دولت یازدهم در برنامهریزیهای جدید خود پیشبینی کرده طی چهار سال آینده سهم بخش صنعت در تولید ناخالص داخلی از 13 درصد فعلی به حدود 17.8 درصد افزایش یابد و امسال صادرات صنعتی و معدنی بیش از 32 میلیارد دلار فعلی برسد. اما آیا بستر رقابتپذیری برای صنایعی که ظرفیتهای نهفته دارند، فراهم شده است؟
در مقطع کنونی تجارب جهانی نشان داده بنگاهها به صورت جدا از هم فعالیت نمیکنند و خصیصه رقابت بین بنگاهها در حال تشدید شدن است. در حالی که بخش صنعت ایران در مقایسه با بازارهای جهانی کوچک و غیررقابتی تلقی میشود. کارشناسان معتقدند تداوم شرایط گلخانهای در سالهای طولانی امکان رشد و رقابت را از صنایع ایران گرفته و معمولاً واحدهای تولیدی ایران به دلیل واردات پرحجم کالاهای خارجی ارزانقیمت و کمکیفیت و موانع شدید در تجارت خارجی توان رقابت در بازارهای بزرگ دنیا را از دست دادهاند.
اما با توجه به اینکه ایران قصد دارد به سازمان جهانی تجارت بپیوندد، کدام صنایع توان رقابت در بازارهای جهانی را دارند؟ برخی کارشناسان اقتصادی بر این باورند که با پیوستن ایران به سازمان جهانی تجارت و تغییراتی که در شرایط اقتصادی بر اثر احکام و الزامات WTO ایجاد شود، فرصتها و تهدیدهایی به وجود خواهد آمد و با ورود گستردهتر رقبای خارجی، بازار داخلی برای کالاهای ساخت ایران چندان مطلوب نخواهد بود اما با توجه به توان تولیدی کشور صنایع غذایی، قطعهسازی خودرو، صنایع دارویی، صنایع پاییندستی پتروشیمی و ماشینسازی از قابلیت و پتانسیل بالاتری برای ورود به رقابت در بازارهای بینالمللی برخوردار هستند.
در شرایطی که دیگر کارشناسان نیز معتقدند الحاق ایران به سازمان جهانی تجارت که فضای تازهای پیش روی بخش صنعت کشور قرار میدهد، در این راه صنایع برای اینکه توان رقابت خود را افزایش دهند، باید افزایش بهرهوری را انتخاب کنند. دلیل آن هم این است که اگر بنگاهی دارای بهرهوری بالا باشد خود به خود سوددهی و میزان صادرات آن افزایش خواهد یافت. اما سیاستگذاری برای رقابتپذیر کردن صنایع با در نظر گرفتن بهرهوری چگونه باید باشد؟
گزارش جدیدی که مرکز پژوهشهای مجلس بهتازگی آن را منتشر کرده نشان میدهد یکی از تغییرات کلانی که با توجه به معیارهای جهانی باید در بخش صنعت ایران اعمال شود، جهانی شدن نظام تولید و ضرورت کسب جایگاه مناسب در آن است. از آنجا که زنجیره ارزش جهانی در حال از بین رفتن و به سرعت در حال تخصصیتر شدن است، ثابت شده در این نظام جهانی رقابت شدید حرف اول و آخر را میزند و این روند سببساز شده تا سیاستگذاران کشور به دنبال سیاستهایی باشند که بر اساس آن بنگاهها و بخش صنعت داخلی بتوانند سهم و جایگاه شایستهای در نظام تولید جهانی برای خود کسب کنند.
کارشناسان معتقدند صنایعی که کارکردشان تبدیل مزیتهای نسبی کشور به مزیت رقابتی است مانند صنایع پاییندستی نفت و گاز و پتروشیمی، صنایع معدنی با ارزش افزوده بالا و صنایع توسعهدهنده زیرساختهای گردشگری و رونق گردشگری و در گام بعدی صنایعی که بتوانند با مشارکتهای خارجی رویکرد برونگرایی را بر رویکرد درونگرایی مقدم بدارند، تاب رقابت در بازار جهانی را دارند. اما متاسفانه سالهاست نهتنها از آنچه در بازارهای بینالمللی به عنوان خلق مزیت رقابتی یاد میشود، غافل شدهایم بلکه با توجه به سرعت و جدیت رقبا، شکاف فاصله فناوری و رقابتپذیری صنایع ایران با کشورهای دیگر روزبهروز افزایش یافته است.
بنا بر اعتقاد صاحبنظران این عرصه با توجه به تنوع و گستردگی واحدهای صنعتی ایران که عمدتاً بر مبنای وجود مزیت نسبی ایجاد شدهاند و با گذشت زمان و تغییر شرایط دیگر از مزیت نسبی گذشته برخوردار نیستند، آن بخش از واحدهای صنعتی که بتوانند با ارتقای بهرهوری و توسعه سرمایه انسانی و سایر شاخصهای مورد نظر نسبت به خلق مزیت رقابتی اقدام کنند، میتوانند در بازارهای بینالمللی عرض اندام کنند.
این به معنای آن است که واحدهای تولیدی که به صورت سنتی ایجاد شده و به فعالیت ادامه میدهند و برنامهای برای رقابتی شدن ندارند، از هماکنون آینده خود را تیره و تار کردهاند. با این حال آیا میتوان به افزایش رقابتپذیری صنایع در دوره پساتحریم امیدوار بود و بستر رقابتپذیری را برای صنایعی که ظرفیتهای نهفته دارند، در عصر جدید آماده کرد؟