رادیو مجازی اتاق ایران - 15 آبان 1403

خروج بریتانیا: شکست انحصار

اتحادیه اروپا نوعی الگوبرداری از ایالات‌متحده آمریکا و دست برقضا الگوبرداری از پاره غیر طبیعی آن بود.

محمود صدری

جامعه شناس
06 تیر 1395
کد خبر : 2110
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری با
تلگرام واتس اپ
لینک
اتحادیه اروپا نوعی الگوبرداری از ایالات‌متحده آمریکا و دست برقضا الگوبرداری از پاره غیر طبیعی آن بود.

محمود صدری ،جامعه‌شناس

 رای بریتانیایی‌ها به خروج از اتحادیه اروپا، همان‌قدر که از جنبه سیاسی برای رهبران این اتحادیه تکان‌دهنده بود و بر موقعیت آنها تاثیر منفی خواهد گذاشت، از جنبه اقتصادی بدیهی و حتی قابل‌پیش‌بینی بود و بر آینده اقتصاد جهان و احتمالا ایران تاثیر مثبتی خواهد داشت. زیرا:

1- نخستین گام اروپایی‌ها برای وحدت، یعنی اتحادیه زغال‌سنگ و فولاد، مبنایی منطقی داشت و هدفش رفع موانع دادوستد در بازارهای قاره‌ای و جلوگیری از جنگ‌هایی مانند جنگ‌های آلمان و فرانسه و جنگ‌های جهانی بود که محقق شد، اما گام دوم، فراملی کردن تصنعی روابط اقتصادی توسط دولت‌ها بود که ابزارش «توافق سیاسی رهبران» بود و با چارچوب‌های اقتصاد آزاد همخوانی نداشت. شکل‌گیری بازار مشترک اروپا که تالی منطقی اتحادیه زغال سنگ و فولاد بود، موجب تشکیل بازاری یکپارچه و تسهیل داد و ستد شد. این بازار عمدتا میان تولیدکنندگان و بازرگانان کشورهای توانمند اروپایی بود و طبعا تسهیل مراودات موجب نفع متقابل بود، اما شکل‌گیری اتحادیه سیاسی بعدی یعنی اتحادیه اروپا موجب سربرآوردن تناقض‌ها شد. در این مرحله، تنظیمات بین دولتی و تحمیل آن به بازارها، مانند افزایش یا کاهش توافقی تعرفه‌ها، وضع ترجیحات برای برخی کشورها و تکالیف برای کشورهای دیگر، در واقع تحمیل اراده سیاستمداران بر تولیدکنندگان و بازرگانان و مصرف‌کنندگان بود. این تحمیل، در حوزه اقتصاد کلان بر ناکارآمدی دولت‌ها سرپوش گذاشت و در حوزه اقتصاد خرد بر سطح بهره‌وری بنگاه‌ها.

نتیجه این توافق و تبانی دولت‌ها، شکل‌گیری نوعی انحصار غیرطبیعی توسط دولت‌های بخشی از جهان در برابر تولیدکنندگان و بازرگانان دیگر نقاط جهان شد و به‌تدریج به ابزاری در دست سیاستمداران برای تنظیم روابط سیاسی خود با دیگر کشورهای جهان تبدیل شد.

