مدل مطلوب برای اداره اقتصاد کشور در شرایط جنگ اقتصادی چیست؟ آلبرت بغزیان، عضو هیات علمی دانشگاه تهران در گفتوگو با پایگاه خبری اتاق ایران به این پرسش چنین پاسخ میدهد: برای ساختن مدل بهینه اقتصادی مفروضاتی لازم است و تا این مفروضات بهدرستی شناخته نشود، شاید صحبت از مدل بهینه، بحث بیهودهای باشد.
او درباره این مفروضات میگوید: قبل از هر چیزی باید میزان درآمد نفتی و ارزی کشور مشخص باشد، اگر اتکای ما به آمارهایی باشد که بانک مرکزی، وزارت نفت و سازمان برنامهوبودجه ارائه میدهد، باید گفت همه این آمارها مثبت بودجه نشان از وضعیت مطلوب درآمد ارزی دارد. یعنی اگر فرض بر این باشد که ذخیره ارزی کشور کافی است، ارز منتقل میشود و صادرات نفت انجام میشود، مدل اقتصادی متفاوت از زمانی است که این گزینهها نقض شود. اما آنچه مشخص است این است که جنگ اقتصادی بهزودی تمام نخواهد شد و توافقی در افق آینده محتمل نیست.
بغزیان میگوید: نکته بعدی در تدوین مدل مطلوب اقتصادی که با شرایط روز اقتصاد کشور همخوان باشد، تعیین نرخ ارز است. هنوز مشخص نیست که دولت میخواهد چه سیاستی را در حوزه ارز در پیش بگیرد. آیا دولت میخواهد درباره این مسئله ارشادی عمل کند؛ نرخ نیمایی، نرخ آزاد یا نرخ صرافی کدام مبنا خواهد بود؟ باید فعالان اقتصادی درباره این وضعیت اطلاع کافی داشته باشند؛ باید ثبات کافی در این حوزه برقرار شود تا اینکه دلالان از نوسان بازار ارز بهره نگیرند.
به گفته بغزیان اصلاح ساختار بانکی از اصول دیگری است که در تدوین مدل اقتصادی باید انجام شود. باید در ترکیب هیات مدیره بانکها بازنگری شود؛ اینکه بانکها چه میزان معوقات دارند و این معوقات به چه کسانی در قبال چه سندهایی دادهشده است؟ اما شرایط حاضر نشان میدهد که هنوز بانکها از بدهکاران بزرگ معوقات خود را به دلایل متعدد دریافت نکردهاند.
او تصریح میکند: اصل چهارم بازنگری پایه مالیاتی، نرخ مالیاتی و معافیت مالیاتی است تا درنهایت به عدالت مالیاتی بیانجامد.
او اصل پنجم را در عملکرد قوه قضاییه جستوجو می کند تا در نتیجه این عملکرد، اختلاس و فساد اقتصادی زمینه و بستر بروز نداشته باشد. برخورد عدالتمحور قوه قضاییه باعث میشود فضای مالی و مالیاتی به سمت عدالت رفته و کسی جرات نکند خلاف آن رفتار کند.
استاد اقتصاد دانشگاه تهران درباره وضعیت سازمان برنامه و بودجه میگوید: باید نحوه هزینهکرد ذخایر ارزی اولویتبندی شود؛ البته این همیشه شعار سازمان بوده ولی نتیجه آن را ندیدهایم. سازمان برنامه و بودجه خوب کار کرده ولی کار خوبی نکرده است. باید ارز به مواردی تخصیص داده شود که درنهایت منافع اقتصادی داشته باشد.
او ادامه میدهد: در بحث صنایعی مثل خودرو باید استراتژی مشخصی داشته باشیم تا این صنایع را از وضعیت کاهش ظرفیت تولید نجات داد؛ اما اگر مسئله رانت و سودجویی باشد در آن صورت تحقیق و تفحص به چه درد میخورد؟ آیا تولید کم شده یا تولید را کم کردهاند و درنتیجه اختلاف بازار و نرخ مصوب به جیب چه گروهی میرود؟
به گفته بغزیان، وقتی از کاهش واردات صحبت میشود باید به نیاز متقاضیان آنها توجه شود؛ باید این مطالبات باکیفیت مناسب در بازار داخلی تأمین شود وگرنه معلوم است که واردات انجام خواهد شد. باید تولیدکنندهها از بازار نیازسنجی دقیقی انجام دهند. متأسفانه ما نه نیازسنجی در داخل داریم و نه شناخت دقیقی از بازارهای منطقه داریم که بتوانیم کالای خود را به آنجا صادر کنیم.
او معتقد است: اگر اوضاع اقتصادی کشور بهطور شفاف توصیف نشود، سخن گفتن از مدل مطلوب معنادار نیست. در کنار شفافیت باید سازمانهای نظارتی و نهاد قضایی، امنیت را برقرار کنند.
بغزیان تاکید میکند: نظارت و برخورد شفاف با بازارهای مصنوعی، احتکار، فساد کاری سهل و ممتنع است اما همه این کارها اراده و جدیت لازم دارد، باید خط قرمزها را کم کرد و در شرایط جنگ اقتصادی تعارفها را کنار گذاشت و با عدالت، امنیت اقتصادی برقرار کرد. اینها مثل چرخدندههای یک سیستم است که باید باهم به حرکت دربیایند. حرکتها نمایشی راه بهجایی نمیبرد و اعتماد عمومی جامعه را نشانه میگیرد. یعنی باید به این نکته اساسی توجه کرد که قبل از تدوین مدل مطلوب اقتصادی یا هر برنامه دیگری، باید با مردم شفاف سخن گفت؛ آنها باید درباره چند و چون وضعیت کشور دقیق اطلاع داشته باشند.