر اساس گزارش روزنامه نیویورک‌تایمز، لی ککیانگ نخست‌وزیر چین طی دیدار سال گذشته خود با دونالد تاسک رئیس شورای اروپا، به او اعلام کرده بود که چین به‌صورت یک‌جانبه برای ایجاد یک سازوکار مالی جهت تسهیل روابط تجاری با ایران در دوران تحریم اقدام نخواهد کرد. اما حال که اتحادیه اروپا یک سازوکار ویژه مالی را برای این منظور طراحی کرده است، شاید چین نیز مایل به همراهی با اروپایی‌ها باشد.

پس‌ازآنکه باگذشت حدود 4 ماه، آلمان، فرانسه و بریتانیا سه کشور اروپایی طرف برجام، رسماً آغاز به کار «سازوکار حمایت از مبادلات تجاری با ایران» به نام «اینستکس» را اعلام کردند، گنگ شوانگ سخنگوی وزارت امور خارجه چین در گفت‌وگو با خبرگزاری ایرنا گفت:‌ چین قاطعانه از اتحادیه اروپا و ایران برای ادامه همکاری حمایت می‌کند و به‌عنوان طرف سوم اینستکس، این مکانیسم را در اسرع وقت ارتقاء می‌دهد.

با جمع‌بندی اظهارنظر چینی‌ها در رابطه با اینستکس، این گمانه‌زنی ایجادشده که با طراحی این سازوکار مالی از سوی اتحادیه اروپا، شاید چین مایل به همراهی اروپا برای همکاری اقتصادی با ایران و دور زدن تحریم‌های آمریکا علیه ایران باشد.

پدرام سلطانی اما معتقد است که همکاری چین با اینستکس بیشتر یک همکاری غیرمالی خواهد بود؛ به این معنا که چین از سازوکار مالی اروپا برای هماهنگی‌های عمومی استفاده خواهد کرد تا اینکه بخواهد به‌صورت جدی وارد این سازوکار مالی شود.

سلطانی می‌گوید: علت هم این است که چینی‌ها می‌توانند از سازوکار قبلی خود یعنی بانک کانلون که در دوران قبلی تحریم‌ها راه‌اندازی کردند، به نحوی استفاده کنند که از چارچوب تحریمی آمریکا تخطی نکنند.

ضرورت تغییر رویکرد ایران در چانه زنی با شرکای تجاری

سلطانی تغییر رویکرد ایران در برابر استراتژی چینی‌ها را ضروری می داند و می‌گوید: به‌عنوان یک فعال اقتصادی نقدی که از دوران قبلی تحریم‌ها و در دوران پسابرجام به دولت‌های یازدهم و دوازدهم دارم این است که متأسفانه سازمان‌های حاکمیتی و ذی‌ربط تحرک و قدرت لازم را برای چانه‌زنی با همتایان خارجی خود نداشتند و ندارند. ارتباط ما با چین نیز از این قاعده مستثنی نیست. 

سلطانی با تأکید بر «مذاکره حرفه‌ای» به‌عنوان یکی از ابزارهای افزایش قدرت چانه‌زنی می‌گوید: در سازمان‌های دولتی باید تعاملات و مذاکرات بین‌المللی درباره بهینه کردن منافع ملی در جریان باشد، اما شاهدیم که مذاکره‌کنندگان‌های حرفه‌ای و مسلط در سازمان‌ها اندک هستند. به همین دلیل در پای میز مذاکره کمبود تخصص و  عدم دانش کافی افراد مانع کسب امتیاز برای کشور می شود. این در حالی است که شاهدیم آمریکا با تمرکز بر تحریم‌ها علیه ایران، یک تیم حرفه‌ای از متخصصان را مسئول مذاکره با تک‌تک شرکت‌هایی کرده که با ایران کار می کنند.

نایب رئیس اتاق ایران مذاکره بر سر منافع مشترک و راهبردی با کشورهای طرف تجارت را یکی دیگر از الزامات چانه‌زنی در عرصه بین‌الملل می‌داند و در همین زمینه می‌‌گوید: نکته حایز اهمیت به عنوان پیش شرط هر مذاکره این است که منافع مشترک ابتدا طراحی و تعریف شود. برای مثال در ترازوی تجارت چین، در یک کفه منافعی که از تجارت با آمریکا نصیب این کشور می‌شود قرار دارد و در کفه دیگر ترازو، منافع تجارت با ایران؛ متاسفانه در طول این سال‌ها خلاء تقویت روابط راهبردی اقتصادی و حتی سیاسی و نظامی با این کشور در تعاملات بسیار احساس می‌شد. همین موضوع باعث شد تا اهمیت ایران برای این کشور و سایر کشورهای مشابه نه تنها زیاد نشود بلکه حتی به مرور کاهش یابد و کفه ترازوی اهمیت تجارت و تعامل با آمریکا برای چین سنگین‌تر شود.