2- اتحادیه اروپا نوعی الگوبرداری از ایالات‌متحده آمریکا و دست برقضا الگوبرداری از پاره غیر طبیعی آن بود. آمریکا تاریخی سراسر متفاوت با اروپا داشت و شکل‌گیری آن بیش از آنکه بر فرهنگ و تاریخ و سنن مشترک ساکنان آن استوار باشد مبتنی بر توافق‌های گام‌به‌گام و پالایش‌های مکرر بود. تنها بخش تصنعی ایالات‌متحده که محصول تحمیل اراده دولت فدرال بر ایالت‌ها بود، منحرف‌کردن مسیر طبیعی شکل‌گیری و رواج دلار بود که اروپایی‌ها به‌طرز ناشیانه‌ای از آن تقلید کردند. تا نیمه قرن نوزدهم در ایالات‌متحده پدیده‌ای به نام دلار کشوری یا ملی وجود نداشت. حتی تا مقطعی، ایالت‌ها هم دلار ایالتی نداشتند؛ بلکه دلار، براتی بود که هر یک از بانک‌ها در ازای مقادیر مشخصی طلا، دست مشتریان می‌دادند و مکلف به تادیه آنی آن پس از مطالبه‌اش توسط مشتری بودند. بعدها بانک‌ها برای ایجاد هماهنگی بیشتر و تسهیل داد و ستد برات‌ها یا اسکناس‌های خود اتحادیه‌ای از بانک‌ها تشکیل دادند که نهادی کاملا خصوصی بود، اما اوایل قرن بیستم، دولت با بهره‌گیری از قدرت سیاسی‌اش این اتحادیه را به نهادی کشوری به نام فدرال رزرو تبدیل کرد که در حکم بانک مرکزی عمل می‌کند. اروپایی‌ها با نادیده گرفتن تفاوت‌های فرهنگی و تاریخی خود و شاید به امید فائق آمدن بر این پراکندگی‌ها، پول واحد و بانک مرکزی واحد ایجاد کردند که بتواند تکه‌های پراکنده قاره اروپا را متحد کند و این قاره به موجودیتی همانند آمریکا تبدیل شود. در واقع قرار بود یورو نقطه وصل اجزای پراکنده اروپای قاره‌ای و بریتانیا و اروپای شرقی و احیانا کشورهای اسکاندیناوی بشود و خلأ زبان و فرهنگ و سنت واحد را پر کند، اما سربرآوردن بحران مالی یونان نشان داد که امتزاج این کشورها دست کم تا آینده قابل پیش‌بینی ناممکن است.

3- ترک برداشتن انحصار غیرطبیعی اتحادیه اروپا در کوتاه‌مدت بر اقتصاد قاره شوک‌هایی وارد می‌کند و تاثیر منفی می‌گذارد، اما بعید است این تاثیر، ماندگار باشد و بلکه عکس آن محتمل‌تر است. اگر کشورهای دیگری به تأسی از بریتانیا از اتحادیه خارج شوند، از قدرت یکپارچه رهبران اروپا کاسته می‌شود و به‌تبع آن مداخله آنها در بازارهای منطقه‌ای و جهانی کاهش می‌یابد و سرپوش‌های ناکارآمدی از روی اقتصاد کلان کشورهای ضعیف‌تر اروپا و اقتصاد خرد کشورهای قوی‌تر این قاره فرومی‌افتد و با رخ دادن پالایش طبیعی، اقتصادها سالم‌تر می‌شوند.

4- دست آخر اینکه تاثیرپذیری اقتصاد ایران از این پدیده چندان چشمگیر نخواهد بود. ایران اقتصاد بزرگ و در هم تنیده با جهان و از جمله اروپا ندارد و شوک‌های جهانی مانند خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا در کوتاه ‌مدت تاثیر زیادی بر آن نمی‌گذارد، در میان‌مدت، همه چیز به روابط ایران با هر یک از کشورهای عضو این اتحادیه بستگی دارد و در بلندمدت، اگر اتحادیه سست‌تر شود، ایران هم مانند دیگر کشورهای جهان از آن نفع خواهد برد؛ زیرا بازی با بازیگران پراکنده اروپایی حتما آسان‌تر از اتحادیه یکپارچه‌ای است که اراده پاره‌های ضعیف‌تر آن تابعی از اراده رهبران سیاسی کشورهای بزرگ‌تر است و بنگا‌ه‌های همه این کشورها ناگزیرند در چارچوب اراده متحد سیاستمداران عمل کنند.

موضوعات :
در همین رابطه