سلطانی همچنین معتقد است شرایط فعلی می‌طلبد تا ارتباطات جدی‌تر و مستمری میان بانک‌های مرکزی ایران با بانک مرکزی کشورهای عمده طرف تجاری با ایران به‌خصوص چین، هند، کره جنوبی، ترکیه، روسیه و اروپا وجود داشته باشد تا روش‌های ابتکاری و جایگزین در دوران تحریم‌ها شناخته و به کار گرفته شود.

به اعتقاد او یکی از مهم‌ترین اقداماتی که دستگاه دیپلماسی کشور می‌تواند در حال حاضر انجام دهد این است که شرایط فعالیت تجار ایرانی را در کشورهای هدف تجاری هموار کند؛ چراکه حضور فعالان اقتصادی ایرانی در این کشورها تا حد زیادی می‌تواند خلا حضور شرکت‌های خارجی در ایران را پر کند.

از طرفی، نایب رئیس اتاق ایران تاکید می‌کند که نباید کاستی های ارتباط تجاری میان ایران و دیگر کشورها را تنها به موانع بانکی محدود کرد و مساله حمل و نقل در کشور یکی از مهم‌ترین موضوعاتی است که در حال حاضر به دلیل اعمال تحریم ها بسیار دچار چالش شده و ضروری است تا در تصمیم‌گیری‌های کلان کشور توجه بسیاری به آن شود.

تجارت قابل توجه چینی‌ها در سال گذشته میلادی

اهمیت و گستردگی روابط اقتصادی ایران و چین طی سال‌های اخیر بر کسی پوشیده نیست؛ جایگاه ژئوپلیتیک ایران در اتصال غرب و شرق خاورمیانه که ارزش این کشور را از لحاظ حمل و نقل کالا و تبادل اقتصادی برای چین بالا می‌برد، اهمیت ایران از لحاظ امنیت انرژی و از این طریق تداوم رشد اقتصادی چین، جایگاه ایران در مسایل بین‌الملل و از همه مهم‌تر بازار ایران برای چینی‌ها از عواملی است که باعث شده چین به عنوان بزرگترین شریک اقتصادی ایران در تجارت جهانی شناخته شوند.

مبادلات تجاری ایران و چین در سال 2016 بالغ بر 31.2 میلیارد دلار بود که در سال 2017 به 37.18 میلیارد دلار افزایش یافت و در همین سال، تراز تجاری دو کشور به میزان 20 میلیون دلار به نفع چین بوده است.

از طرفی بر مبنای آنچه فعالان اقتصادی می‌گویند، چین در سال ۲۰۱۹ به‌ روزانه ۱۳ میلیون بشکه نفت نیاز دارد و با توجه به اینکه ۴ میلیون بشکه نفت را از‌ ذخایر داخلی تامین ‌می‌کند، به واردات حداقل ۹ میلیون بشکه نفت در روز نیاز خواهد داشت؛ روشن است که منابع تامین نفت چین، روسیه و اعضای اوپک هستند و روسیه نمی‌تواند تنها تامین‌کننده باشد چون داشتن تنها یک منبع، مطمئن نیست. در مقایسه با کشورهای عضو اوپک، ایران تنها کشوری است که می‌تواند ظرف مدت 14 روز سوپرنفتکش‌های خود را به بنادر چین برساند.

با این حال همانطور که گفته شد، افت سطح روابط تجاری چین و ایران در شرایط فعلی و با توجه به سابقه طولانی مدت تجارت این کشور با ایران، برای فعالان اقتصادی کاملا غیرمنتظره است. در حال حاضر، چین درگیر یک جنگ‌ تعرفه‌ای با ایالات‌متحده آمریکا است که ارزش آن بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیارد دلار است. در این شرایط باید منتظر ماند تا همانطور که نایب رئیس اتاق ایران معتقد است تصمیم‌گیران در داخل کشور چه استراتژی را در قبال بزرگترین شریک تجاری خود در پپش خواهند گرفت.

در همین رابطه